یکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۶:۳۹
۰ نفر

همشهری دو - محمد سرابی: اگر یک فوتبالیست به‌دلیل تخلفات بانکی و پرداخت نکردن مالیات در دادگاه محکوم شود کسی به مهارت او در بازی ‌کردن شک نمی‌کند اما اگر یک مدیرارشد به جرم سوء‌مدیریت محکوم شود باید به‌توانایی او در اداره یک تشکیلات بزرگ با تردید نگاه کرد.

سنگفرش هر خیابان از طلاست

سال‌هاي دهه 70 بود كه كتاب‌هاي مديريت و فروش و بازاريابي در ايران با استقبال زيادي روبه‌رو شد. همزمان با خصوصي‌سازي و گسترده شدن بازار آزاد، بازار كتاب هم كم كم به سمت موضوع‌هايي كه جوانان را تشويق مي‌كرد وارد كسب و كار‌هاي پرريسك و بزرگ شوند گرايش پيدا كرد. از همان موقع بود كه كتاب‌هاي مديريت به فارسي ترجمه شد. بعضي از اين كتاب‌ها كاملا تخصصي بود و براي كساني كه مي‌خواستند راه ساده و سريع را پيدا كنند زياد كاربرد نداشت. به همين دليل سروكله كتاب‌هاي كم‌حجم هم به‌زودي پيدا شد. خيلي از اين كتاب‌ها، مجموعه‌اي از توصيه‌هاي كاربردي طعنه‌آميز بود و مثال‌هاي متعددي براي افزايش اعتماد به نفس هم داشتند و مي‌توانستند روحيه خوانندگان را تقويت كنند.

نزديك به 2 دهه قبل يكي از اين كتاب‌ها از بقيه جلو افتاد و توانست توجه خوانندگان را به‌خود جلب كند. دوراني بود كه محصولات جديد آسياي شرقي مخصوصا كالا‌هاي كره‌اي، جاي خود را در بازار باز مي‌‌كرد. كتابي كه يك مدير كره‌اي نوشته بود و عنوانش نشان مي‌داد كه اگر به اطراف خود درست نگاه كنيم مي‌بينيم سنگفرش هر خيابان به جاي سنگ از طلا ساخته شده است* و كافي است دستمان را دراز كنيم و طلا‌ها را برداريم. اينها همه قبل از موقعي بود كه در بعضي پياده‌رو‌ها سنگفرش و آجرفرش اجرا شود و كف بيشتر معابر در شهر‌هاي ايران از آسفالت پوشيده شده بود.

نويسنده اين كتاب توانسته بود در كشور كره، صنايع ورشكسته را خريداري كند و آنها را ناگهان به سود غيرقابل تصور برساند. او با يك برنامه درست مديريتي، شركتي بزرگ را در ابعاد جهاني به راه انداخت و لوازم خانگي و حتي خودرو‌هايش در ايران هم مشتري داشت. همين موفقيت هم دليل ديگري براي خواندن كتاب او و تقليد از آن بود. اما با گذشت مدتي مشخص شد همانطور كه مديريت به سبك غربي در ايران نتيجه صددرصدي ندارد مديريت به سبك شرقي هم در اين فرهنگ، ناكارآمدي‌هاي خودش را نشان مي‌دهد.

كتابي كه اين مدير كره‌اي نوشت هنوز هم در ايران مشتري دارد اما خودش در كشور كره به اين اندازه ماندگار نبود. او در سال۱۹۶۷ شركتش را راه‌اندازي كرد، به سرعت آن را به سوددهي رساند، قرارداد‌هاي بين‌المللي بست و در جهان معروف شد اما در سال1998 تمام مجموعه اقتصادي او شروع به زيان‌دادن كرد و 2 سال بعد بدهكاري‌ها به جايي رسيد كه مدير بنيانگذار شركت شروع به دستكاري حساب‌ها و سندسازي كرد تا نشان دهد كه نقشه‌هايش هنوز سودآور هستند. در سال‌هاي بعد او يك فراري تحت تعقيب پليس بين‌الملل به جرم قاچاق ارز و اختلاس بود؛ تقريبا همان زماني كه كتاب او در ايران شيفتگان فراواني داشت؛كساني كه از سرنوشت كاري او خبر نداشتند.

البته زندگي اين مدير كره‌اي جنبه مثبتي هم براي ما دارد زيرا پس از حدود 5 سال زندگي مخفيانه به كشورش برگشت و خودش را تسليم كرد. او بدون هيچ توضيحي تمام مسئوليت شكست اقتصادي را شخصا برعهده گرفت؛ چيزي كه در نظام مديريتي ما كمياب است.
* كيم ووچونگ، بنيانگذار شركت دوو/ نويسنده كتاب سنگفرش هر خيابان از طلاست

کد خبر 340987

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha