به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، مریم دارا استادیار دانشگاه و عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری این مطلب را در نشستی که به مناسبت هفته پژوهش توسط پژوهشکده زبانشناسی، کتیبهها و متون پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برگزار شد، مطرح کرد.
او به بیان گوشهای از مقاله خود پرداخت که در "هشتمین کنفرانس مطالعات ایرانشناسی اروپا " با عنوان "قیاس میان موضوعات و الگوهای نوشتاری کتیبههای شاهی اورارتویی و فارسی باستان " ارایه کرده بود.
این زبانشناس با اشاره به ویژگیهای هر یک از کتیبههای اورارتویی و فارسی تصریح کرد که شباهت و تفاوت در الگوهای نوشتاری و موضوعات این دو قابل مشاهده است ولی قضاوت درباره تقلید هخامنشیان از اورارتوییها مشکل به نظر میرسد.
دارا افزود: در کتیبههای فارسی تقلید محض از اورارتویی انجام نگرفته است بلکه روش خاص هخامنشیان در به کار بردن الگوهای نوشتاری وجود دارد.
به گفته این استاد باستانشناسی کتیبههای شاهی که به دستور شاهان نگارش شده شامل روایتهایی ازنبردها و پیروزیهایشان بوده که لزوما حقیقی نیستند و دارای بزرگنماییاند.
او تاکید کرد: در کتیبههای فارسی باستان که شامل جملات روان، ساده، کلیشهای، کوتاه یا بلند و... هستند آنچه بیشتر از همه مورد توجه قرار میگیرد اخلاقیات است.
داریوش ذوالفقاری استادیار پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری دیگر سخنران این نشست با بیان بخشی از مقاله خود با عنوان"جستاری در میراث بلاغی خواجه حافظ شیرازی " گفت: هدف غایی متون ادبی اثرگذاری بر مخاطب است؛ شاعر و نویسنده برای نیل به این هدف از شگردها و روشهای خاصی بهره میگیرد که بحث در مورد این روشها و شگردها در علوم ادبی بر عهده علم بلاغت است.
او تصریح کرد: یکی از بخشهای این علم، شناخت ساختارهای نحوی و معانی گوناگون آنها به مقتضای حال است که علمای بلاغت آن را علم «معانی نحو» نامیدهاند.
وی افزود: پرسشی که دراین جستار مطرح است این است که از حرف ربط «واو » در دیوان حافظ چه معنای متفاوتی میتوان دریافت کرد؟
به گفته ذوالفقاری جست و جویی که در متن غزلیات خواجه حافظ انجام شد نشان میدهد که شاعر بزرگ ما در این مورد هم استادانه عمل کرده و حرف «واو» را به مقتضای حال در معانی گوناگونی به کار برده است و حرف بلاغی «واو» را در دیوان او میتوان به انواعی مانند واو حذف و ایجاز، واو مقابله، واو فوریت، واو استبعاد، واو ملازمت، واو حالیه، واو معیت و واو مساوات تقسیم کرد.
آزاده حیدرپور عضو هیات علمی پژوهشکده زبانشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری دیگر سخنران این نشست با ارایه گوشهای از پژوهش خود با عنوان «سیاوش در اسطوره، حماسه و آیین» تصریح کرد: درون مایه اصلی اسطوره سیاوش مرگ و زندگی دوباره گیاهان است.
او با بیان اینکه در اساطیر ایران سیاوش نماد برکتبخشی و باروری بوده و در جایگاه ایزد نباتات ایفای نقش میکند افزود: اسطوره سیاوش به نوعی با اسطوره ایزد گیاهی بینالنهرینی یعنی دموزی ارتباط پیدا میکند.
بر اساس این کهن الگوی سومری، دموزی یا ایزد برکتبخشی به فرمان اینانا یا اینین ایزد بانوی عشق و آبها که بر وی خشم گرفته به عالم مردگان یا زیرزمین فرستاده میشود و با مرگ دموزی گیاهان نیز زرد و پژمرده میشوند و خشکسالی و زمستان بر زمین حکمفرما میشود؛ آنگاه اینانا از کرده خود پشیمان شده و پس از به جای آوردن آیینهای ویژه سوگواری چون گریستن، مویه کردن و موی افشاندن، دموزی را به روی زمین بازگردانده و مهرورزی از سرگرفته و با وی دوباره ازدواج میکند؛ حاصل ازدواج دوباره دو ایزد برکتبخشی و عشق، زندگی دوباره گیاهان، سبز شدن کشتزارها و فرا رسیدن بهار پس از خزان و زمستان است.
به گفته او در نمونه ایرانی این اسطوره سیاوش ایزد نباتات است که از او نیز با عنوان ایزد شهید شونده نباتی یاد میکنند.
حیدرپور افزود: سودابه که نامادری سیاوش است به جای اینانا ایزدبانوی سومری ایفای نقش میکند؛ سودابه با مکر، خدعه و آن عشق سودایی بر سیاوش خشم گرفته و باعث مرگ سیاوش میشود؛ در نمونه ایرانی این اسطوره پس از شهادت و سربریدن سیاوش از جایی که خون سیاوش بر زمین ریخته میشود گیاهی میروید که پرسیاوشان نام گرفته است؛ رستن گیاه از خون سیاوش، تولد کیخسرو و نجات جان وی از دست تورانیان، همگی نمادی از زندگی دوباره سیاوش هستند.
مژگان اسماعیلی رییس پژوهشکده زبانشناسی، کتیبهها و متون دیگر سخنران این نشست به ارایه گزارشی از سفرش به بلغارستان که به همراه حمیده چوبک رییس پژوهشکده باستانشناسی به منظور امضا تفاهمنامه انجام گرفت پرداخت.
او با اشاره به رایزنیهای صورت گرفته با دانشگاهها و مراکز فرهنگی این کشور تصریح کرد که مسئولان فرهنگی بلغارستان از همکاری با پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در حوزه زبانشناسی، باستانشناسی ،مردمشناسی و بناهای تاریخی استقبال میکنند.
نظر شما