این عکسها از سال 1340 (اولین حضور کاوه در میدانهای ورزشی) تا مسابقات جهانی وزنهبرداری تایلند امسال گرفته شدهاند. با این عکاس - که در حال حاضر عکاس روزنامه «نود» و «روز ورزش» و فدراسیون وزنهبرداری است- در کنار کارهایش گپ زدیم. این را هم بگوییم که تصاویر این 2صفحه، عکسهای سیاه و سفید و قدیمی نمایشگاه هستند.
- اینطور که بیوگرافی شما نشان میدهد، مسیر پرپیچ و خمی را برای رسیدن به عکاسی از سر گذراندهاید؛ چطور سراغ عکاسی رفتید؟
سال 1332، 7 ساله بودم که (از آمل) به تهران آمدم. 6 ـ 5 ماه در پارچهفروشی، کارگاه کفشسازی، صندوقسازی و خیاطی کار کردم. در خیاطی که بودم، یک روز صاحبکارم به من گفت تو خیلی کوچکی و نگرانم وقتی میروی قهوهخانه برای من چای بیاوری، بروی زیر ماشین؛ برای همین من را برد به عکاسی ساحل در میدان فوزیه (امام حسین) که کنار قهوهخانه بود.
آنجا جادوی عکاسی تحت تاثیرم قرار داد و از همانجا عکاسی را شروع کردم. 13 ـ 12 ساله بودم که از مجالس عکس میگرفتم و برای اینکه نگویند بچه است، سبیل میگذاشتم. از 15 سالگی درس خواندم و در سال 45 در رشته هنر دیپلم گرفتم و بعد رفتم شیراز سربازی.
- عکاسی مطبوعاتی را چطوری شروع کردید؟
از سال 1340 وارد مطبوعات شدم. اول رفتم مجله فردوسی. به من گفتند از یک دانشجو عکس بگیر. هر چقدر منتظر شدم دانشجو ندیدم. خودم 18 ـ 17 ساله بودم، یک عکس از خودم گرفتم. گفتند اینکه عکس خودت است، گفتم دانشجو هم میتواند همسن من باشد. سردبیرمان خیلی خوشاش آمد و آن عکس را گذاشت روی جلد.
- همکاریتان با مجلههای ورزشی از کی شروع شد؟
بعد سربازی رفتم مؤسسه اطلاعات؛ در اطلاعات هفتگی، بانوان، جوانان و ...کار میکردم. از سال 50 تا 54 در مجله دنیای ورزش کار کردم. مجله پرسپولیسی بود؛ هر وقت پرسپولیس میبرد به من میگفتند تو بهترین عکاس هستی و هر وقت میباخت میگفتند تو چقدر عکاس بدی هستی!
- معمولا عکس ورزشی اهمیت خبری دارد و خیلی وقتها با گذشت زمان تاریخ مصرفاش تمام میشود، به نظر شما کدامیک از عکسهای ورزشی ماندگار هستند؟
در عکس ورزشی، هم خبر مهم است، هم تکنیک؛ مثلا عکاسی از بازیهای ملی مهمتر و ماندگارتر از عکاسی از بازیهای باشگاهی است. بعضی عکسها که یک واقعه خاص را ثبت کردهاند، خیلی ماندگار شدهاند؛ مثل عکس گلی که خداداد عزیزی به استرالیا زد.
- در عکاسی ورزشی این کادربندی و تکنیک چقدر اهمیت دارد؟
خیلی. تجربه به آدم یاد میدهد که کجا بنشیند، عکسهای عمودی بگیرد یا افقی.
- عکاسهای طرفدار یک تیم خاص چقدر میتوانند بدون جانبداری عکاسی کنند؟
نمیتوانند. خیلی سخت است. مثلا در بازی گذشته پرسپولیس ـ استقلال، وقتی پرسپولیس موقعیتی را خراب میکرد، بعضی عکاسها خیلی خوشحال میشدند و میپریدند هوا.
من به آنها میگفتم شما عکاس هستید، به شما ربطی ندارد که چه کسی گل میزند و چه کسی گل نمیزند، شما باید عکس بگیرید. تماشاچیان ما را میبینند و ناراحت میشوند.
آنها خیلی باهوش هستند. من حتی سعی میکنم روز بازی این دو تیم، لباس آبی یا قرمز نپوشم. این دفعه اتفاقی لباس آبی تنم بود و با اینکه ما روی لباسمان کاور میپوشیم و لباس خیلی معلوم نیست، من خیلی ناراحت بودم. این کار حساسیت به وجود میآورد.
- خودتان طرفدار تیم خاصی هستید؟
نمیتوانم بگویم نه. اما بچهها همیشه به من میگویند ما آخر نفهمیدیم که تو طرفدار کدام تیم هستی. پرسپولیس میبرد من میخندم، استقلال میبرد من میخندم. سر تمرینهای استقلالیها که میروم میگویم پرسپولیس حتما شما را میبرد و سر تمرین پرسپولیسیها هم میگویم استقلال میبرد. با همه آنها شوخی میکنم اما موقع بازی نه.
توپ کجاست؟
انگار صحنهای از یک ورزش رزمی است؛ حسن روشن در حال قیچی زدن مقابل رضا وطن خواه. این عکس از بازی پرسپولیس- استقلال در سال 1350 و در ورزشگاه امجدیه گرفته شده.
حاجی فوتبالیستها
ژستها و نگاهها شبیه عکسهای دستهجمعی ورزشی شده است. اعضای تیم قبل از بازیهای المپیک 1978 به حج رفتهاند.در عکس به ترتیب از سمت راست: علیرضا حاج رحیمپور، ایرج دانایی فر، محمد صادقی، ناصر حجازی، حسن نظری و نصرالله عبدالهی را میبینید.
برگردان مطلق
عکاس یکی از آن لحظههای ماندنی فوتبال را ثبت کرده. حس تک تک بازیکنان را در لحظه حساس میتوان از چهرههایشان خواند. این ضربه قیچی برگردان را مجیدنامجو مطلق در حدود 11 سال پیش، روبه روی پرسپولیسیها زده است.
عقاب و آتیلا
ناصر حجازی بعد از بازی، همراه خانواده، ورزشگاه آزادی را ترک میکند. این عکس قبل از بازیهای آسیایی 1974 گرفته شده.
نگاه روشن
سال 1352 ایران قهرمان بازیهای آسیایی شد و این اولین باری بود که علی پروین کاپیتانی تیم را به عهده داشت. آن کسی هم که سمت راست را نگاه میکند، حسن روشن است.