فضای سیاسی جامعه لبنان هماکنون به 2 اردوگاه موافق و مخالف دولت و یا به تعبیر دیگر گروههای 14 و 8 مارس تقسیم شده است. برای زمان آغاز این فضای 2قطبی میتوان چند حادثه را نام برد که یکی از آنها انتخابات گذشته ریاست جمهوری لبنان است.
در آن مقطع تلاشهای زیادی برای انتخابنشدن امیل لحود انجام شد اما با اعمال نفوذ سوریه که نیروهای نظامی آن در لبنان مستقر بود، وی به این مقام انتخاب شد. ترور رفیق حریری نقطه عطف دیگری بود که پس از آن گروههای 14 و 8 مارس بهوجود آمدند.
پس از آن طرفداران دولت و مخالفان سوریه چندین تظاهرات گسترده بهراه انداختند که در اثر آن دولت عمر کرامی ساقط و دولت فواد سینیوره به قدرت رسید. مخالفان دولت نیز به رهبری حزبالله گستردهترین تظاهرات در خیابانهای بیروت را انجام دادند.
با جنگ 33 روزه حزبالله و اسرائیل شکاف میان نیروهای سیاسی لبنان افزایش یافت و عقبه آنها در کشورهای منطقه و فرامنطقه را نیز درگیر کرد. سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله که گروه وی توانسته بود برای نخستینبار ارتش اسرائیل را شکست دهد و به همین دلیل به قهرمان اعراب تبدیل شده بود، موضعگیری سران عرب درباره جنگ مذکور را در یک نطق تاریخی مورد انتقاد قرار داد.
بازسازی گسترده ویرانیهای لبنان در این جنگ که با چراغ سبز آمریکا و انگلیس انجام شده بود نیز شکاف میان گروههای لبنانی و همپیمانان منطقهای آنها را افزایش داد. سینیوره پس از رایزنی با سران برخی کشورهای عرب منطقه در کنفرانس پاریس بیش از 5/1 میلیارد دلار برای بازسازی لبنان دریافت کرد.
وقوع چندین ترور سیاسی ازجمله ترور یک خبرنگار و نماینده پارلمان نیز خصومت میان هواداران گروههای مخالف و موافق دولت را تشدید کرد. پس از این ترورها، خیابانهای بیروت به محل نمایش قدرت این گروهها تبدیل شد.
موضوع برگزاری دادگاه ترور رفیق حریری نیز یکی از عمدهترین عوامل اختلاف میان این گروهها بود. پس از تهیه چندین گزارش توسط نماینده سازمان ملل، موافقان دولت خواستار تشکیل یک دادگاه بینالمللی خارج از لبنان شدند اما مخالفان، این پرونده را یک مسأله داخلی دانسته که میبایستی دادگاه آن در داخل لبنان برگزار شود. تمامی اختلافات مذکور هماکنون در پشت سد انتخابات رئیسجمهور جدید ذخیره شده است.
طرفداران دولت که مخالف سوریه و امیل لحود هستند، به علت آنکه حائز آراء دوسوم نمایندگان پارلمان، شرط لازم برای انتخاب رئیس جمهور نیستند، به دنبال آن هستند که یا با نصف بهعلاوه یک نمایندگان در محل پارلمان لبنان، رئیس جمهور را انتخاب کنند یا اینکه در صورت مقاومت مخالفان، در محلی خارج از پارلمان، تصمیم خود را محقق کنند.
از سوی دیگر موافقان دولت شروطی را برای مشارکت در انتخاب رئیس جمهور تعیین و تهدید کردهاند که در صورت عدم تحقق این شروط در انتخابات شرکت نخواهند کرد. باتوجه به اینکه ریاستجمهوری لحود تمام شده، در صورت انتخاب رئیس جمهور جدید، مهمترین گزینه لحود انتقال قدرت به یک مقام نظامی است و هماکنون رئیس ستاد ارتش در این رابطه مد نظر قرار دارد.
اگرچه وی یکی از شروط قانون اساسی یعنی دادن استعفا 6 ماه قبل از انتخابات را ندارد اما چنین قانونشکنی در تاریخ سیاسی لبنان دارای سابقه بوده است.
برای جلوگیری از مشکلاتی که ممکن است در صورت تحقق گزینههای مذکور پیش بیاید، نبیهبری رئیس پارلمان لبنان پیشنهادی را مطرح کرده که براساس آن، گروههای 14 و 8 مارس بهصورت توافقی رئیس جمهور آینده را انتخاب کنند.
براساس این پیشنهاد، گروه 14مارس موظف میشود از رای گیری در خارج از محل پارلمان و رأیگیری براساس آراء نصف بهعلاوه یک چشمپوشی کند و 8مارسیها نیز از شروط خود دستبردارند.
پیشنهاد بری توسط گروه 8 مارس پذیرفته شده اما تاکنون گروه 14 مارس موافقت قطعی خود را با آن اعلام نکرده است. روزهای آینده مشخص خواهد شد که آیا رئیس جمهور جدید لبنان بهصورت توافقی انتخاب میشود یا اینکه این کشور وارد مرحله جدیدی از بحران سیاسی خواهد شد.
