تحمل كردن بهمعناي پذيرش تفاوت آدمهاي ديگر است. اين تفاوتها مصداقهاي متفاوتي دارد؛ از پذيرش ساده تفاوت جنسيتي تا اختلافات پيچيدهتر قومي و فرهنگي. پذيرش اين تفاوتها بهمعناي همرنگي با آنها و فراموشي اصالت شخصي و بيقيدي نيست بلكه نيت، احترام گذاشتن به آدمهايي است كه ممكن است تفاوتهايي با ما داشته باشند و به جاي پررنگكردن اين امور به تمركز روي زمينههاي مشترك رو بياوريم.
- صبور يا تو سريخور؟
والدين گمان ميكنند بچهاي كه از قدرت تحمل بالايي برخوردار است، منفعل است، نميتواند از حق خود دفاع كند، هر رفتاري را ميپذيرد و بهعبارتي توسريخور است. تمام اين تصورات اشتباه است. تحمل كردن بهمعناي توسريخوري نيست. معلوم است كه در برابر هر رفتاري كه محتواي غيرمحترمانه و آسيبرسان داشته باشد نبايد سكوت كرد، مشخص است كه قبول بديها، صفت نيكي نيست.
- مثل هميشه
مثل هميشه نخستين قدم براي داشتن كودكي كه قدرت تحملكردن دارد، داشتن والديني است كه خودشان اين فرمول را رعايت ميكنند. بنابراين آينه خوبي براي كودكان خود باشيد؛ چرا كه آنها بيش از هر كسي و هر چيزي چشمشان به شماست و از شما تقليد ميكنند. اگر شما آدمي باشيد كه مدام در حال بياحترامي و سرزنش ديگران بهخاطر تفاوتهايشان هستيد، او نيز از شما ميآموزد.
- لطيفههايي كه لطيف نيستند...
دور هم نشستهايم و صفحات شبكههاي اجتماعيمان را بالا و پايين ميرويم و براي هم جوك ميخوانيم و قاه و قاه ميخنديم بيآنكه بدانيم توجه كودكاني كه در گوشهاي مشغول بازي هستند به ماست. برخي از لطيفهها اصلا لطيف نيستند، در عوض سرشار از تمسخر و دستانداختن آدمهاي ديگر است؛ تمسخر بهخاطر قوميت، تمسخر بهخاطر جنسيت، تمسخر بهخاطر رنگ پوست، تمسخر بهخاطر معلوليت، تمسخر بهخاطر قيافه و... . همين دستانداختنها و خنديدنها و سرگرميهايي كه بيضرر به چشم ميآيند به كودك ما ميگويد «تفاوتها را بايد مسخره كرد نه تحمل». ميگويد «هركه با ما فرق داشته باشد از ما پستتر است پس تا ميتواني دستش بينداز».
- از كودكي...
كودكي كه پرتوقع و خودرأي بار ميآيد كمتر قدرت تحملكردن دارد. او گمان ميكند مركز جهان است و اوست كه بيش و پيش از هر چيزي در دنيا لايق احترام و توجه است و ديگران همه طفيلي وجود او هستند. نه اينكه كودك بتواند تا اين حد فكر كند، بلكه اين توقعي است كه به واسطه رفتار والدين براي او بهوجود ميآيد. چنين كودكي نميتواند يك رابطه مسالمتآميز كوتاه هم با همسالان خود داشته باشد و مدام در حال درگيري است. هرتفاوتي ممكن است آرامش كودك را به هم بريزد و دادش را دربياورد.
