فهمیدن این موضوع که چرا سیاستگذاران امریکایی در سالهای گذشته امیدوار بودند نرخ مطلوب ارز میتواند اقتصاد امریکا را به شرایط مناسب گذشتهاش بازگرداند، دشوار نیست.
اما تضعیف دلار براي افزایش صادرات از لحاظ استراتژیک یک ریسک محسوب میشود، این اقدام میتواند منجر به نوسانات نرخ ارز و حمایتگرایی شود.
بدتر اینکه پاسخ سایر رقبا را نیز با خود به دنبال خواهد داشت. در فضای آسیبپذیر فعلی اقتصاد، جنگ ارزی باعث شکست همه خواهد شد.
خوشبختانه، یک جایگزین وجود دارد. همکاری جهانی بر پایه سیاستهای افزایش رشد اقتصادی در چارچوب اصلاح ساختاری، اقتصاد را تحریک میکند و در درازمدت، تغییرات نهادی در سیستم پولی جهان، موثرتر خواهد بود.
ما خطرهای کاهش ارزش پول را میدانیم زیرا پیشتر آن را امتحان کردهایم. در سالهای دهه سی میلادی، سیاست فقیرگردانی همسایه رکود عظیمی را رقم زد.
در زمانهای عادیتر، شاید ایالات متحده بتواند بر ارزش سایر ارزهای جهانی در مقابل دلار بیفزاید و به این ترتیب بتواند صادرات از امریکا را مقرونبهصرفه كند
این امر به واسطه کاهش نرخ بهره و امکان دسترسی به نقدینگی فراوان تحقق مییابد. اما سایر کشورها بهخصوص چین به امریکاییها نشان داده که برای طولانیمدت، در این بازی نخواهد ماند.
ایالات متحده باید طرح دیگری نیز مد نظر قرار دهد. در این زمینه تاریخ باید آموزنده باشد. در سال 2006، اقدام یکجانبهای از سوی ایالات متحده براي فروپاشی نظام برتون وودز و تبدیل رژیم نرخ شناور ارز صورت گرفت.
از آن زمان به بعد، اقتصاد جهان با بحرانهای بیسابقهای روبهرو شده است. در حال حاضر، جهان در آستانه حرکت به سوی یک رژیم مدیریتشده ارزها و بازار سرمایه چندتکه است و این نتیجه واکنش برخی از کشورهاست که بدون اندیشیدن به سایرین، تنها سود خود را در درجه اول اهمیت قرار میدهند.
طنز ماجرا آنجاست که در این شرایط ایالات متحده میزان بسیار کمی از این جریان شدید نقدینگی را به دست میآورد، اما سیاستها در حال تاثیر گذاشتن بر سایر کشورها هستند و واضحترین چشمانداز، به وجود آمدن پولی ارزان در سرتاسر جهان است.
همه ما ویرانیاي را که به دنبال ورود و خروج این جریان پول به بار میآید، میشناسیم.
تغییرات ناگهانی و گسترده در نرخ ارز میتواند آثار مخرب فراوانی داشته باشد، بهخصوص در کشورهای در حال توسعه، تا حدی که ممکن است مجبور شوند اعلام ورشکستگی کنند.
کشورهای در حال توسعه، همیشه موتور حرکت رشد اقتصادی جهان بودهاند و چنین تغییراتی میتواند امیدها به بهبود سریع جهانی را به یأس تبدیل كند.
در شرایطی که هزینههای رقابت در کاهش ارزش پولهای جهان شفاف است، ممکن است منافع این اقدام گمراهکننده باشد.
چین مدعی است که تغییرات در نرخ ارز این کشور باعث اصلاح کسری تجاری چندجانبه با امریکا خواهد شد؛ امریکایی که تنها منسوجات و پوشاک از کشورهای در حال توسعه وارد میکند.
در حال حاضر، هر کشوری تنها به فکر منافع و سود خودش است. ایالات متحده درباره بیکاری نگران است. چین نیز بهنوبهخود نگران این موضوع است که استقبال از پولاش، منجر به اختلال در شرایط اقتصادی شود.
اگر به همین ترتیب ادامه دهیم، کشورهای نوظهور اقتصادی برای پیشگیری از حمله به سرمایههایشان، دست به اقداماتی نظیر اخذ مالیات، کنترل سرمایه، مقررات و مداخلات مستقیم میزنند و در نهایت، مفهوم تعیین نرخ ارز مانند همان برتون وودز به نظر خواهد رسید.
نتیجه این میشود که گسست بازارهای مالی جهان بیشتر میشود و به دنبال آن، افزایش حمایتگرایی اجتنابناپذیر خواهد بود. پاسخ به این بنبست ظاهری ساده است: ازسرگیری رشد اقتصادی و بازگرداندن ارزش طبیعی پولها.
برای بازگرداندن رشد اقتصادی نیاز است همه دولتهایی که توانایی دارند، تقاضا را تا حد ممکن افزایش دهند. در این میان ایالات متحده مسئولیت ویژهای دارد، از اینرو که هم عامل اصلی بروز بحران جهانی بوده است و هم به این دلیل که میتواند با بهره کمتری به سایر کشورها وام دهد.
دیگر زمان آن رسیده است که ایالات متحده بهرهوری سرمایه مورد نیازش را افزایش دهد و تراز مالی خود را بهبود بخشد. رشد اقتصادی بالاتر مالیات بر درآمد بیشتری را رقم میزند و به این ترتیب میزان بدهی ملی در درازمدت کاهش خواهد یافت.
در این شرایط، هم ایالات متحده و هم چین نیاز به تغییرات ساختاری دارند و نه فقط تغییرات سطحی در ارزها. حتی در کوتاهمدت، آنها میتوانند در مجموع تقاضای جهانی سهیم باشند.
هر دو کشور نیاز به سرمایهگذاری دارند تا اقتصاد جهان را گرم کنند. هر دو باید هزینههای عمومی را در بخش آموزش و سلامت برای نیازمندان افزایش دهند.
هماکنون اقتصاد جهان در شرایط حساسی قرار دارد؛ بیثباتی هميشگي و رشد ضعیف، اصلیترین شاخصههای این اقتصاد نابسامان است.
بهترین طرح برای همه کشورها نیز در این شرایط، همکاری است. در واقع، تنها راه مشخص برای کاهش عدم توازن جهانی و بازگشت به رشد اقتصادی قوی، همکاری معرفی شده است
مترجم: زهراعلي دوست
منبع: همشهري اقتصاد
نظر شما