شامگاه 12مرداد‌ماه سال 93به سيدمجتبي حسين‌پور، بازپرس جنايي تهران خبر رسيد كه زن جواني در خانه‌اش در غرب تهران به قتل رسيده و همسايه‌ها مردي را كه با لباس خون‌آلود در حال فرار بود، دستگير كرده‌اند.باحضور تيم تحقيق در محل حادثه بررسي‌ها آغاز شد و در اين ميان سرايدار ساختمان گفت: از طبقه ششم سر و صدا مي‌آمد و وقتي براي بررسي به آنجا رفتم ناگهان در خانه يكي از ساكنان كه خانم پرستاري بود باز شد. او از چند‌ماه قبل ساكن آنجا شده بود و گاهي مردي غريبه به آنجا رفت‌وآمد داشت. وقتي در باز شد همان مرد غريبه را ديدم كه سر و صورتش خون آلود بود. او مي‌خواست فرار كند اما از هوش رفت و روي زمين افتاد. وقتي وارد خانه شدم جسد خانم پرستار را ديدم و همان موقع همسايه‌ها را خبر كردم.
شواهد نشان مي‌داد كه همان مرد غريبه عامل اين جنايت است. او در اعترافاتش گفت: چند‌ماه قبل در شبكه اجتماعي تانگو با اين زن آشنا شدم. به‌تدريج رابطه مان صميمي‌تر شد و به خانه او رفت‌وآمد مي‌كردم تا اينكه شب حادثه درحالي‌كه مشروبات الكلي مصرف كرده بودم با او درگير شدم و ضربه‌اي به سرش زدم و بعد هم بيهوش شدم. متهم در ادامه صحنه جنايت را نيز بازسازي كرد و سرانجام پرونده با صدور كيفرخواست به شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
- در دادگاه
در ابتداي جلسه رسيدگي به اين پرونده كه صبح ديروز به رياست قاضي حسين اصغرزاده و با حضور قاضي توكلي برگزار شد ابتدا نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت و گفت: در اين پرونده سياوش، 47ساله متهم است نگار، 42ساله را با اصابت ضربات جسم سخت به سرش به قتل رسانده است.
هر چند وي ادعا كرده كه شب حادثه مشروبات الكلي مصرف كرده بود اما اينطور به‌نظر مي‌رسد كه متهم ابتدا جنايت را مرتكب شده و براي اينكه تحقيقات را منحرف و وانمود كند كه مسلوب‌الاراده است، الكل مصرف كرده است. در ادامه اين جلسه 2پسر مقتول گفتند كه خواسته آنها قصاص قاتل مادرشان است و حاضر هستند براي اجراي حكم تفاضل ديه قاتل را هم پرداخت كنند. آنها همچنين وكالتنامه‌اي از طرف مادربزرگ‌شان كه به‌دليل كهولت سن در دادگاه حاضر نشده بود ارائه كردند و گفتند خواسته او نيز قصاص است.
در ادامه قاضي با تفهيم اتهام قتل عمدي به متهم از وي خواست به دفاع از خودش بپردازد. او گفت: من اتهام قتل را قبول دارم اما اين قتل عمدي نبود چون من نمي‌خواستم نگار به قتل برسد. وي ادامه داد: من از 26سال قبل در كار تأمين هنرور و سياهي‌لشكرهاي سينما و تلويزيون بودم و وضعيت زندگي‌ام خوب بود. من عكس‌هاي زيادي از خودم در شبكه اجتماعي تانگو قرار داده بودم تا اينكه 11ماه قبل از اين حادثه نگار برايم پيام گذاشت. من فكر مي‌كردم كه او مجرد است. به همين دليل جوابش را دادم و از آن روز به بعد رابطه ما آغاز شد. اين رابطه ادامه داشت تا اينكه همسرم با خبر شد و چون مي‌خواست آبروريزي راه بيندازد از او جدا شدم اما نمي‌دانستم اين ماجرا زندگي‌ام را فنا مي‌كند.
- جزئيات جنايت
متهم درباره شب جنايت گفت: آن شب به خانه نگار رفتم و مقداري مشروبات الكلي خوردم و همان موقع فهميدم كه نگار مي‌خواهد قرص بخورد. نمي‌دانستم چه قرصي است و سر اين موضوع با هم جر و بحث كرديم تا اينكه من گوشي‌ام را برداشتم و تهديد كردم كه به پسرش مي‌گويم اما همين كه گوشي را برداشتم او دستم را گاز گرفت و من هم ضربه‌اي به‌صورتش زدم و او هم من را به طرف ديوار هل داد. همان موقع روي زمين افتادم و ديگر متوجه چيزي نشدم. وقتي به هوش آمدم فهميدم نگار فوت شده است. احتمالا سر او به جاكفشي برخورد كرده است.
در اين هنگام رئيس دادگاه از متهم پرسيد كه آيا زماني كه ضربه را زدي هوشيار بودي و آيا به‌جز تو و مقتول فرد ديگري در آنجا حضور داشت كه متهم پاسخ داد: بله، آن موقع هوشيار بودم چون وقتي دستم را گاز گرفت آن را عقب كشيدم و به‌جز ما 2نفر هيچ فرد ديگري هم آنجا نبود. در پايان اين جلسه هيأت قضايي براي تصميم‌گيري وارد شور شدند.
نظر شما