ما كودكانمان را وارد بازيهاي مجازي خودمان كردهايم بدون آنكه پيش از آن لحظهاي درنگ كرده و با خودمان فكر كنيم آيا اين كار صحيح است؟ ممكن است چه آسيبهايي بهدنبال داشته باشد؟ آيا ممكن است به اين واسطه خطراتي متوجه كودكم شود؟ شايد در نگاه اول مسئله بغرنجي به چشم نيايد اما با كمي تأمل ميتوان به آسيبها و خطراتي كه كودكان بيخبر و بيگناه را تهديد ميكند، جديتر فكر كرد؛ كودكاني كه بدون اطلاع و رضايت خودشان، تمام زواياي زندگيشان به اشتراك گذاشته ميشود.
- چند فريم تكراري
1- مادر مهربان و كدبانوي خانه، كيك شكلاتياش را روي پيشخوان آشپزخانه گذاشته و مشغول تزيينات نهايي آن است. علي كوچولو كه روي صندلي بلندش نشسته، دل توي دلش نيست كه يك تكه از كيك شكلاتي را ببلعد، اما بايد صبر كند تا تزيينات كيك تمام شود.
- ديگه بخورم مامان؟
- نه، صبر كن يه عكس بگيرم.
- براي اينستاگرام ميخواي؟
2- دخترك دارد از سرسره پرپيچ و تاب پارك سُر ميخورد و انگار نخستين بارش باشد، لب ورچيده و از چشمهايش ترس و اضطراب ميبارد. پدر از دور براي دخترك دست تكان ميدهد و از او ميخواهد لبخند بزند. تا دخترك به پايين برسد، عكس دخترك لب ورچيده همراه با اطلاعات جزئي ديگري همچون مكان عكس، به اشتراك گذاشته شده است.
3- دختر كوچولو از در مهدكودكش بيرون ميآيد و كاغذ پر از رنگ را رو به مادرش ميگيرد و با هيجان ميگويد: يه نقاشي خوشگل كشيدم، زود عكسشو بگير بذار واتساپ براي دوستات!
- كوچولوهاي پرُلايك
يكي از سوژههاي لايكخور! در شبكههاي مجازي كودكان هستند. عكسها، كليپها، شيرينكاريها و حتي لجبازي و گريه و بيماري آنها دستمايه بحث و كامنت و لايك در شبكههاي اجتماعي است.كودكان هم بخشي از زندگي ما هستند كه مسائل مربوط به آنها را با افراد غريبهاي كه گمان ميكنيم دوستان مجازيماناند به اشتراك ميگذاريم. يكي از خطراتي كه شايد كمتر به آن فكر كرده باشيد و اگر هم فكر كردهايد باورتان نشده، بحث كودكربايي است. شما عكس كودكتان را همراه با شرح جزئيات به اشتراك ميگذاريد. ممكن است اين كار را در شبكههاي مختلف انجام دهيد. اما كافي است كسي رد شما را در اين شبكهها دنبال كند تا دستش بيايد كودك شما الان كجاست، چه ميكند و آيا كسي از او محافظت ميكند يا نه! زماني كه عكس كودك را در حال بازي، همراه با آدرس كامل پارك به اشتراك ميگذاريد، يا مشخصات كودك را در لباس فرم و همراه با اسم و رسم مدرسه در اينستاگرامتان قرار ميدهيد، افرادي كه بهدنبال فرصت باشند، به سادگي ميتوانند به كودك بيدفاع و از همه جا بيخبر شما دست پيدا كنند.
- بهآينده فكر كنيد
هرگز با خودتان فكر كردهايد كه كودك شما چند سال بعد، از اينكه چندصد عكس و فيلم در دست ديگراني كه عمده آنها را نميشناسد، دارد، چه احساسي خواهد داشت؟ آيا او از تمامي اين اطلاعات احساس خوشحالي و رضايت ميكند؟ بسياري از ما بدون آنكه فكر كنيم كودكمان چه نظري در اين مورد دارد، بدون اطلاعش او را وارد دنياي مجازي ميكنيم و حق بدهيد كه چند سال بعد از دست شما ناراحت باشد كه چرا چنين كردهايد و اعتراض كند كه او را جلوي ديگران شرمنده كردهايد.
