به گزارش ایرنا، زمانی که از سواد رسانهای صحبت میشود حداقل چیزی که از افراد انتظار میرود این است که از کمترین میزان سواد برخوردار باشند تا بتوانند در مواجهه با مسایل مختلف آنرا درک کنند و قوه تجزه و تحلیل اولیه را دارا باشند اما مرحله پیشتر این است که فرد باید علاوه بر سواد اولیه بتواند مهارت تمیز دادن انواع رسانه ها از یکدیگر را هم داشته باشد.
مثلا بتواند بین یک رسانه با رسانه دیگر و یا نوع پیامی که دریافت میکند تمیز دهد و با درستی و یا نادرستی اخبار رسانه ارتباط برقرار کند.
سواد رسانهای در کشور ما شاید نزدیک به 70 سالی باشد که مطرح شده و دلیل آن نیز شکل گیری دهکده جهانی است. اما به نظر میرسد لازم است زبان تخصصی سواد رسانهای به گفت و گوی عمومی مردم تبدیل شود.
در کشورهای توسعه یافته، سواد رسانهای در بدنه نخبگان به یک مطالبه عمومی و گفت و گوی جدی تبدیل شده است و مردم راحت تر با هر نوآوری کنار میآیند و نحوه استفاده از آن را میدانند چون از کودکی مهارت استفاده از برخی وسایل ارتباطی را یاد گرفته اند اما در کشور ما این مرحله برعکس است اول افراد از این وسایل استفاده میکنند و وقتی به مشکل برخورد کردند تازه به این فکر میافتند استفاده صحیح آن چگونه است.
وقتی سواد و آشنایی کافی با ابزارها و شبکه های مختلف رسانهای را داشته باشیم به خوبی میتوانیم پیام را دریافت و از محتوا استفاده مطلوب کنیم.
سواد رسانهای مثل یک رژیم غذایی به کار میآید ،به صورت هوشمندانه ای به فرد یاد میدهد که جهت درست کدام است ،چه مواردی باید حذف شود و برای چه مواردی لازم است وقت بیشتری صرف شود.
در برخورد با سواد رسانهای میآموزیم که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شویم و درکلیه امور به صورت فعالانه عمل کنیم این فعالیت باید باعث شود که اعمال مان برای خود و دیگران مفید باشد کسانی که به این درک از سواد رسانهای نرسیده باشند مدام گرفتار جزر و مدهای پیرامون میشوند و همیشه باید نگران به روز شدن و تمیز دادن احوال اطرافیان از هم باشند چون مدام بالا و پایین شدن در این عرصه امکان ضربه های کاری در افراد بیشتر میکند و باعث میشود که فرد از ادامه فعالیت باز بماند.
با سواد رسانهای میتوانیم به این نتیجه برسیم که چگونه کنترل اوضاع را از رسانه ها بگیریم و درست دسته بندی کنیم چون با فکر عمل میکنیم.
کارشناسان بر این باورند که به محض اینکه یک رسانه فرد را به خود دچار کرد به سرعت به این سمت میرود که افکار و حتی اعتقادات فرد را هم طبق نظر خود برنامه ریزی کند بنابراین وظیفه ما این است که در وهله اول بدانیم که رسانه ها چه هستند کارکرد و نتیجه ای که برای ما دارند چیست و چگونه میتوانند ذهنیت ما را برنامه ریزی کنند وقتی مراحل کار رسانه ها را شناختیم و سواد رسانهای مان را بالا بردیم میتوانیم در مواجهه با آنها درست عمل کنیم.
در این بخش میتوانیم هم اثر گذار باشیم و هم اثر پذیر چون بیشتر اوقات برنامه ریزی از سوی رسانه ها برای ما صورت میگیرد از آنجا که بخش اعظمی از مواجهه ما با پیام های رسانه توسط خودمان برنامه ریزی نمی شود، متوجه نمی شویم تا چه حد در معرض پیام های قرار میگیریم بنابر این با سوادی که کسب کرده ایم میتوانیم از تحت نفوذ بودن تا حد زیادی مصون بمانیم.در عین حال از اخبار و آگاهی های دیگری که رسانه برایمان دارد نیز بی نصیب نمانیم.
بیشتر اوقات افراد به صورت منفعل در این برنامه عمل میکنند و دانشی هم در برابر این هجوم رسانهای ندارند. این میشود آفت رسانهای و زمان افراد طبق نظرات رسانه مدیریت میشود وقتی این اتفاق میافتد افراد توانایی اهم و فی الاهم را ندارند. هم آزمون و خطا بیشتر میشود و هم سطح هوشیاری کاهش مییابد.
اگر بیشتر توجه کنیم میبینیم که سواد رسانهای باعث تعادل و تعامل ما با دنیای بیرون مان نیز میشود در این تعامل افکار و ایده ها، ما میتوانیم قوه ادراکمان را بیشتر به کار بیندازیم تا به محض اینکه اتفاقی افتاد و یا خبری را دریافت کردیم بتوانیم سریع آنرا تجزیه و تحلیل کنیم و عکس العمل و پاسخ صحیحی در قبالش داشته باشیم در واقع دروازه بانی خبر را به خوبی ایفا کنیم.
یکی از این مراحل، محدود کردن انتخاب ها و مرحله بعدی، تقویت و تحکیم تجربه است. اما اگر این تعادل و تعامل ضعیف باشد مرز بین دنیای واقعی ما و جهان رسانه و تمایز این دو از هم به طور فزاینده ای سخت میشود چون رسانه ها برای ورود ما به دنیایشان منتظر نمی مانند و در عوض پیام های خود را به دنیای ما تحمیل میکنند.
هر نظام رسانهای دارای یک سلسله مراتب است که اجزای آن قابل تجزیه و تحلیل و شناسایی است همین سلسله مراتب است که محصول نهایی رسانه یا همان محتوای رسانه را میسازد درست مانند یک کارخانه و یا اداره که سلسله مراتب خاصی در آنها لحاظ میشود تا یک محصول درست را تحویل مشتری و یا مصرف کننده بدهند.
همچنین هر رسانهای زبان، اخلاق گویش و تکنیک خاص خود را دارد و برای افرادی که از آن استفاده میکند لینکهایی را تعریف میکند تا افراد از طریق آن جهت ها را پی بگیرند و به نیاز خود پاسخ گویند.
توسعه مهارتهای سواد رسانهای ما را قادر میسازد نه تنها متون رسانهای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصربه فرد هریک از آنها بهره مند شویم.
این رسانهها که ما در موردش بحث کردیم جنبه تجاری بسیار بالایی هم دارند چنانکه سواد رسانهای بر آگاهی از پایه های اقتصادی تولیدات رسانه های جمعی مبتنی است.
این رسانهها و شبکه های اطلاع رسانی همچنین دنبال مخاطبانی هستند که از آنها حمایت مالی کنند بنابراین هرچه سواد رسانهای شما بیشتر باشد با اثر گذاری بیشتر با لینکهای مختلف شما را جذب خود میکنند البته باز هم سواد رسانهای در این بخش میتواند به کمک شما بیاید که چه چیزی به درد شما میخورد و به اصطلاح منفعت شماست و چه چیزی برای شما منفعت نیست.
نظر شما