به ویژه آنکه اخیرا فائو اعلام کرده است تشدید گازهای گلخانهای، تغییرات جوی را شدت بخشیده است در این میان، نگرانی عمده ناشی از تغییرات جوی، کمبود آب است.
اما آنچه به این نگرانی دامن میزند اینکه کشور ما در حال حاضر با معضل کم آبی دست به گریبان است؛ تا آنجا که اوایل مهرماه امسال دکتر فرود شریفی، رئیسسازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، میانگین افت آبهای زیرزمینی کشور را سالانه 6میلیاردمتر مکعب ذکر کرد و گفت:«این رقم برای مردم ملموس نیست اما در برخی مناطق کشور، آب چاههای کشاورزی شور شده و در برخی مناطق عمق چاهها تا 400 متر افزایش یافته است.»
به گفته وی: « آبهای زیرزمینی در برخی موارد چنان افت کرده است که برخی باغهای پسته و مرکبات به دلیل کمآبی در معرض خشک شدن قرار گرفته است.»
گفتههای رئیس سازمان جنگلها و مراتع پیش از هرچیز سخنان دکتر پرویز کردوانی استاد ممتاز دانشگاه تهران را در ذهن تداعی میکند که در گفتوگویی مفصل با همشهری با عنوان «حفر چاههای غیرمجاز منابع آبی کشور را تهدید میکند» به چاپ رسید نسبت به حفر چاههای غیرمجاز هشدار داد.
وی در آن گفتوگو با اشاره به اینکه از سال 1340 که حفر چاه در روستاها رایج شد تا سال 1355 حدود 50 هزار حلقه چاه در کشور حفر شد و سپس طی یک دوره 5ساله (از 55تا60) تعداد این چاهها به 105 هزار حلقه میرسید، تأکید کرد به رغم مخالفت جدی وزارت نیرو با حفر چاه این روند همچنان ادامه دارد به طوری که حفر چاههای مجاز به تهدیدی علیه سفرههای زیرزمینی و کشاورزی کشور تبدیل شده است.
وی در آن همچنین از چاههای عمیق و نیمه عمیق به عنوان ابزاری برای غارت بیشتر آب یاد کرد و گفت:« به دلیل حفر چاههای غیرمجاز و برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی بسیاری از چاههای شور در چاههای شیرین پیشروی کرده به طوری که پدیده شور شدن آب چاهها اغلب مناطق کشور را حتی در نواحی شمالی کشور را تهدید میکند؛پدیدهای که پیامد آن، شور شدن خاک و در نتیجه نابودی باغها و مزارع است؛ مسئلهای که دامنگیر بسیاری از مناطق کشور به خصوص روستاهای حواشی کویر مرکزی ایران و مناطقی چون برخوار اصفهان، رفسنجان، کرمان و خراسان جنوبی شده و کشاورزی و روستائیان این مناطق را تهدید میکند.»
این چهره ماندگار علمی، با هشدار نسبت به افت شدید منابع آبهای سطحی و زیرزمینی کشور میگوید: تقریبا در تمام کشور با بحران کم آبی مواجهیم که این ناشی از حفر چاههای غیرمجاز عمیق و نیمه عمیق و به تبع آن برداشت بیرویه از این منابع زیرزمینی است؛ روندی که سبب پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی و شوری آن شده به طوری که امروز در بسیاری از دشتهای کشور امکان کشاورزی وجود ندارد.
به گفته وی« از دهه 40 به بعد با هدف حفظ آبهای زیرزمینی و جلوگیری از هرز رفتن آب در قناتها، حفر چاههای عمیق و غیر عمیق در روستاها رایج شد، اما متاسفانه این روند طی 3دهه اخیر سبب شد تا بدون ارزیابی در هر نقطهای چاهی حفر شود. از سوی دیگر بر اثر برداشت بیرویه از چاههای حفر شده، پس از چندی سطح آب تنزل یافت و در نتیجه در نیمی از دشتها حفر چاه ممنوع شد.»
