ساعت 7:30 نهم خردادماه گزارش يك قتل در اختيار قاضي مرادي بازپرس جنايي تهران قرار گرفت. قرباني جوان 21ساله افغان بود كه شب قبل به بيمارستان منتقل شده بود اما بهدليل شدت جراحات جانباخته بود. بررسيها نشان ميداد كه وي بهعلت اصابت ضربات چاقو به قتل رسيده است. فردي كه وي را به بيمارستان منتقل كرده بود مدعي شد كه برادر قرباني است. او به مأموران گفت: برادرم عبدالباري كارگر يك مغازه مرغ فروشي بود. اوشب گذشته به مقابل خانهام آمد و وقتي در را باز كردم با پيكر خونآلود او روبهرو شدم كه روي زمين افتاده بود. من هم او را به بيمارستان رساندم.
پس از اظهارات اين مرد، مأموران راهي محل كار مقتول در جنوب غرب پايتخت شدند. بررسيها نشان ميداد كه عبدالباري آخرين بار همراه پسر عمويش به نام ذبيح ديده شده بود. ذبيح اما ميگفت كه از سرنوشت پسرعمويش خبر ندارد و نميداند چه كسي دست به قتل او زده است. ماموران در ادامه متوجه شدند كه مقتول به همراه پسرعمو و يكي از دوستانش به نام ضياءالدين در خانهاي مجردي در منطقه فلاح زندگي ميكردند.
با شناسايي اين محل، كارآگاهان راهي آنجا شدند اما خبري از ضياءالدين نبود. موبايل او خاموش بود و كسي از وي خبر نداشت. مأموران همچنين در بازرسي داخل خانه به نحوه چيدمان وسايل مشكوك شدند. بهنظر ميرسيد وسايل به تازگي جابهجا شده بودند. بنابراين بررسيها ادامه يافت تا اينكه آثاري از خون در آنجا كشف شد. پسرعموي مقتول به نام ذبيح كه قصد داشت اين آثار را پنهان كند، بازداشت شد. اين درحالي بود كه در ادامه مشخص شد گفتههاي برادر قرباني هم دروغ بوده است. او به دروغ خود را جاي برادر قرباني معرفي كرده بود.
پسرعمو و برادر قلابي مقتول دستگير شدند و تحقيقات از آنها شروع شد. برادر قلابي قرباني هيچ نسبت خانوادگي و فاميلي با وي نداشت و هر دو متهم دربازجوييها مدعي شدند كه جنايت را ضياءالدين، هم اتاقي فراري مقتول انجام داده و آنها قصد داشتند با اطلاعات نادرست پليس را گمراه كنند تا متهم از كشور فرار كند. با افشاي اين حقايق معلوم شد كه قاتل قصد دارد به مقصد مرزهاي شرقي كشور از تهران خارج شود و از آنجا به افغانستان برود.
با شناسايي محل تردد متهم، دهم خردادماه وي در محدوده ميدان آزادي و پيش از فرار از پايتخت دستگير شد و در بازجوييها به جنايت اقرار كرد. او گفت: پارسال عمويم در افغانستان در جريان يك نزاع و درگيري به قتل رسيد. عاملان جنايت از بستگان نزديك مقتول بودند كه از آن زمان نسبت به آنها كينه به دل گرفتم. براي انتقام از افغانستان راهي ايران و با مقتول هماتاقي شدم. شب حادثه زمانيكه ذبيح و مقتول خواب بودند با ضربات چاقو عبدالباري را به قتل رساندم و قصد فرار داشتم كه دستگير شد. به گفته سرهنگ مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران، متهمان پرونده با صدور قرار قانوني بازداشت شدند و براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار مأموران اداره دهم پليس آگاهي تهران قرار گرفتند.
نظر شما