اولین چیزی که معمولا انجمنهای خیریه از آن صحبت میکنند ناتوانی در تأمین هزینههاست. بسیاری از جمعیتهای خیریه درمانی گروهی از علاقهمندان را دور هم جمعکردهاند ولی توانایی مالی آنها حتی کفاف اجاره یک دفترکاری را نمیدهد.
بنیانگذاران این انجمنها گاهی به فکر جلب کمکهای مردمیمیافتند ولی اطلاعی از تبلیغات کافی و صحیح ندارند. گروهی در پی استفاده از کمکهای دولتی و سازمانهایی هستند که روش و منش آن را نمیدانند.
هزینههای شخصی و محفلی نیز تا سقف مشخصی جوابگو است که معمولا بسیار کمتر از حد مورد نیاز خواهد بود. در این بین یک استثنای عجیب دیده میشود. مؤسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان که احتمالا قلکهای سرامیکی آن را با نشانه «محک» در گوشهو کنار دیدهاید، امسال بیمارستان ویژه خود را افتتاح کرد. در فضایی که همه درمانده مخارج هستند چطور چنین کاری امکانپذیر است؟
سال68 مادری که یک کودک سرطانی داشت در جریان درمان او و آشنایی با خانوادههای دیگر به این فکر افتاد تا گروهی را برای کمک به کودکان سرطانی تشکیل دهد. این گروه که در ابتدا کار خود را در زیرزمین ساختمانی در محله چیدز آغاز کرد به نام چیذریها شناخته شده و در سال 70 به نام «محک» در وزارت کشور به ثبت رسید.
امروزه این مؤسسه سالیانه نزدیک به 2میلیاردتومان برای درمان کودکان سرطانی هزینه میکند. طی کردن این فاصله در 16سال رکورد بسیار خوبی برای یک سازمان مردمیاست. متأسفانه در جامعهای که اعتقاد به روابط پنهانی یکی از پایههای افکارعمومیبه شمار میرود باور اینکه سازمان به تنهایی تا این حد رشد کرده باشد سخت است و بلافاصله این تصور ایجاد میشود که اسرار ناگفته این موفقیت چیست؟
خردادماه امسال و در جریان افتتاح رسمیبیمارستان، هیأت امناء محک در گفتوگویی با خبرنگاران به سؤالهای آنان پاسخ گفتند. آمارهایی که از سال 1380 تا1384 استخراج شده بود رشد روزافزون درآمد مؤسسه را نشان میدهد.
در سال 84، 30414 میلیونریال کمک مالی جمعآوری شده که 17892 میلیونریال از سوی خیرین، 3873 میلیونریال از شکستن قلکها و 2149 میلیونریال از سازمانها تأمین شده است. نذورات، بازارهای نیکوکاری، حق عضویت و دیگر فعالیتها هم سهمهای بعدی را به خود اختصاص میدهند.
باوجود بالابودن کلیه ارقام سهم اصلی از 3میلیاردتومان درآمد سالیانه به پرداخت نقدی توسط اشخاص خیر اختصاص دارد. حتی درآمد قلکهای سرامیکی با حدود380میلیون تومان از کمکهای سازمانها با 200میلیونتومان بیشتر است. تا اینجا ثابت میشود که امیدی به کمکهای ارگانها و سازمانها نیست.
قلکها به تعداد بسیار زیادی ساخته شده و در هر جای ممکن از مغازههای خواروبار فروشی تا سازمانهای مالی بزرگ پخش شدهاند ولی درآمد قلکها هم به یک چهارم کمکهای افرادخیر نمیرسد. پس راز موفقیت باید در این کمکها نهفته باشد. بازاریابها به خوبی میدانند که معمولا از هر فرد یکبار، 2بار یا نهایتا 3بار میتوان کمک گرفت ولی حامیان محک در تمام این سالها ارتباط خود را حفظ کردهاند.
دکتر صمدطاهری مدیرعامل محک، صداقت فردی و شفافیت گروهی را عامل اصلی این رابطه میداند و اعتقاد دارد اگر اهداءکننده از نتیجه کمک خود و نحوه هزینهکردن آن کاملا با خبر باشد همیشه در کنار مؤسسه خواهد ماند. ساختمان بیمارستان محک در 2سال ساخته شد در حالیکه ساخت بسیاری از بناهای عمرانی کوچکتر زمان بیشتری را دربرمیگیرد.
محک در اینباره توضیح میدهد که کار توسعه سازمان با روش سیستماتیک انجام شده است نه محفلی. همچنین برخی از موانع قانونی و اجرایی در جریان پیشرفت محک حذف شدند به عنوان مثال چندی پیش نیاز به خرید دستگاهی وجود داشت که بنا به قوانین تحریم تجارتی ایران واردات آن ممنوع بود اما محک با اعتبار بینالمللی خود موفق شد دستگاه فوق را خریداری کرده و تحویل بگیرد. انواعی از بیماران سرطانی نیاز به داروهای بسیار گرانقیمتی دارد که نماینده شرکت تولیدکننده در ایران حاضر شده است سهمیرا برای بیماران محک اختصاص دهد و...
یکی از پزشکان عضو هیأت امنای محک برای تمام موارد فوق یک توضیح مشترک ارائه کرد «کودک و سرطان 2عامل بسیار مؤثر در بیدار کردن وجدان انسانها هستند و هر کسی در مقابل آنها واکنش نشان خواهد داد.»
محک5400کودک را تحت حمایت خود دارد که 3700نفر آنان اکنون در حال درمان هستند. متوسط هزینه درمان هر کودک در سال یکمیلیون و 500هزارتومان است که هزینه برخی از دورههای درمانی خاص به 25میلیونتومان هم میرسد.
در شروع کار محک از هر 100کودک سرطانی شناخته شده 80نفر فوت میکردند که امروزه این آمار به 25نفر رسیده است و با استانداردهای اروپایی رقابت میکند. در مقابل این ارقام پاسخ دکتر کرباسزاده از اعضای هیأت امنا که همسر خود را نیز به دلیل ابتلاء به سرطان از دست داده است جالب به نظر میرسد.
وی میگوید:«نیاز زیادی از سوی کودکان سرطانی و تمایل بسیاری برای کمک به این کودکان در جامعه وجود دارد. ما تنها ارتباط بین کمککننده و کمکگیرنده را برقرار کردهایم.»
اگر در میان این دنیای پراز ناامیدی محک موفق به دستیابی به اهداف خود شده است باید دید پس چرا دیگر گروهها ناموفق ماندهاند.