به‌دنبال صدور کیفرخواست در پرونده عامل ۳ جنایت در تجریش، این مرد به‌زودی پای میز محاکمه قرار خواهد گرفت.

متهم

 او متهم است پسر 7ساله‌اي را به همراه مادر و مادربزرگش به قتل رسانده است.اين جنايت 20بهمن سال 93رخ داد. آن روز به مركز فرماندهي آتش‌نشاني خبر رسيد 2واحد از آپارتماني در طبقه اول ساختماني در شمال پايتخت طعمه حريق شده است.
با آغاز عمليات اطفاي حريق، آتش‌نشانان با 3جسد روبه‌رو شدند.

اولي متعلق به زني ميانسال بود كه جنازه‌اش كنار جسد نوه 7ساله‌اش افتاده بود. بررسي‌هاي اوليه نشان مي‌داد اين 2نفر بر اثر اصابت ضربات چاقو به قتل رسيده‌اند. در واحد مسكوني روبه‌رو نيز جنازه مادر پسربچه 7ساله در يكي از اتاق‌ها افتاده بود و شواهد نشان مي‌داد او نيز قبل از انفجار به قتل رسيده است. ماموران پليس در محل جنايت مرد جواني را ديدند كه خودش را از نزديكان خانواده مقتولان معرفي و تلاش مي‌كرد صحنه جنايت را به هم بزند. او مدام به آثار به جا مانده دست مي‌زد و قصد داشت مأموران را گمراه كند. همين رفتار باعث شد بازپرس جنايي به وي مظنون شده و حكم جلب وي را صادر كند.

با گذشت 3روز از وقوع اين جنايت هولناك تنها مظنون پرونده اعتراف كرد همسر، فرزند و مادر دوستش را به قتل رسانده است. وي گفت: من اهل همان محله هستم اما از چند سال قبل به محله ديگري رفتم. با اين حال من با برخي دوستانم ارتباطم را حفظ كرده و با آنها رفت‌وآمد خانوادگي داشتم. روز حادثه براي ديدن يكي از همان دوستان قديمي‌ام به خانه آنها رفتم اما او نبود و همسرش تا رسيدن شوهرش من را به داخل خانه دعوت كرد. او از من پذيرايي كرد و برايم چاي آورد و همان موقع بود كه وسوسه‌هاي شيطاني به سراغم آمد. شب قبل از حادثه قرص دراگون مصرف كرده بودم و وضعيت طبيعي نداشتم. مي‌خواستم نقشه‌ام را اجرا كنم اما زن جوان متوجه نقشه‌ام شد و شروع به داد و فرياد كرد و مي‌خواست مرا از خانه بيرون كند. من هر چه تلاش كردم نتوانستم او را ساكت كنم و در يك لحظه سيمي به دور گلويش انداختم و او را خفه كردم.

دست و پايم را گم كرده بودم و مي‌خواستم زودتر از آنجا فرار كنم اما وقتي از در خارج شدم مادر دوستم كه خانه‌اش در واحد روبه‌رويي بود مرا ديد و به خانه‌اش دعوت كرد تا موقع رسيدن پسرش در خانه‌اش بمانم. چند دقيقه در خانه او بودم تا اينكه او به من مشكوك شد و مي‌خواست به خانه پسرش برود اما چون مي‌دانستم با ديدن جسد عروسش به من مشكوك مي‌شود پيش از خارج‌شدن از خانه گلداني برداشتم و به سرش كوبيدم و در ادامه با چند ضربه چاقو او را به قتل رساندم.

متهم به قتل درباره چگونگي ارتكاب سومين جنايت گفت: مي‌خواستم هر چه زودتر از آنجا فرار كنم اما صداي زنگ خانه آمد. در را كه باز كردم ديدم پسر خردسال دوستم پشت در است. در را باز كردم و وقتي او جنازه مادربزرگش را ديد مجبور شدم براي اينكه پسربچه مرا به پليس لو ندهد او را هم با چاقو به قتل برسانم.

بعد از آن بود كه به فكر از بين بردن آثار جرم افتادم. به همين دليل شيلنگ گاز خانه را بريدم تا خانه منفجر شود. بعد از اين كار از آنجا فرار كردم و چند دقيقه بعد خانه منفجر شد. من هنوز در آن نزديكي بودم و مي‌خواستم بدانم چه اتفاقي مي‌افتد. دقايقي بعد آتش‌نشانان خود را به آنجا رساندند و مأموران كلانتري هم آمدند.

من هم خودم را از نزديكان صاحبخانه معرفي كردم و وارد آنجا شدم. مي‌خواستم اگر آثاري از من باقي‌مانده از بين ببرم اما بازپرس جنايي به من مشكوك شد و حكم جلبم را صادر كرد. پس از اقرار اين مرد جنايتكار، اولياي دم خواستار قصاص متهم در ملأعام شدند. با تكميل تحقيقات، قاضي سيدمجتبي حسين پور بازپرس شعبه پنجم دادسراي امور جنايي تهران براي اين مرد به اتهام 3فقره قتل عمد و حريق عمدي كيفرخواست صادر كرد و پرونده را به دادگاه كيفري فرستاد تا به‌زودي اين مرد جنايتكار پاي ميز محاكمه برود.

کد خبر 331412

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha