جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۶
۰ نفر

همشهری آنلاین- آیدین فرنگی: کارن بلیکسن، نویسنده زن دانمارکی را شهرزاد قصه‌گوی دانمارک دانسته‌اند.

مرکز فرهنگی شهر کتاب به بررسی آثار کارن بلیکسن

او در کودکی و نوجوانی به کتاب‌ها و منابع غنی قصه‌گویی شفاهی اروپا دسترسی داشته و در جوانی و میانسالی، در آفریقا با قصه‌گویان سنتی آفریقایی آشنا می‌شود و در نوشته‌هایش شیوه‌های قصه‌گویی دو قاره را در هم می‌آمیزد و در نویسندگی به بلوغ می‌رسد.

این هفته نشست مرکز فرهنگی شهر کتاب به بررسی آثار کارن بلیکسن اختصاص داشت. در این برنامه دنی عنان، سفیر دانمارک در تهران، کلاوس پدرسون، رئیس بخش ایران‌شناسی دانشگاه کپنهاک و ابوالفضل حری، مترجم و پژوهشگر، حضور داشتند.

علی‌اصغر محمدخانی در آغاز نشست درباره‌ شناخت کتابخوانان ایرانی از ادبیات و فلسفه دانمارک گفت: ما ایرانی‌ها، ادبیات و فلسفه دانمارک را با هانس کریستین آندرسن و کی‌یرکگور می‌شناسیم و آثار این دو نویسنده و فیلسوف به فارسی ترجمه شده است؛ ولی دیگر نویسندگان و شاعران دانمارک برای ما شناخته شده نیستند.

معاون فرهنگی و امور بین‌الملل شهر کتاب افزود: آندرسن پدر ادبیات کودک نوین دنیا است و ۱۵۶ داستان نوشته که بیشتر آثارش مانند داستان‌های سپیدبرفی، جوجه اردک زشت، دخترک کبریت‌فروش، بندانگشتی در ذهن و زبان ایرانی‌های جای دارد. اما نویسندگانی چون هنریک پونتاپیدان، کارل گلروپ و یوهانس ینسن که هر سه برنده جایزه ادبیات نوبل بوده‌اند و شهرت جهانی دارند، در ایران ناشناخته هستند و از نویسندگان امروز دانمارک که رمانتیسیسم قرن هجدهم و نوزدهم در دانمارک را پشت سر گذاشته‌اند و به رئالیسم در قرن بیستم رسیده‌اند، آثاری به فارسی، جز در حد یکی دو داستان یا مقاله در دسترس نیست. نویسنده‌ای همچون دورده نورس، نویسنده‌ معاصر دانمارکی که رمان‌های «روح»، و «طوفان» او بسیار مشهور است، فقط سه داستان‌ کوتاهش به‌فارسی ترجمه شده است.

محمدخانی به برنامه‌های فرهنگی و ادبی‌ای که مرکز فرهنگی و بین‌الملل شهر کتاب در سال‌های آینده با همکاری دانشگاه‌ها و مراکز ادبی دانمارک تنظیم کرده است اشاره کرد و یادآور شد: در پاییز امسال در دانشگاه کپنهاک همایش مولانا برگزار می‌شود و به‌زودی در مرکز فرهنگی شهرکتاب دو نشست و سیمنار برای هانس کریستین آندرسن و ادبیات کودک و نوجوان در ایران و دانمارک و همچنین برای کی‌یرکگور برگزار می‌شود و روابط فرهنگی ایران با کشورهای حوزه‌ اسکاندیناوی، به‌ویژه دانمارک و سوئد گسترش می‌یابد.
دنی عنان، سفیر دانمارک در تهران با بیان اینکه ما اینجا گرد آمده‌ایم تا از کتاب و مطالعه سخن بگوییم، گفت: زمانی که به آفریقا سفر کرده بودم، داستان‌های کارن بلیکسن که آنها را پیشتر خوانده بودم، مدام در برابرم زنده می‌شدند.

کلاوس پترسون، رئیس بخش ایران‌شناسی دانشگاه کپنهاک که به‌زبان فارسی سخنرانی می‌کرد، گفت: اگر بنا باشد به سه دانمارکی که در جهان به شهرت بزرگی دست یافتند اشاره کنیم، نمی‌شود از نام بلیکسن صرف‌نظر کرد. اگرچه او ابتدا چندان مشهور نبود، وقتی فیلم «خارج از آفریقا»، به‌کارگردانی سیدنی پولاک، بر اساس کتاب او ساخته شد، به شهرت جهانی دست یافت.