وی تاکید میکند:« در آینده نزدیک دشتهای کرج، گرمسار،شهریار و ورامین و تمام مناطقی که زمانی در آنها رودی جاری بوده و اینک با احداث سد مانع از جریان رود در این مناطق شدهاند، خشک خواهند شد، حتی چاههای حفر شده در این مناطق نیز جوابگو نخواهد بود چرا که این چاهها از آب همین رودها تغذیه میشود و بدیهی است وقتی آب رودخانه کرج یا مثلاً جاجرود به تهران اختصاص داده شود دیگر آبی برای کشاورزی در این دشتها باقی نخواهد ماند. زیرا آبهای زیرزمینی محدود است و بالاخره روزی تمام میشود.»
مدیریت غلط
مدیر طرح متوازن کویر، با یادآوری این نکته که جنگهای آینده اعم از داخلی و خارجی برسر آب خواهد بود، به احداث سدها اشاره میکند و خاطر نشان میسازد: «با روندی که اکنون در پیش گرفتهایم تا 15 سال دیگر در گیلان از کشت برنج اثری نخواهد بود چرا که دشت گیلان از برکت سفید رود به وجود آمده است.
این رود از 2 شاخه تغذیه میشود؛ قزل اوزن، که از شمال بیجار سرچشمه میگیرد و شاخه دیگر شاهرود که منشأ آن کوههای طالقان است. حال اگر قرار باشد در استانهایی که قزل اوزن ازآن عبور میکند سد احداث شود و از این شاخه آب بگیرند یا روی شاخه شاهرود سد بزنند دیگر آبی به سفید رود نخواهد رسید و این برای سفیدرود فاجعه است.
براین اساس در هر جایی که امکان سدسازی وجود دارد نباید سد احداث شود چرا که این سدسازیها در پایین دست بحرانآفرین است.»
آب را هدر ندهید
دکتر کردوانی با انتقاد از کسانی که تلاش میکنند به هر شیوهای که شده روستاها را تبدیل به شهر کنند؛ میگوید: «امروز بسیاری با پارتی بازی تلاش میکنند روستاها را به شهر تبدیل کنند بعد هم برای آنکه چهره این روستاها را رنگ و لعاب شهری بدهند فضای سبز ایجاد میکنند در نتیجه بخش عمده آبی که باید صرف کشاورزی شود صرف آبیاری فضای سبز میشود، در حالی که منطقی آن است که فقط در استان گیلان و مازندران چمن کاشته شود نه شهرهای دیگر؛ چرا که چمن نیاز به آب فراوان دارد حال آن که ما حتی آب لازم برای کشاورزی هم نداریم چه برسد به چمنکاری.
نکته دیگر آنکه در بسیاری از شهرها دیده میشود که خیابانها را میشویند، وقتی که ما با کمبود آب مواجهیم، شستوشوی خیابانها چه ضرورتی دارد؟ از سوی دیگر، مصرف بیرویه آب جزو فرهنگ شهرنشینی ما شده در حالی که این فرهنگ غلط سبب میشود از یکسو آب پاک و با ارزش هدر رود و از سوی دیگر فاضلاب درست شود.»
شوری فراتر از حدمجاز
دکتر کردوانی به شور شدن بیش از حد برخی منابع آب زیرزمینی اشاره میکند و میگوید: « در برخی مناطق از جمله، دشتهای قزوین شوری آب 16 هزار میکروموس است. در حالی که بنابه استانداردهای جهانی از جمله طبقهبندی آب آمریکا، چنانچه میزان شوری آب به 5 هزار میکروموس برسد از مصرف آن در کشاورزی خودداری میشود اما در کشور ما در اغلب نقاط زمینهای کشاورزی با آبهایی با 5 و 6 و 8 میکروموس آبیاری میشود.
از همینروست که وزارت نیرو با حفر چاهها در دشتهای کشور مخالف است. با این همه ما میبینیم هر روز عدهای از منابع طبیعی زمین میگیرند و با اجازه و بیاجازه چاه حفر میکنند. این روند بسیار خطرناک است.
اگر برای این مسائل چارهای نشود تا 20 سال دیگر اکثر دشتهای کشاورزی از جمله دشتهای گرمسار و رفسنجان نابود خواهد شد. جهرم نیز که یکی از مراکز تولید میوه کشور است تا 20 سال دیگر قابلیت خود را از دست خواهد داد. همچنان که توسعه کشاورزی در فارس کشاورزی این استان را به سمت نابودی کشانده است.»