به گزارش هنرآنلاین کتاب "درختها ایستاده سفر میکنند" (نوشتههای پراکنده اردشیر رستمی) در نشر پوینده منتشر شد.
در پشت جلد این کتاب میخوانیم: "سرنوشت گلدانها در دست آدمهاست. گلدانها حق انتخاب ندارند، گلدانها جز صاحبانشان کسی را ندارند. خصوصیترین حرفهایت را به گلدانت بگو، کوچکترین گلدانها هم رازداران بزرگی هستند."
در این کتاب قریب به 70 متن کوتاه میخوانیم که بعضی از اسامی آن چنین است: "بچهمار"، "یک خیابانگرد حرفهای"، "نامههایی برای پسرم"، "گلدانهایمان"، "مارکز"، "فریاد صابر"، "باورها"، "آنتی تزهای اجتماعی"، "اگرها و مگرها"، "از میان ساعتها"، "عشق ساده"، "سفر بیپایان" و ... .
بخشی از کتاب:: "امروز در تهران باران خوبی بارید. درختها و خاک شسته شدند. حالم خوب شد، به چند نفر زنگ زدم و باران را تبریک گفتم. درختها زیبایند و زمین بدون آنها متروکه میشود. اما اهمیت آنها را کمتر احساس کردهایم. در حافظهام چند درخت دوباره سبز شدند. آنها را برایتان مینویسم.
در خیابان یکم سعادتآباد دو درخت بزرگ سماق وجود دارد، آنها را به چند تن از اهالی کوچه نشان دادم، باورشان نمیشد. (آدمها نزدیکشان را باور نمیکنند.)
سر خیابان شریفیمنش در قیطریه یک درخت بزرگ گردو هست که زیاد بار میآورد و متعلق به هیچکس نیست. (آنچه متعلق به همه است، به هیچکس تعلق ندارد.)..."
این کتاب در 270 صفحه منتشر شده است.
نظر شما