شعر تازهاي كه مثل جنگ تن به تن
كسي
در سرودنش به من كمك نكرد...
انتظار
خاك خشك
تشنهي ديدار آب
آسمان
منتظر آفتاب
چشمهها
تشنهي ديدار رود
رودها
منتظر يك سرود
پنجره
چشم به راه عبور
دوربين
منتظر يك ظهور
ما، ولي
در تب گرماي سخت
منتظر سايهي سبز درخت!
نظر شما