یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۹
۰ نفر

فریدون جیرانی: من سال ۵۵ به روزنامه اطلاعات رفتم. قبل از من بیژن امکانیان به اطلاعات رفته بود و آنجا نقد فیلم می‌نوشت. امکانیان من را به روزنامه آورد و کارم را با مصاحبه شروع کردم.

فریدون جیرانی

بعدها صفحه آخر روزنامه اطلاعات را كه در آن گفت‌وگوها و خبرهاي راديو و تلويزيون منتشر مي‌شد در مي‌آوردم؛ زماني كه جواد مجابي رفته بود و محمد ابراهيميان دبير سرويس هنري شده بود.

تا زمان اعتصاب روزنامه‌ها همچنان اين صفحه را در مي‌آوردم. وقتي اعتصاب روزنامه‌ها به پايان رسيد و ما به سر كار برگشتيم ديگر در آن فضاي انقلابي در آوردن صفحه هنري مفهومي نداشت. آن موقع ما به خيابان‌ها مي‌رفتيم و خبرهاي تظاهرات مردم را به روزنامه مي‌داديم.

مثلا در روز 16شهريور كه همه مي‌گفتند تظاهراتي انجام نمي‌شود من بالاي پل سيدخندان بودم و ديدم كه مردم دارند مي‌آيند. آن موقع ماشين‌هاي روزنامه اطلاعات بي‌سيم داشتند و با بي‌سيم به روزنامه خبر دادم كه مردم تظاهرات كرده‌اند. آن موقع من در صفحه حوادث و رخدادهاي داخلي كار مي‌كردم كه در آن خبرها و گزارش‌هاي انقلاب را پوشش مي‌داديم.

خاطرم هست شبي كه فردايش قرار بود امام بيايند به روزنامه رفتم و آنجا خوابيدم و صبح ساعت 5صبح با يكي ديگر از خبرنگاران جلوي دانشگاه رفتم. بيژن امكانيان در روزنامه ماند و خبرها را از ما مي‌گرفت. محمد ابراهيميان در فرودگاه بود. رسول صدر عاملي هم كه با هواپيماي امام‌(ره) داشت مي‌آمد. يادم هست تا ساعت 2منتظر شديم امام آمد و از مقابل ما رد شد و بعدش هم به بهشت زهرا رفتيم.

خبرنگار ما آنجا ضبطش خراب شده بود و من مسئوليت گرفتن و تنظيم گزارش سخنراني امام در بهشت زهرا را برعهده گرفتم و ضبطم را كنار ميكروفوني گذاشتم كه امام(ره) صحبت مي‌كرد. دقيقا يادم هست كه 12بهمن 57يك روز پنجشنبه بود. جمعه رفتم همه صحبت‌هاي امام(ره) را تنظيم كردم و شنبه صبح گزارشم را به روزنامه بردم كه تيتر اول اطلاعات هم شد. شب 21بهمن هم من و اسماعيل عباسي در روزنامه كشيك بوديم.

تيراندازي خيلي شديد شده بود. مردم مي‌خواستند ساختمان ساواك را بگيرند كه روبه‌روي روزنامه بود. فردا صبح از اطلاعات زديم بيرون و در آن شلوغي آمديم تا رسيديم به ميدان حر و ديديم مقابل پادگان حر كه آن موقع اسمش باغ شاه بود، جمعيت زيادي حضور دارد. وقتي ما رسيديم مردم داشتند اسلحه‌ها را از پادگان بيرون مي‌آوردند.

نيروهاي ارتش هم نبودند و پادگان به تسخير مردم درآمده بود. خاطرم هست كه از راديو شنيديم گوينده مي‌گويد از اعتصاب‌كنندگان هوادار آقاي طالقاني تقاضا مي‌كنم به سر كارشان برگردند.آن موقع كاركنان راديو و تلويزيون اعتصاب كرده بودند و فقط تعداد معدودي مانده بودند و ارتش در راديو و تلويزيون مستقر بود. ارتش رفته بود و ظاهرا فقط از بچه‌هاي تلويزيون در پخش مانده بودند كه از كاركنان اعتصاب‌كننده تقاضا مي‌كردند به سر كارشان برگردند. يادم هست كه هنوز هوا روشن بود و نيم ساعت بعد صداي عديلي گوينده راديو آمد كه« اينجا تهران است، صداي انقلاب ايران را مي‌شنويد» و بعد سرود «‌اي ايران» پخش شد.

بلندگوهايي كه در خيابان بود‌ اي ايران را پخش مي‌كردند و ما ديگر از شدت شوق گريه‌مان گرفته بود. به روزنامه كه برگشتيم با انبوهي از شايعات مواجه شديم. شايعه كودتا و آلوده شدن آب تهران منتشر شده بود كه اين يكي را حتي تلويزيون هم پخش كرد، ولي خبري كه واقعيت داشت و شايعه نبود پيروزي انقلاب بود. اطلاعات تيتر درشت زد: «‌سقوط نظام شاهنشاهي».

  • نويسنده و كارگردان سينما
کد خبر 323540

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha