اما اگر بخواهيد پولي را بهحساب دوستتان واريز كنيد، ترجيح ميدهيد آن را با كامپيوتر و با دقت زياد انجام بدهيد. اين يكي از تفاوتهاي تلويزيون و كامپيوتر است. شما در فاصله نيممتري صفحه كامپيوتر مينشينيد و به ناچار حالت رسمي، مرتب و هوشمندانه بهخود ميگيريد اما ميتوانيد در فاصله چند متري تلويزيون لم بدهيد و همزمان كارهاي ديگري نيز انجام دهيد.
اما ميانه اين ماجرا، موبايل و تبلت، حال و اوضاع ديگري دارند. روزگاري بود كه توليدكنندگان مطلب و خبر، گروههاي كم و معيني بودند. يعني همان روزگار رسانههاي يكسو كه شما فقط دريافتكننده خبر و فيلم و متن و عكس بوديد و در توليد يا اصلاح آن نقش چنداني نداشتيد. اما سالهاي اخير، دوران رسانههاي تعاملي است. اين روزها همه براي همه مطلب توليد ميكنند. كاربران، هم مصرفكننده هستند و هم توليد كننده.
اگر سالهاي قبل فقط يك استاد دانشگاه در روزنامهها مقاله مينوشت يا فقط يك عكاس حرفهاي عكسهايش را در يك نمايشگاه منتشر ميكرد و يا اينكه يك فيلمساز ماهر اقدام به توليد و انتشار فيلم ميكرد، در اين چند سال معادلات توليد عوض شده است. شما بهراحتي ميتواني با لباس منزل در حال گپ زدن با خانواده و در فاصله 5دقيقه به آماده شدن شام، مطلبي را توليد و در شبكههاي تعاملي منتشر كني. همانگونه كه در مقدمه ذكر شد وقتي كاربر موبايل يا تبلت هستي ديگر نياز به رسميت و پشت ميز نشستن نداري. انگار همان حالت روبهروي تلويزيون را داري، حتي راحتتر و با آزادي عمل بيشتر! با اين تفاوت مهم كه اينبار مصرفكننده صرف نيستي و دست به توليد هم ميزني. توليدات سادهاي كه ممكن است ظرف 10دقيقه هزاران مصرفكننده داشته باشد.
اگرچه كثرت مطالب توليدي در شبكههاي اجتماعي، تأثيرگذاري آن را كم كرده، اما به هرحال يك نوع از توليد است. پس توليدكننده بايد در تهيه آن دقت و اخلاق لازم را به خرج دهد. لميدن روبهروي موبايل نبايد شما را از مسئوليتهاي توليد يا باز نشر مطلب غافل كند. طرح يك شبهه بياساس ذهني يا انتشار يك شايعه يا توليد يك مطلب كمكيفيت يا انتشار يك دلنوشته پوچ و يا گزارش رفتارهاي عاشقانه فردي، جزء خطرات اين نوع از زندگي است كه بايد به آن توجه كرد.
نظر شما