كتاب گاهي روي ميز كار است و گاهي درون كيف، گاهي درون جيب است و گاهي نيز كنج انبار يك قاليشويي؛ يك قاليشويي خاص كه صاحبش ميخواهد مردم زماني كه فرششان را براي شستوشو به آنجا ميبرند به اندازه چند دقيقه هم كه شده كتابي تورق كنند و چند خط بخوانند. اوحتي بهعلاقهمندان و كساني كه كتابهايش را دوست دارند آنها را هديه ميدهد.
قهرمان امروز گزارش ما بانوي كارآفريني است كه زندگي خود را مديون مطالعه و كتاب ميداند. او اين روزها عزمش را جزم كرده تا مردم را با اين يار مهربان آشتي دهد. افسانه مسگري مدتي است كه قاليشويي خود را راه انداخته و به مشتريانش كتاب هديه ميدهد. ميگويد: هريك از ما بهعنوان عضوي از اجتماع، در قبال جامعهاي كه در آن زندگي ميكنيم، متناسب با جايگاه، امكانات و تواناييهاي خويش، وظيفه و مسئوليتهايي برعهده داريم كه بايد آنها را به نحو احسن انجام دهيم و توسعه فرهنگ كتابخواني و هدايت جامعه به سمت آموختن ازجمله آنهاست.
- كتاب فقط براي مدركگرفتن نيست
محروميت و فقر مالي و علمي دغدغهاي بزرگ براي بانويي است كه هيچ فرصتي را براي فراگيري از دست نميدهد، او ميگويد: «زماني را براي كتاب خواندن از دست نميدهم.» براي همين توصيههايي براي كتابخوان شدن مردم دارد؛ «همه ما ابتداييترين دانستههاي خود را مديون كتابهايي هستيم كه در مقاطع مختلف تحصيلي و غيرتحصيلي خواندهايم. آموزش و آگاهي از نظر من ركن اساسي و پايه توسعه در هر جامعهاي است اما متأسفانه اين روزها پيوند مردم با كتاب گسسته و با آن غريبه شدهاند، آنها را تنها بهعنوان كالاهاي زينتي در منازل و محل كار خود نگهداري ميكنند و از اينرو با توجه به پايين بودن سرانه مطالعه،تصميم گرفتم در حد توان خود با خريد و اهداي كتاب نسبت به ترغيب خانوادههاي مشتريان قاليشويي به كتاب خواندن اقدام كنم.»
خانم مسگري درحاليكه گوشه عينكش را كمي بالا ميدهد ميگويد: «هنوز خيلي از ما متوجه نشدهايم كه با كتاب توانستهايم عاديترين كاريهاي زندگيمان را انجام دهيم. ما براي يادگيري هر چيزي كتاب خواندهايم. براي رانندگي، براي محاسبات عادي خرج ومخارج زندگي، براي حرف زدن، براي ديدن و.... اما خيليها فكر ميكنند اينها را خودبهخود و غريزي بلدند. من تعجب ميكنم وقتي كتاب توانسته تا اين اندازه ما را رشد دهد چرا تلاش نميكنيم براي زندگي بهتر، آينده بهتر و جامعهاي بهتر بيشتر و بيشتر كتاب بخوانيم؟ چرا نميخواهيم با كتاب آرامش پيدا كنيم؟»
اين بانوي كارآفرين كه هدفش از راهاندازي قاليشويي را اشتغالزايي و كاستن از درد نداري برخي از جوانان بيكار ميداند، ادامه ميدهد: «هدف من از راهاندازي اين قاليشويي منفعت مالي نبود، خدا را شكر كه بركت در زندگيام وجود دارد اما دوست داشتم در بهبود شرايط اقتصادي سهمي داشته باشم. اين قاليشويي را راهاندازي كردم و خوشبختانه 8نفر از اين محل كسب روزي حلال ميكنند، از طرفي در قالب آن اهداف فرهنگي و اجتماعي خود را نيز پيگيري ميكنم، ميتوانم با مردم ارتباط چهره به چهره داشته باشم، آنها را دعوت به مطالعه كرده و از فوايد آن آگاه كنم.»