همانگونه که ذکر شد، در تحولات سیاسی لبنان علاوه بر عوامل داخلی، عوامل منطقهای و بینالمللی نیز مؤثر هستند و تعامل میان عوامل داخلی، منطقهای و بینالمللی روند تحولات و سمت و سوی آنرا در این کشور مشخص میکند. مهمترین بازیگران خارجی مؤثر در تحولات لبنان عبارتند از:
سوریه؛ در طول 3 دهه گذشته، لبنان خط مقدم سوریه با اسرائیل بوده و بههمین دلیل هزاران نظامی سوری در این کشور مستقر شده بودند. روابط 2 کشور طی این مدت بهگونهای بود که سوریه در بیروت، سفارتخانه نداشت و درواقع این کشور را مانند یکی از استانهای خود اداره میکرد. پس از ترور حریری موضوع خروج سوریها از لبنان مطرح شد.
پس از خروج نظامیان سوری، نفوذ سنتی این کشور در لبنان از بین نرفته است. باتوجه به اتهاماتی که به دمشق درمورد پرونده ترور حریری وجود دارد، سوریه تحولات لبنان را بهطور جدی پیگیری میکند.
عربستان؛ از دیگر قدرتهای منطقهای که در تحولات لبنان ایفای نقش میکند، عربستان سعودی است. ریاض خود را برادر بزرگتر کشورهای عربی میداند و از حاکمان سنتی این کشور حمایت میکند.
سمت نخستوزیری در لبنان که براساس توافقنامه طائف به سنیها اختصاص دارد، زمینه را برای نفوذ عربستان فراهم میکند. علاوه بر این روابط خانوادگی رفیق حریری – و اینک فرزند او سعد حریری - یکی از عوامل تقویت روابط ریاض و بیروت بوده است.
فرانسه؛ در میان کشورهای اروپایی، فرانسه حضور بیشتری در عرصه سیاسی لبنان دارد و از نظر سنتی، فرانسویها حضور فعالی در این کشور داشتهاند.
یکی از دلایل این روابط گسترده، قیمومیت فرانسه بر لبنان براساس پیمان سایکس– پیکو پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی است.
این مسأله باعث شده که روابط فرهنگی گستردهای میان فرانسه و لبنان وجود داشته باشد بهگونهای که فرانسه، زبان دوم لبنانیهاست. هماکنون نیز دولت نیکلا سارکوزی تمایل زیادی دارد که نقش سنتی فرانسه را در لبنان ایفا کند. برگزاری کنفرانسهای پاریس از نشانههای دیپلماسی فعال فرانسه درمورد لبنان است.
آمریکا؛ دیگر بازیگر مهم و فرامنطقهای در لبنان، آمریکاست. البته این کشور تحولات لبنان را در ارتباط با تحولات سایر کشورهای این منطقه درنظر میگیرد.
برای مثال بین تحولات عراق، ایران، سوریه و لبنان یک ارتباط معنادار میبینید. لبنان مکانی است که آمریکاییها در دهه 1980 ضربه بزرگی از آن خوردند زیرا مقر تفنگداران دریایی آن در بیروت نابود شد.
آمریکا، فرانسه، عربستان و برخی دیگر از کشورهای منطقه و فرامنطقهای به لبنان بهمثابه یک دومینو نگاه میکنند و معتقدند این کشور عرصه جدال تفکر دو محور ایران، سوریه، حزبالله در مقابل بقیه است.
آنها باتوجه به تحولات عراق و عدم تحقق آنچه که آمریکاییها پس از سقوط صدام انتظار داشتند، معتقدند که محور قدرتمندی که از پایههای اجتماعی و مردمی برخوردار است، از ایران آغاز شد و پس از عبور از برخی کشورهای عرب حوزه خلیجفارس، عراق و سوریه به جنوب لبنان ختم میشود.
پیروزی حزبالله در جنگ 33 روزه یکی از مهمترین دستاوردهای این محور بود. از نظر آنان انتخابات ریاست جمهوری لبنان یک آزمایشگاه دیگر برای قدرتنمایی این محور است.
به هر حال انتخابات لبنان متأثر از تعامل عوامل منطقهای، فرامنطقهای و داخلی لبنان است همچنین انتخابات ریاست جمهوری این کشور، انتخاباتی فراتر از یک کشور به حساب میآید.
ازاینرو احتمال دارد که توافقهای خارج از لبنان، به میزان زیادی در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری این کشور تأثیر بگذارد.
راهی برای آرامش
نبیهبری رئیس پارلمان لبنان پیشنهادی را مطرح کرده که براساس آن، گروههای 14 و 8 مارس بهصورت توافقی رئیس جمهور آینده را انتخاب کنند.
براساس این پیشنهاد، گروه 14 مارس موظف میشوداز رای گیری در خارج از محل پارلمان و رأیگیری براساس آراء نصف بهعلاوه یک چشمپوشی کند و 8 مارسیها نیز از شروط خود دستبردارند.
پیشنهاد بری توسط گروه 8 مارس پذیرفته شده اما تاکنون گروه 14 مارس موافقت قطعی خود را با آن اعلام نکرده است.