صبح هفتم مرداد امسال زن جواني به نام زهرا كه جنين چهارماهه‌اي در شكم داشت، براي خريد از خانه‌شان در كوي كارگر آبادان خارج شد تا به بازار برود. او كه در حال عبور از كوچه‌اي خلوت بود متوجه موتورسيكلتي شد كه از روبه‌رو نزديك مي‌شد. 2جوان قوي‌هيكل سوار موتور بودند و وقتي به زن جوان رسيدند،
يكي از آنها با مشت ضربه‌اي به‌صورت وي زد و ديگري سعي كرد كيف او را سرقت كند كه زن جوان مقاومت كرد و در همين هنگام جوان قوي‌هيكل با لگد ضربه‌اي به شكم او زد و پس از سرقت كيف، او همراه همدستش پا به فرار گذاشتند. پس از فرار دزدان، شاهدان، ماجرا را به پليس مخابره كردند و با حضور اورژانس در محل، زهرا به بيمارستان منتقل شد. با اين حال معاينات پزشكان نشان داد كه جنين او بر اثر ضربه لگد سقط شده است. اين در حالي بود كه به گفته زن جوان، قرار بود در چند‌ماه آينده نخستين فرزند او به دنيا بيايد و حتي شوهرش هنوز از ماجراي بارداري او خبر نداشت.
به‌دنبال اين حادثه دلخراش، تحقيقات گسترده پليس براي شناسايي و دستگيري دزدان شروع شد. مأموران با كمك مالباخته و شاهدان به چهره‌نگاري دزدان پرداختند و در جريان يك‌ماه تحقيقات تخصصي، حدود 200مظنون دستگير كردند اما هيچ‌كدام از آنها دزدان مورد نظر بودند. درحالي‌كه تحقيقات براي دستگيري سارقان ادامه داشت، ساعت 22دوشنبه‌شب مأموران گشت ويژه يگان امداد و كلانتري 13شهرستان آبادان هنگام عبور از پل امام‌رضا(ع) متوجه موتورسيكلتي با 2سرنشين شدند.
از آنجا كه موتورسيكلت پلاك نداشت مأموران به 2جوان موتورسوار مشكوك شدند و به سمت آنها رفتند اما در همين هنگام يكي از آنها كه جواني تنومند بود، از بالاي پل به پايين پريد و پا به فرار گذاشت. ديگري نيز با موتورش شروع به فرار كرد كه مأموران به تعقيب وي پرداختند. هر چند جوان موتورسوار سعي مي‌كرد با حركات مارپيچ و رانندگي در جهت خلاف خيابان از دست مأموران فرار كند اما در نهايت موفق نشد و مأموران با سد كردن راهش او را دستگير كردند.
متهم كه نوجواني 17ساله به نام عزيز است، به كلانتري منتقل شد و در همان بازجويي‌هاي اوليه به كيف‌قاپي و گوشي‌قاپي با همدستي 2نفر از دوستانش اعتراف كرد. او گفت: من براي به‌دست آوردن پول، سرقت نمي‌كردم. چرا كه وضع مالي خانواده‌ام خيلي خوب است و چون عاشق هيجان بودم و از طرفي رانندگي‌ام خوب بود، در سرقت‌ها نقش راننده را بازي مي‌كردم و اين دوستانم بودند كه دست به سرقت مي‌زدند.
سارق نوجوان در ادامه به سرقت خشن از زن باردار آباداني نيز اعتراف كرد و گفت: آن روز همراه مسعود راهي سرقت شده بوديم كه آن زن را ديديم. به سمتش رفتيم و خواستيم كيفش را سرقت كنيم كه او مقاومت كرد. مسعود كه جواني قوي‌هيكل است با مشت و بعد هم بالگد ضربه‌اي به آن زن زد و بعد كيفش را سرقت كرد و متواري شديم. با اعترافات عزيز، مخفيگاه مسعود نيز شناسايي و او هم دستگير شد. زن جوان پس از دستگيري دزدان با حضور در كلانتري هر دوي آنها را شناسايي كرد و گفت:
پس از آن حادثه، هنوز هم شب‌ها كابوس مي‌بينيم و با وحشت از خواب مي‌پرم. اين ماجرا تأثير بسيار بدي در زندگي ما گذاشت و باعث مرگ فرزندمان شد. به همين دليل از دستگاه قضايي مي‌خواهم با جديت به اين پرونده رسيدگي كند و سارقان به اشد مجازات برسند. در ادامه مسعود كه چاره‌اي جز اعتراف نداشت، علاوه بر سرقت از زن باردار و كيف‌قاپي‌هاي سريالي، صحنه سرقت هولناك خود را نيز بازسازي كرد و هر دو متهم با قرار قانوني راهي بازداشتگاه شدند و تحقيقات تكميلي در پرونده آنها ادامه دارد.
نظر شما