در نقطه مقابل آنچه مورد تشویق قرار گرفته، شنیدن نقد و استقبال از انتقاد است. این هم قابل انکار نیست که انتقادها همیشه درست و از روی خیرخواهی نیست، اما در مجموع به سود ما است که با چهرهای گشاده از آن استقبال کنیم؛ خصوصا کسانی که دارای جایگاه و مسئولیتهای اجتماعی هستند.
از این رو در قرآن کریم و نیز سیره پیامبر و امامان سلام الله علیهم اجمعین به کرّات شاهد برخوردهای تلخ و تند با مداحان و متملقان و نیز تشویق افراد به بازگویی نظرات انتقادی خود هستیم.
امام خمینی (ره) در نامهای اخلاقی و عرفانی به فرزندشان، که تحت عنوان «نقطه عطف» منتشر شده است، چنین نوشتهاند:
«پسرم ! ... باید توجه کنیم که منشا خوش آمد ما از مدح و ثناها و بد آمدنمان از انتقادها و شایعهافکنىها, حب نفس است که بزرگترین دام ابلیس لعین است. ماها میل داریم که دیگران ثناگوى ما باشند، گرچه براى ما افعال ناشایسته و خوبیهاى خیالى را صد چندان جلوه دهند و درهاى انتقاد، گرچه به حق، براى ما بسته باشد، یا به صورت ثناگویى درآید.
پسرم! چه خوب است به خود تلقین کنى و به باور خود بیاورى یک واقعیت را، که مدح مداحان و ثناى ثناجویان چه بسا که انسان را به هلاکت برساند و از تهذیب دورتر سازد. تاثیر سوء ثناى جمیل در نفس آلوده ما، مایه بدبختیها و دور افتادگیها از پیشگاه مقدس حق، جل و علا، براى ما ضعفاءالنفوس خواهد بود. و شاید عیبجوئیها و شایعهپراکنیها، براى علاج معایب نفسانى ما سودمند باشد که هست، همچون عمل جراحى دردناکى که موجب سلامت مریض مىشود.
من و تو اگر این حقیقت را باور کنیم و حیلههاى شیطانى و نفسانى بگذارند واقعیات را آن طور که هستند، ببینیم، آن گاه از مدح مداحان و ثناى ثناجویان، آنطور پریشان مىشویم که امروز از عیبجویى دشمنان و شایعهسازى بدخواهان ... و عیبجویى را آنگونه استقبال مىکنیم که امروز از مداحیها و یاوهگوئیهاى ثناخوانان.
آنچه امام راحل نوشتهاند، ترجمانی است از آنچه در مکتب امام باقر علیهالسلام آموختهاند؛ آن بزرگوار در وصیتی به جابر بن یزید جُعفی فرمود:
«... اگر از تو تعریف کردند، خوشحال نشو، و اگر از تو بد گفتند بیتابی نکن! در مورد آنچه گفتهاند فکر کن؛ اگر دیدی آنچه میگویند واقعیت دارد، پس بدان عصبانیت تو از حرف حق موجب افتادن تو از چشم خدا میشود و این مصیبتش بر تو بزرگتر است از سقوط از چشم مردم، و اگر دیدی آنچه میگویند درست نیست، بدون رنج و زحمت ثوابی بردهای. و بدان که تو از دوستان ما نخواهی شد مگر آنکه اگر همه اهل شهر هم بگویند بد آدمی هستی، ناراحت نشوی، و اگر گفتند آدم خوبی هستی خوشحال نگردی! بلکه خود را بر قرآن عرضه کن، اگر دیدی رهرو قرآن هستی ... استقامت کن و بر تو بشارت باد که آنچه میگویند به تو ضرری نمیرساند، و اگر دیدی جدای از قرآن هستی پس به چه چیز فریفته شدهای؟!»
ناگفته پیدا است که مقصود امام بیاعتنایی به افکار عمومی نیست؛ مقصود آن است که در ارزیابیها تحت تاثیر فضاسازیها قرار نگیریم؛ واقعیت مهمتر است از آنچه این و آن میگویند.
- منبع: پايگاه اطلاعرساني شخصي دكتر محسن اسماعيلي
نظر شما