مهارتهايي كه داريم و آنچه بلديم هرچهقدر هم كه كوچك باشد در يك كار جمعي، مفيد است.
ديروز صبح يادت هست كه براي پيداكردن يك تكه لباس چهقدر لابهلاي وسايل خانه گشتي؟ اين اتفاق خيلي تكرار ميشود.
وقتش است؛ حالا ميتوانيم به شكل نامرئي اثر انگشتمان را روي وسايل خانه، ديوارها و... بگذاريم.
- برنامهاي به نام همياري!
خانوادهاي را ميشناسم كه هر شب يك برنامهي مشخص دارند با رمز «همياري». همياري در واقع به معناي اين است كه حواسمان به يكديگر باشد و به هم كمك كنيم.
ماجرا از يك شب زمستاني آغاز شد كه هر يك از اعضاي خانواده خسته، گوشهاي لميده بودند و سرشان توي موبايلشان بود. مادر خانواده هم كه از همه خستهتر بود تند و تند شام را آماده ميكرد و بدون اينكه حواسش باشد با خودش زيرلب درددل ميكرد كه كاش من هم الآن ميتوانستم مثل بقيه استراحت كنم و...
پدر شنيد و برنامهي همياري را تنظيم كرد. آن شب همه با هم در آمادهسازي سفره، جمعآوري و شستن ظرفها و جمعآوري فضاي خانه كمك كردند.
از آن به بعد، هر شب 15 دقيقه براي كار جمعي در خانه وقت گذاشته ميشود. جمعآوري وسايل، شستوشو و يا جمع كردن ظرفها و حتي گاهي يك جاروبرقي و گردگيري مختصر هم انجام ميدهند.
هرشب قبل از خواب، همهي اعضای خانواده درگیر کار مشترکي ميشوند که علاوه بر افزایش صمیمیت، روح همکاری را در آنها تقویت میکند.
- نامرئي شويم!
فكر كنيد معجوني را سر كشيدهايد كه شما را نامرئي كرده است.
در خانه جا براي پاگذاشتن نيست و همهي اسباب و اثاثيه به هم ريختهاند. الآن براي غافلگيركردن مادرتان چه ميكنيد؟
البته كه ما مسئول وسايل شخصي خودمان هستيم و البته كه در قبال آن چه در محل زندگيمان ميگذرد نميتوانيم بيتفاوت باشيم. كمترين كار ما جمعآوري و مرتبكردن وسايل خودمان است و همراهي در جابهجايي وسايل خانه!
وقتي قبل از اين كه كاري را از ما بخواهند، خودمان دست به كار شويم يعني نامرئي شدهايم!
- اتاقم مرتب نيست
بخواهيم يا نخواهيم بيشتر تصويرهايي كه از اتاق نوجوانها منتشر ميشود معمولاً اتاقهاي شلوغ و بينظمي است كه هيچچيزي سر جاي خودش نيست.
البته حداقل اينروزهاي آخر سال كه بيشتر فضاهاي خانه شبيه اتاق نوجوانهاست باعث ميشود قدر نظم را و لذتي را كه از آن ميبريم بدانيم.
«ثنا»ي 15ساله تا يكسال قبل اتاق مرتبي داشت. اما يكدفعه ورق برگشت و حالا براي پيداكردن يك لنگه جوراب در اتاقش بايد نيمساعت وقت بگذارد.
او ميگويد: «وقتي دارم دنبال وسايلم ميگردم به خودم قول ميدهم اين بار كه اتاقم تميز شد ديگر مراقب باشم؛ اما دوباره وقتي از مدرسه برميگردم خستهام و وسايل را در اتاقم پرت ميكنم و اينطوري كمكم نامرتبي اتاق اضافه ميشود.»
ثنا اين روزها براي اولينبار در خانهتكاني به مادرش كمك كرد. به گفتهي خودش تميزكردن اتاق او از مرتبكردن همهي خانه سختتر بوده و بيشتر زمان برده است. حالا ثنا ميخواهد مثل 13سالگياش و دوباره منظم باشد.
«پارسا»ي 16 ساله هم ميگويد: «خب، اتاقم معمولاً مرتب نيست، اما اينروزها كه همهي خانه از تميزي ميدرخشد، من هم سعي ميكنم اتاقم دوباره نامرتب و كثيف نشود.» پارسا در جابهجايي وسايل به مادرش كمك كرده است.
البته اغلب پدر و مادرها معتقدند كه مهمترين كار فرزندانشان فعلاً درسخواندن است، ولي ما نوجوانها از اين مسئله سوءاستفاده نميكنيم و ميدانيم كه هرنوجواني در خانه براساس توانایی و برنامهي كاري و درسياش، ميتواند زمان مشخصي براي مشاركت در اين كار گروهي در نظر بگيرد.
- به اشتراك بگذاريم!
اينروزها همهچيز را به اشتراك ميگذاريم! غذايي كه ميخوريم، لباسي كه ميپوشيم، مهمانياي كه ميرويم، كار و حتي مطالب علمي، آموزشي، وضعيت خانهمان در روزهاي خانهتكاني و... را براي گروههاي دوستانه يا فاميلي به اشتراك ميگذاريم!
حالا اگر از فضاي مجازي بيرون بياييم در خانهي كوچكمان ميتوانيم داشتهها و تواناييهايمان را به اشتراك بگذاريم و همراه شويم.
اين كار تمرين خوبي براي مشاركت و همكاري است. ضمن اين كه اغلب روانشناسان معتقدند همكاري و مشاركت باعث پيشرفت انسان ميشود و قدرتش او را افزايش ميدهد.
نظر شما