- كودكان نمايشي
اگر شما هم به جاي اينكه زندگي را زندگي كنيد، آنرا جا دادهايد در لنز دوربين گوشي موبايلتان و خلاصه كردهايد در لايك و كامنت و براي هر لحظه زندگيتان نيازمند تأييد و خوشامد ديگران هستيد، بايد انتظار داشته باشيد كه كودكتان هم با اين درگيريهاي مجازي دچار اختلال شخصيت نمايشي شود. او نقاشي ميكشد تا دوستان شما در واتساپ آنرا ببينند، لباس زيبا ميپوشد تا براي اينستاگرامتان به قدر كافي لايك جمع كند، او زندگي ميكند تا شما تأييد را از مجاز و مجازيها دريافت كنيد و مسبب اين اختلال والديني هستند كه همه تلاششان را ميكنند تا همه لحظات زندگي خود و فرزندشان را به نمايش بگذارند.
- اولويت با تواست
والديني كه بهدنبال لايك بيشتر در شبكههاي اجتماعي هستند و درگير به اين اعتياد مدرن، ناخواسته براي نيل به هدف زياد ديده شدن و گرفتن لايك بيشتر، از كودكان خود سوءاستفاده ميكنند. حال اين سوءاستفاده ميتواند به اشتراك گذاشتن اطلاعات شخصي و عكسهاي كودك باشد يا حذف زماني كه بايد صرف كودك شود به منظور سركشي و استفاده از اين شبكهها. زماني كه كودك به هر دليلي دچار اضطراب و ترس و ناراحتي است و لباس مادر خود را چنگ ميزند، مادر مشغول زندگي مجازياش است. آن زماني كه ميبايد با كودك به تفريح و بازي بپردازد، پدر درگير به اشتراكگذاري و شمردن لايكهاي عكس كودكش است. مادري عنوان ميكرد كه كودكم هنگام آمپول زدن دچار خشم و اضطراب شد و من با خودم فكر كردم اين صحنه چقدر ميتواند براي فالوورهاي اينستاگرام جذاب باشد و شروع كردم به فيلم گرفتن و ناگهان متوجه شدم در اين لحظه بايد در كنارش باشم نه مشغول فيلم گرفتن.
- دل نسوزانيد
سيل گستردهاي از آدمهاي جامعه ما روزانه از شبكههاي اجتماعي استفاده ميكنند كه شايد ما يكدرصد آنها را هم نشناسيم و تا به حال به چشم نديده باشيم چه رسد به اينكه تصور روشني از مشكلات و دغدغهها و كمبودهاي آنها داشته باشيم. شما عكس كودك سالم، زيبا و بانمك خود را هر روز در شبكههاي اجتماعي منتشر ميكنيد. اما معمولا فقط از استعدادها و شيرينزبانيهاي او فيلم ميگيريد و كلمات و جملاتش را بازنشر ميدهيد بيآنكه فكر كنيد ممكن است زني در گوشهاي از اين دنياي مجازي با ديدن اينها آه بكشد و غمگين و افسرده و دلشكسته شود و بابت فرزند نداشتهاش دچار يأس و نااميدي شود. شما مقصر نيستيد و شايد با خودتان فكر كنيد كه بالاخره آن فرد كودكان زيادي را ممكن است در دنياي واقعي هم ببيند، درست! اما اين حجم از شادي و بينقصي و هيجان در يك قاب ممكن است دل خيليها را بسوزاند و اين يك مسئله اخلاقي است؛ همانقدر كه ممكن است به اشتراكگذاشتن دائمي عكس غذا براي كساني كه امكان دسترسي به آن را ندارند كار اخلاقياي نباشد.
- فقط همين يكبار
مادري ميگويد روزي كودكش را بابت كار اشتباهي تنبيه ميكند و كودك شروع ميكند به داد و فرياد و گريه و زاري و مادر با خودش فكر ميكند چقدر فيلم اين گريه همراه با شيرين زباني ميتواند سرگرمكننده باشد؛ بنابراين سعي ميكند دوباره كودك را تنبيه كند تا او مجددا همان رفتار را نشان دهد و او بتواند فيلم و عكس بگيرد! بله شرمآور است اما خود ما هم ممكن است درگير چنين ظلمهايي شويم.
- نكات ايمني را جدي بگيريد
اگر به هر دليلي خواستيد عكسي از فرزندتان در فضاي مجازي منتشر كنيد مراقب چند مسئله ايمني باشيد؛ اول اينكه فضاي شخصي كودك در عكس مشهود نباشد. يعني زاويه عكس را طوري تنظيم كنيد كه در ورودي خانه، پنجرهها و... مشخص نباشند. هرگز لوكيشن عكس را وارد نكنيد. تنظيمات امنيتي گوشي موبايل و شبكههاي مجازي را بررسي كنيد. اطلاعات خجالتآور و شخصي از كودك را منتشر نكنيد و در موقعيتهاي نامناسب از او عكس نگيريد.
نظر شما