پترسون به خاستگاه خانوادگی بلیکسن اشاره کرد و افزود: وی در سال ۱۸۸۵ به دنیا آمد. پدرش از زمینداران دانمارک بود و خانواده‌ مادری‌اش از بازاریان و روشنفکرانِ بورژوازی نوپدید دانمارک بودند. تضاد بین خانواده پدری و مادری‌اش که همان تضاد بین بورژوازی و فئودالیسم است، در آثار وی بازتاب یافته است. وقتی بلیکسن ده ساله بود پدرش خودکشی کرد و بعد از مرگ پدر، او با مادر، خاله و خواهرهایش، در محیطی کاملاً زنانه بزرگ شد. وی سعی داشت از این محیط فرار کند. سرانجام به پاریس و رم رفت و نقاشی کردن و نوشتن را تجربه کرد. در ۲۸ سالگی با اشراف‌زاده‌ای سوئدی ازدواج کرد و با هم به کنیا رفتند و در آنجا به کشت قهوه مشغول شدند. زندگی در کنیا برای او بسیار سخت بود. مزرعه‌شان ورشکسته شد و رابطه‌ زناشویی‌اش به طلاق انجامید. او پس از ۱۶ سال زندگی در آفریقا به زادگاهش برگشت و به نوشتن پرداخت. بلیکسن عاشق طبیعت آفریقا و زندگی سیاهپوستان شد. در نظر او سیاهپوستان در هماهنگی با خدا و طبیعت زندگی می‌کردند.

رئیس بخش ایران‌شناسی دانشگاه کپنهاک با اشاره به کتاب‌های بلیکسن تصریح کرد: وی کتاب‌هایش را به‌زبان انگلیسی می‌نوشت، اما بعد همان داستان‌ها را به دانمارکی هم نوشت یا ترجمه کرد. پایان داستان‌های او در دو زبان با هم تفاوت‌هایی دارد. زبان دانمارکی‌اش قدیمی و شاعرانه است و من این زبان را به نوشته‌های انگلیسی‌اش ترجیح می‌دهم. ذهنیت اصلی او در نویسندگی علاوه بر بازتاباندن رویدادهای قرن هجدهم اروپا، سخن گفتن از ایده آزادی، برادری و برابری است. او معتقد است که نظم اجتماعی قدیم در حال از بین رفتن است و نظم نو در حال پدید آمدن. وی زایش فردگرایی را می‌بیند و تأکید دارد: انسان‌ها جزایری نیستند که فقط در قبال خود مسؤولیت داشته باشند و انسان صاحب‌اختیار خودش نیست و از روی گرایش و غرایز عمل می‌کند و همین گرایش‌ها و غریزه مسیر حرکت وی را معین می‌‌کند.

ابوالفضل حری، روایت‌شناس، بلیکسن را شهرزاد قصه‌گوی دانمارک دانست و گفت بلیکسن در ۱۸۸۵ به دنیا آمد و در ۱۹۶۲ درگذشت. زندگی او را به سه دوره می‌توان تقسیم کرد: کودکی و نوجوانی یا روزگار شهرزاد کودکی؛ جوانی یا روزگار شهرزاد آفریقایی و میانسالی و پیری یا روزگار شهرزاد دانمارکی. وی تا ۲۸ سالگی فقط سه داستان نوشت. در کودکی در معرض قصه قرار داشت و قصه‌نیوش خوبی بود. پدرش با هانس آندرسن هم روابط دوستانه داشت. میل به‌قصه‌گفتن و قصه‌شنیدن از همان کودکی در او بوده است. در آفریقا با قصه‌های آن قاره آشنا شد. وقتی در میانسالی و پس از جدا شدن از همسرش به دانمارک بازگشت، به برادرش گفت: اکنون سه راه در پیش رو دارم: آشپزی کنم، پرستار دیوانه‌ها باشم یا بنویسم که نوشتن را انتخاب می‌کنم. او در واپسین سال زندگی کاندیدای دریافت جایزه‌ نوبل ادبی شد، اما جایزه به او نرسید.

حری یادآور شد: بلیکسن نه فقط قصه‌نیوش خوبی بود که قصه‌گویی را نیز دوست داشت و به‌خوبی بلد بود. او در آفریقا برای دوستان آفریقایی‌اش قصه می‌گفت و بعدتر کوشید سراسر زندگی‌اش را در متنی شبیه به سرگذشت‌نامه‌ها بنویسد. او نویسنده‌ داستان‌های کوتاه است و فقط یک رمان در کارنامه‌اش دارد که آن هم اثری است تمثیلی درباره فاشیسم. او شهرزادی بود در سفر که قصه را با حکمت و حکایت پیوند داد.

کد خبر 333685

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha