دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۹:۵۵
۰ نفر

قاتل نگهبان تولیدی پوشاک در حالی از سوی پلیس بازداشت شده که مدعی است ماجرا یک حادثه بود نه جنایت.

بامداد 16شهريور امسال كارگران يك كارگاه توليدي پوشاك در تهران با ديدن شعله‌هاي آتش در خرابه‌اي در آن نزديكي با آتش‌نشاني و پليس تماس گرفتند. وقتي آتش‌نشان‌ها حريق را مهار كردند جسد سوخته پسرجواني كه در ميان ضايعات و انبوهي از زباله‌ افتاده بود، بيرون كشيده و ماجرا به بازپرس جنايي پايتخت گزارش شد. تيمي از كارآگاهان زيرنظر قاضي منافي‌آذر، راهي محل حادثه شدند. جسد سوخته متعلق به جوان 25ساله‌اي بود كه در كارگاه توليدي پوشاك كار مي‌كرد و شب‌ها در آنجا مي‌خوابيد. پاهايش به‌وسيله سيم فلزي بسته شده بود و به نظر مي‌رسيد كه او در جاي ديگري به قتل رسيده و سپس جسدش به اين محل منتقل شده است.

يكي از بستگان قرباني كه در آنجا حضور داشت به مأموران گفت: با مقتول از شهرستان به تهران آمده بوديم و در كارگاه كار مي‌كرديم. گاهي هم تراكت تبليغاتي در خيابان پخش مي‌كرديم يا روي در و ديوار مي‌چسبانديم. او شب حادثه با يكي از كارگران به نام محمد قرار داشت تا با هم شام بخورند و بعد از آن ديگر خبري از او نداشتم. درحالي‌كه تحقيقات براي كشف راز جنايت آغاز شده بود از پزشكي قانوني خبر رسيد كه قرباني با اصابت ضربه چاقو به شكمش به قتل رسيده و پس از آن جسدش به آتش كشيده شده است.

كارآگاهان در ادامه سراغ محمد رفتند؛ همان جواني كه آخرين بار با مقتول قرار صرف شام داشت. او پس از دستگيري مدعي شد كه بي‌گناه است. با اين حال پليس كه به او مظنون بود وي را بازداشت كرد و تحقيقات براي كشف راز قتل ادامه يافت. مأموران در جريان بررسي‌هاي خود به بررسي تصاوير دوربين مداربسته محل كار مقتول نيز پرداختند.

تصاوير نشان مي‌داد كه در تاريكي شب پسرجواني جسدي را داخل پتو گذاشته و به خرابه كنار كارگاه منتقل كرد. او كسي جز محمد نبود. به اين ترتيب بازجويي از او ادامه يافت تا اينكه پس از گذشت 5ماه، وي راز جنايت را فاش كرد. او گفت: من و هادي (مقتول) از شهرستان به تهران آمده بوديم.

شب حادثه مهمان مقتول بودم. پيش از خوردن شام هادي 2 تا دوغ خريد و وقتي به كارگاه رسيديم ديدم كه چيزي از جيبش بيرون آورد و داخل دوغ ريخت. من احساس كردم كه مي‌خواهد مرا بيهوش كند. براي همين در فرصتي مناسب دوغ‌ها را جابه جا كردم. دوغ مسموم را گويا خودش خورد و پس از صرف شام از كارگاه بيرون رفتم تا تراكت‌ها را روي ديوار بچسبانم. وقتي برگشتم هادي را ديدم كه روي صندلي كارگاه خوابيده است.

هرچه صدايش زدم پاسخي نداد. او مرده بود و من ترسيده بودم. ابتدا مي‌خواستم او را در همان كارگاه دفن كنم اما نشد. براي همين جسدش را به خرابه بردم و رويش زباله ريختم و به كارگاه برگشتم تا اينكه متوجه شدم جسد آتش‌ گرفته است. به گزارش همشهري، اظهارات متهم در حالي بيان مي‌شود كه تحقيقات پليس نشان مي‌دهد مقتول با ضربات چاقو به قتل رسيده است. با توجه به ادعاهاي ضد‌و نقيض متهم، براي او قرار بازداشت صادر شده و تحقيقات در اين پرونده ادامه دارد.

کد خبر 323674

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha