اين مرد درحاليكه لباسهاي شيك به تن ميكرد در ديدار با فروشندههاي بنز و بامو به بهانه خريد، خودروهاي آنها را سرقت ميكرد.
اين شخص كه شگرد عجيبي براي سرقتهايش داشت چند روز پيش تحت تعقيب پليس قرار گرفت. آن روز مردي با مراجعه به اداره آگاهي خبر از سرقت بنز 500ميليونياش داد. وي گفت: براي سرمايهگذاري در كاري تصميم به فروش بنزم گرفتم. براي همين در روزنامه آگهي دادم و شخصي به نام نادر با من تماس گرفت. او مدعي شد كه خودش هم بنز دارد و ميخواهد ماشين مرا براي پدرش خريداري كند.
وي ادامه داد: براي صحبت درخصوص قيمت با هم در يكي از مراكز خريد بزرگ غرب پايتخت قرار گذاشتيم. وقتي او را ديدم مدعي شد كه برادرش در آن مركز خريد مغازه دارد و پدرش هم مدير يك شركت معتبر است. او جوان شيك پوشي بود و آنقدر خوب صحبت ميكرد كه اصلا به او شك نكردم.
نادر پيشنهاد داد تا با هم به كافيشاپ مركز خريد برويم تا پدرش برسد. ميگفت پول همراه پدرش است. وقتي 2تا قهوه سفارش داد درخصوص مشخصات خودرو از من پرسيد. من هم هرچه ميدانستم برايش توضيح دادم. با اين حال از من خواست تا سوئيچ ماشين را نشانش بدهم. ميگفت از روي سوئيچ ميتواند حدس بزند كه مدل ماشين چه است و چه امكاناتي دارد. من هم از همه جا بيخبر سوئيچ ماشينم را در اختيارش قرار دادم. بعد از چند دقيقه، سوئيچ را پس داد و آن را داخل جيبم گذاشتم.
بعد هم موبايلش را برداشت كه با پدرش تماس بگيرد اما ظاهرا پدرش جواب نميداد. او هم به بهانه اينكه ممكن است پدرش در مغازه برادرش باشد از پيش من رفت و ديگر برنگشت. من كه نگران شده بودم موبايلش را گرفتم اما خاموش بود. نااميد شدم و به سمت پاركينگ رفتم تا به خانهام برگردم اما ماشينم سرجايش نبود. خيلي تعجب كردم. تمام پاركينگ را گشتم و آنجا بود كه با ديدن سوئيچ متوجه شدم مدلش كمي با سوئيچ من فرق دارد. همان لحظه بود كه متوجه شدم در دام يك كلاهبردار حرفهاي گرفتار شدهام. او سوئيچم را سرقت كرده و در عوض سوئيچي شبيه آن به من داده و با اين شگرد ماشين 500ميليونيام را با خودش برده بود.
- شكايتهاي سريالي
با ثبت اين شكايت، تحقيقات پليسي زيرنظر قاضي سيدامين ميروكيلي، داديار شعبه چهارم دادسراي ويژه سرقت آغاز شد. درحاليكه بررسيها ادامه داشت تيم تحقيق با چند شكايت مشابه ديگر هم روبهرو شد. شكايتهايي كه نشان ميداد متهم بهصورت سريالي سراغ فروشندگان رفته و خودروهاي بنز و بامو آنها را سرقت ميكند. جالب اينكه شگرد او در همه سرقتها يكي بود و وي بعد از اينكه طعمههايش را به مركز خريدي در غرب تهران ميكشاند، با استفاده از سوئيچي شبيه سوئيچ ماشين مورد نظر، نقشه سرقت را عملي ميكرد. بررسيها نشان ميداد كه متهم طعمههايش را از ميان آگهي روزنامهها و سايتهاي اينترنتي شناسايي ميكرد و فقط بنز و بامو ميدزديد. كارآگاهان در مرحله بعد راهي مركز خريد شدند و پس از بازبيني تصاوير دوربين مداربسته، تصويري از چهره كلاهبردار شيك پوش بهدست آوردند.
- زيركي مرد نمايشگاهدار
درحاليكه جست و جو براي دستگيري متهم ادامه داشت، روز يكشنبه صاحب يك نمايشگاه اتومبيل در كرج با پليس تماس گرفت و گفت: دقايقي پيش مردي به نمايشگاه آمد و قصد فروش خودروي بنزي را داشت كه مدعي بود براي پدرش است. وقتي از او خواستم مدارك ماشين را نشانم بدهد، دستپاچه شد و گفت روز محضر مدارك را همراهش ميآورد. هرچند سعي ميكرد خود را مردي پولدار نشان دهد اما من به رفتارهايش مشكوك شدم.
با تماس اين مرد، مأموران راهي نمايشگاه شدند و پس از استعلام شماره پلاك خودروي بنز متوجه شدند كه سرقتي است. همين كافي بود تا متهم دستگير شود. از آنجا كه پرونده سرقت در تهران مطرح شده بود، متهم به دادسراي ويژه سرقت منتقل و معلوم شد كه او كسي نيست جز متهم تحت تعقيب. در تحقيقات مشخص شد كه اين متهم سابقه دار است و پيش از اين پروندهاي درخصوص سرقت بنز در دادسراي ناحيه5 داشته كه با سپردن وثيقه از زندان آزاد شده و كلاهبرداريهايش را از سر گرفته است.
- فيلم دردسرساز
مرد 25ساله ديروز در مقابل قاضي پرونده به سرقت 8خودروي بنز و بامو اقرار كرد. وي گفت: وقتي نتوانستم درسم را در مقطع كارشناسي تمام كنم از دانشگاه انصراف دادم و وارد كار خريد و فروش ابزارآلات شدم. اما مدتي قبل 20ميليون تومان بدهي بالا آوردم و ديگر نتوانستم زندگيم را جمع و جور كنم. يك شب به پيشنهاد همسرم يك فيلم هاليوودي ديدم كه مربوط به سرقت بود و پس از آن فكر سرقت به سرم زد.
من از قبل سوئيچهاي يدكي خودروهاي بنز و بام و را از محلي در جنوب تهران تهيه كرده و با آنها نقشهام را عملي ميكردم. از طرفي بهخاطر اينكه از بچگي عاشق خودروهاي بنز و بامو بودم، فقط همين خودروها را سرقت ميكردم. وي ادامه داد: در يكي از سرقتهايم صاحب بنز مرد پيري بود كه بعد از سرقت با من تماس گرفت و التماسم كرد كه ماشينش را برگردانم. ميگفت ارث همه بچههايش را پرداخته و دارو ندارش همين خودروي 200ميليوني است. ميگفت اگر همسرش متوجه شود قطعا سكته ميكند و خواهش كرد كه بهخاطر جان همسرش، ماشينش را برگردانم. من هم دلم به حالش سوخت و ماشين را به او پس دادم.
متهم درباره فروش ماشينهاي سرقتي هم گفت: پس از سرقت در روزنامهها و سايتها آگهي فروش خودرو ميدادم و بخشي از پول را نقدا دريافت ميكردم و ميگفتم مدارك را روز محضر ميآورم اما بعد از دريافت پول و تحويل ماشين فرار ميكردم.براساس اين گزارش بررسيها نشان ميدهد كه متهم با يكي از خودروهاي سرقتي چند روزي راهي سفر شده بود كه در قزوين تصادف كرد و همانجا هم دستگير شد.
اما پس از شناسايي صاحب ماشين، 60ميليون تومان خسارت به او پرداخت كرد و بيآنكه سرقتهاي ديگرش فاش شود با رضايت شاكي و سپردن ضمانت آزاد شده بود.به گزارش همشهري، هماكنون متهم در اختيار مأموران پليس آگاهي تهران قرار گرفته و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد.
نظر شما