- دنيايي زيبا با كتابخواني
«روزانه 3 الي 4ساعت مطالعه ميكنم، در دفتر كارم هميشه كتابي دارم كه وقتم را با خواندن آن ميگذرانم. مشتريانم وقتي ميبينند كه خودم نيز مقيد به گفتههايم هستم، براي خواندن مشتاقتر ميشوند و خوشبختانه با استقبال بسيار خوب مراجعهكنندگان روبهرو هستيم.» اينها را خانم مسگري ميگويد و توضيح ميدهد: «كتاب مهمترين ابزار براي دوري كودكان و نوجوانان از دنياي مجازي است. براي همين مخاطب كتابهاي من كه اينجا آن را يا به امانت و يا هديه ميدهم كودكان و نوجوانان و خانوادههايشان هستند.»
دغدغه جدي اين روزهاي خانم كتابخوان هم دنياي مجازي نوجوانان است؛ «با توجه به اينكه امروز نوجوانان در پشت گوشيهايشان قايم شدهاند، سعي دارم بيشتر آنها را با خود همراه كنم. موضوعات اجتماعي، فرهنگي و علمي را انتخاب ميكنم؛ از شيوههاي خانهداري تا آموزش احكام زندگي. مشترياني كه به همراه فرزندانشان مراجعه ميكنند كتابهايي متناسب سنشان را به آنان هديه ميدهم كه با استقبال خوب والدين و كودكان مواجه ميشود.»
- بچهام را هم به هديه دادن كتاب عادت دادهام
خانم مسگري گشت وگذار در دنياي مجازي را ازجمله اموري ميداند كه در برنامه روزانه بسياري از افراد جامعه قرار دارد و ميگويد: «من هم پسر نوجواني دارم كه 16سال سن دارد، او را با كتاب بزرگ كردهام، در خريد و اهداي كتابها همراه خود ميكنم تا با اين يار مهربان آشنا باشد، انكار نميكنم كه بخشي از ساعات روز خود را در دنياي مجازي سپري ميكند اما زماني كه براي كتابخواني سپري ميكند، بيشتر از لحظاتي است كه در دنياي مجازي سير ميكند.»
- اين يار مهربان و دوستداشتني
خانم مسگري از اينكه مردم در مناسبتهاي مختلف نميدانند كه چه چيزي به آشنايانشان هديه دهند تعجب ميكند. او ميگويد: «از نظر من كتاب ارزشمندترين هديهاي است كه ميتوان به يك شخص داد. اميدوارم با اهداي اين كتابها، ضمن بالا بردن آگاهي عمومي، افق و انديشههاي نو را پيش روي همشهريان قرار دهم. هديه كتاب برايم سود مالي ندارد اما نهادينه كردن فرهنگ كتابخواني سرمايهگذاري ارزشمندي است كه بيشك خود و خانوادهام نيز در جامعه از آن سود خواهيم برد، البته ناگفته نماند كه تهيه كتاب مستلزم صرف هزينههايي هم است كه اين هزينهها از محل درآمد قاليشويي تأمين ميشود. «اميدوارم همه پدر و مادرها نسبت به موضوع مطالعه و كتابخواني حساسيت بيشتري داشته باشند، بدون همكاري خانوادهها امكان نهادينه كردن فرهنگ كتابخواني در جامعه وجود ندارد، من بارها ديدهام كه پدر و مادرها از بهاصطلاح گوشيبازيهاي فرزندانشان گلايهمند هستند اما واقعيت اين است كه بايد براي گوشي، جايگزين مناسبي پيدا كرد و بيشك كتاب ميتواند اين نقش را داشته باشد. اگر روزي توان مالي كافي داشته باشم به مساجد، مدارس و كتابخانهها نيز كتاب هديه خواهم داد و تاسيس كتابخانهاي در يكي از محلات فقيرنشين شهر، بزرگترين آرزوي من است.»
نظر شما