- جايگاه رسانه
اگر ميخواهيد كودكي با قدرت تحمل داشته باشيد و او را با تفاوتهايي كه در آينده با آنها روبهرو ميشود آشنا كنيد از كتابها كمك بگيريد. كتابهاي كودكانهاي هستند كه مستقيما به تفاوتها اشاره ميكنند و كتابهايي كه غيرمستقيم به آشنايي كودك با تفاوتها كمك ميكند. تصور كنيد كه شخصيت اصلي يك كتاب، كودكي رنگينپوست باشد و كارهاي جذابي انجام ميدهد. كودك شما با داستان همراه شده، شخصيت كتاب را درمييابد و با او همذاتپنداري كرده و حتي او را دوست خواهد داشت، ديگر گمان نميكند افراد رنگين پوست بايد بهخاطر تفاوتشان تمسخر يا طرد شوند. همچنين نوع اسباببازيها، خاصه عروسكها، محتواي فيلمها و برنامههايي كه كودك تماشا ميكند هم ميتواند آموزنده باشد هم در جهت عكس، نتايج منفي به بار آورد. توجه و دقت خود را به اين بخش از سرگرميهاي كودكانتان متمركز كنيد چرا كه تأثير عميقي بر يادگرفتنيهاي آنها دارد.
- صحبت كنيم
اگر بيعدالتي، تمسخر، طرد كردن يا هر رفتار غيرانساني در فيلمها يا در جامعه و اطراف خود ديديد، دربارهاش با كودكتان صحبت كنيد. بياعتنا از كنارش عبور نكرده و بيخيال و حتي همراه نباشيد. به كودك توضيح دهيد كه اين فرد نبايد بهخاطر تفاوتش اذيت شود، چرا كه آدمها با هم فرق دارند و همين است كه دنيا را زيبا ميكند.
- از خانه شروع كنيم
آدمها حتي اگر فرزند يك خانواده بوده و تحت يك تربيت بزرگ شوند، تفاوتهايي با هم دارند. والدين اين مطلب را هنگامي به خوبي درك ميكنند كه فرزند دومشان متولد ميشود. تحمل كردن را از خانه شروع كنيم. تفاوت فرزندمان و ديگر اعضاي خانواده را بپذيريم و احترام بگذاريم. علايق، سلايق، استعدادها، تواناييهاي متفاوتي كه ميان اعضاي خانواده در جريان است، بستري مناسب براي تمرين تحمل و احترام گذاشتن به ديگران است و شما بايد اين مسئله را به كودك آموزش دهيد.
- اعتماد به نفس
كودكي كه اعتماد به نفس داشته و خودش را دوست داشته باشد و به تواناييهايش ايمان داشته و طعم پيروزي را چشيده باشد، از قدرت تحمل بالاتري برخوردار است. والدين، نخستين افرادي هستند كه ميتوانند اعتماد به نفس را در كودك پرورش دهند و به شخصيت او احترام بگذارند؛ با احترام، با توجه، تشويق، كمك و همياري و... . كودكاني كه آنقدر مورد بيمهري و بياحترامي قرار گرفتهاند كه احساس ميكنند لايق احترام نيستند، خودشان هم علاقه و احترامي نسبت به خود احساس نميكنند، آنچه هستند را دوست ندارند. اين افراد قدرت تحمل ندارند و به بقيه هم احترام نميگذارند.
- بروز احساسات
كودكان مثل بزرگترها دچار خشم و عصبانيت و كمحوصلگي ميشوند اما بايد ياد بگيرند كه احساسات خود را چگونه بروز دهند. كودكاني كه خشم خود را با اعمال خشونتهاي فيزيكي، پرخاشگريهاي كلامي و... بروز ميدهند يعني قدرت تحمل كمتري دارند. اين والدين هستند كه بايد به كودك آموزش دهند چگونه احساسات خود را بروز دهد؛ «ميدانم عصباني هستي، ميتونيم دربارهاش حرف بزنيم». اگر كودك مدام براي رسيدن به خواستههايش در حال جيغ و فرياد است و حاضر نيست كمي تحمل و صبر كند، به پرخاشگري و فريادهايش توجهي نكنيد. درصورتي كه به ازاي هر جيغ يك پاداش دريافت كند و ببيند شما هم با رفتارش عصباني، كمتحمل و تسليم ميشويد، به آن ادامه خواهد داد. در عوض به ازاي صبر و تحملش تشويقش كنيد.
- بازي، شادي، تماشا
اجازه دهيد كودكتان با بچههايي كه تفاوتهايي با او دارند بازي كند و همراه شود. همين امر سبب ميشود او به وسيله بازي كه بزرگترين و مؤثرترين روش يادگيري در كودكان است، تحملكردن را بياموزد.
نظر شما