ساختمان مركز آموزش و نگهداري سگهاي تجسس و زندهياب جمعيت هلالاحمر كشور از دور خودنمايي ميكند و مرداني با لباسهاي سفيد و قرمز به همراه سگهايي كه قلاده بر گردن و پوشش مخصوصي به تن دارند، مشغول راه رفتن و گاهي هم دويدن هستند و تو را بيش از پيش كنجكاو ميكنند كه به آنها نزديك و نزديكتر شوي و بيشتر دربارهشان بداني. خيلي از مربيان سگهاي زندهياب و تجسس هر روز اين مسير دور و دراز را پشت سر ميگذارند تا به مركز برسند و هم خودشان و هم سگهايشان، آموزشهاي لازم را براي عمليات نجات پشت سر بگذارند. سري زديم به مركز آموزش و نگهداري سگهاي زندهياب جمعيت هلالاحمر كشور.
سالها پيش خبر زلزله بم در سرتاسر دنيا پخش شد و افراد زيادي زير آوار جاندادند. اما در اين ميان افرادي هم بودند كه زنده از زير آوار بيرون آمدند و تنها دليلش، تلاش شبانهروزي مربيهاي سگهاي زندهياب جمعيت هلالاحمر محسوب ميشد. 76نفر بهدليل تلاش اين مربيان و سگهايشان از زير آوار بيرون آمدند و ايران توانست مقام اول دنيا را از سازمان جهاني سگهاي زندهياب (IRO) كسب كند و از آن موقع تا به امروز، سگهاي زندهياب و مربيهايشان جايگاه ويژهاي در امداد و نجات دارند.
- گذر از موانع بدون خطا
بعد از اينكه سگها كمي در بيرون از مركز تمرين ميكنند، داخل محوطه مركز ميآيند. تعدادشان كم نيست و آرام در كنار مربيهايشان نشستهاند تا تمرينها شروع شود و بتوانند حسابي خودي نشان بدهند و در عوض، مربي با آنها بازي كند و به آنها جايزه بدهد. جايزه هم خوراكي و اين جور چيزها نيست، طنابهاي كوتاه و اسباببازيهاي سادهاي است كه سگها دوست دارند از مربي بگيرند و با آن بازي كنند. يك نفر بهعنوان سرگروه، گوشهاي از محوطه ميايستد و گروه 10نفره را هدايت ميكند تا تمرينها را با نظم خاصي انجام بدهند. هر يك از مربيها به همراه سگهايشان در محوطه ميدوند. سگها بايد از روي موانع خاصي كه براي آنها گذاشته شده است، بپرند. ارتفاع موانع كم نيست و سگها به قدري زيبا موانع را پشت سر ميگذارند كه آدم را براي چند لحظه مات و مبهوت ميكنند. بعد از آنكه سگ اول موانع را پشت سر گذاشت، نوبت سگ بعدي ميشود و تمرين همينطور ادامه دارد.
- من را پيدا كن!
آموزش سگها به همين جا ختم نميشود، آنها پس از انجام موفقيتآميز اين تمرين، سراغ تمرين ديگري ميروند و براي آن اشتياق زيادي نشان ميدهند و صداي پارس كردنشان محوطه را پر ميكند. يكي از مربيها به انتهاي حياط ميرود و خودش را مخفي ميكند و يكي از سگها بايد برود و آن را پيدا كند كه در انجام اين كار موفق هم ميشود و بعد از آن، نوبت سگ بعدي خواهد شد. سگها در بين تمرينات گاهي هم بازيگوشي ميكنند كه بازيگوشي، جز اخم مربي و دعواشدن از سوي او، چيزي نصيبشان نخواهد كرد. بعضي سگها كه بازيگوشيشان كمي زياد ميشود بايد به داخل لانه بروند و بعد از چند دقيقه مجددا به گروه بپيوندند. اين كار يك جور تنبيه هم بهحساب ميآيد؛ چون هيچكسي حق ندارد نظم گروه را به هم بزند. به مرور زمان و با تمرين بسيار، سگها بازيگوشيهايشان كمتر و كمتر ميشود و ياد ميگيرند با جديت بيشتري تمرين را دنبال كنند. تمرين همينطور ادامه دارد و زنگ تفريح سگها پس از كلي جستوخيز و بلند كردن خاك در محوطه بهدليل دويدن، فراميرسد كه همان بازي با اسباببازيهايشان است. وقتي مربيها اسباببازي را در دست ميگيرند، نگاه هر بينندهاي به پرش سگها خيره خواهد شد. سگها براي گرفتن اسباببازيشان از مربي كاملا از روي زمين بلند ميشوند. بعد از انجام همه اين كارها سگها حسابي خسته شدهاند و بايد كمي استراحت كنند تا نوبت تمرينهاي بعديشان برسد. سگها روزي 2ساعت تمرينهاي فشرده مختلفي را در كنار مربي، پشت سر ميگذارند و 6ساعت ديگر هم كارهاي ديگر آنها مثل تميز كردن لانه، واكسيناسيون و بررسي سلامت، برس كشيدن و... انجام ميشود.
- تمرين در كنار غازها
يك قفس بزرگ در وسط محوطه تمرين قرار گرفته است كه در آن تعداد زيادي غاز وجود دارد كه با حركت و پارس سگها، صدايشان فضا را پر ميكند. شايد اين سؤال به ذهن خيليها برسد كه اين همه غاز در وسط محوطه سگها براي چيست؟ در جواب به اين سؤال بايد گفت كه اين غازها به اين دليل در وسط محوطه تمرين هستند كه سگها به آنها عادت كنند. در واقع در زمان بروز حادثه، سراغ حيوانات اهلي خانگي نروند و كار جستوجو را به خوبي انجام بدهند.
- اولين سگ ردياب كشور
رنگش سفيد است و كلي هيجان دارد. وقتي در محوطه باز ميشود سريعا به داخل محوطه ميدود و روي يكي از موانع ميپرد و براي يكي از مربيها خودش را حسابي لوس ميكند. نژادش لابرادور (Labrador) است و تمرينهايش با بقيه سگها فرق دارد؛ چون نخستين سگ زندهياب كشور محسوب ميشود و تاكنون 80درصد در انجام تمرينها موفق بوده است. اين سگ به همراه سگهاي ديگري كه آموزش خواهند ديد، بهزودي براي پيدا كردن افرادي كه در جنگل مسير خود را گم ميكنند، بهكار گرفته ميشود.
- باز هم هست
تمرين سگها به اين موارد محدود نميشود؛ آنها علاوه بر اين تمرينات، بايد به كوه، جنگل، دريا، رودخانه و ساختمانهاي نيمهكاره هم بروند و تمرينات سختتري را انجام بدهند. سگها همچنين در تمرينهاي خود سوار هليكوپتر هم ميشوند تا درصورت وقوع حوادث و نياز به انتقال با هليكوپتر، دچار ترس نشوند. سگها در طول تمرينات با محيط زندگي انسان و بيشتر وسايلشان آشنا ميشوند تا در حوادث، دچار بازيگوشي و سرگرم شدن به چيزهاي جديد نشوند. اين كارها براي اجتماعي كردن سگها انجام ميشود و دائما ادامه دارد تا محيط زندگي انسان برايشان عادي شود.
- آموزش براي سگهاي خانگي
براساس استانداردهاي جهاني، براي هر 50خانوار بايد يك قلاده سگ آموزش ديده براي حوادث وجود داشته باشد اما از آنجا كه اين كار به استخدام تعداد زيادي مربي نياز دارد و هزينه بالايي نيز براي نگهداري از سگها به بار ميآورد، مركز آموزش و نگهداري سگهاي تجسس و زندهياب جمعيت هلالاحمر، طرحي را به جمعيت هلالاحمر استان تهران، معاونت امداد و نجات ارائه كرده است تا اين سگهاي خانگي (سگهاي بزرگ كه به آنها سگ كار ميگويند) در بحث زندهيابي بهكار گرفته شوند. اين طرح را قرار است جمعيت هلالاحمر استان تهران (معاونت امداد و نجات) اجرا و مركز آموزش و نگهداري سگهاي تجسس جمعيت هلالاحمر كشور به آنها در اجراي بهتر طرح، كمك كند. بعد از گرفتن تست، سگهايي كه استعداد دارند موفق ميشوند به دوره آموزشي وارد شوند.
- كاري به كارتان ندارند
خيلي از افراد وقتي سگ ميبينند حسابي ميترسند اما اين سگها هيچ كاري به آدمها ندارند. نه خبري از پارس كردن است و نه خبري از دندان نشان دادن و گاز گرفتن؛ سگهاي زندهياب بسيار آرام و مهربان هستند و حسابي به حرف مربي خود گوش ميدهند. وقتي مربي به آنها ميگويد بنشين يا بلند شو، اين كار را بيهيچ معطلياي انجام ميدهند. پس اگر يك روز آنها را در شهر ديديد كه با مربيهاي خود راه ميروند، نترسيد چون هيچ كاري به كارتان ندارند و درسهايشان را خوب ياد گرفتهاند و امتحانشان را نيز با موفقيت پشت سر گذاشتهاند.
- سگ آلماني با تربيت ايراني
مركز آموزش، نگهداري سگهاي زندهياب هلالاحمر، در سال 1378با 6قلاده سگ كار خود را آغاز كرد و هماكنون 73سگ در سراسر كشور به همراه 73مربي مشغول پشت سر گذاشتن آموزشهاي مداوم و امدادرساني هستند. نژاد سگهاي زندهياب ژرمن شپرد (German Shepherd) است و بهصورت خالص در خود ايران رشد و پرورش داده ميشوند. اين سگها از 3 ماهگي وارد دورههاي آموزشي ميشوند و حدود 2سال زمان ميبرد تا وارد گروههاي امداد و نجات شوند و بتوانند در حوادث حضور پيدا كنند. عمر كاري اين سگها حدود 12تا 13سال است ولي بهدليل تمرينات زيادي كه انجام ميدهند معمولا در بسياري از موارد زودتر از اين زمان، عمر كاريشان به پايان ميرسد. سگها هميشه مشغول تمرين هستند و هيچ وقت تمرينات آنها قطع نميشود. آنها به همراه مربيهاي خود هميشه در حال آمادهباش هستند تا درصورتي كه خداي ناكرده اتفاقي افتاد، خيلي سريع بتوانند به كمك افراد سانحهديده بروند. سگها لانههاي بزرگي دارند بهطوريكه هر سگ 24متر فضاي سرپوشيده براي زندگي دارد و 24متر هم فضاي روباز به او اختصاص داده ميشود. تمرينهاي هر روز سگها با روز ديگر متفاوت است و براساس يك برنامه هفتگي منظم، هر روز هفته در كنار مربيهايشان آموزشهاي لازم را ميبينند. آنها در زمان حوادث نبايد خطا كنند به همين دليل بايد سخت تمرين كنند تا جان كسي به خطر نيفتد.
- ما يك تيم هستيم
مربيان از انتخاب اين شغل و چالشهايش ميگويند
مشاغل زيادي وجود دارند كه براي حيات جامعه بسيار مهم و ضروري هستند و كمتر كسي به آنها فكر ميكند، يكي از اين مشاغل مربيگري سگهاي زندهياب است. اهميت شغل اين دسته از افراد كه بهصورت شبانهروزي تلاش ميكنند، زماني مشخص ميشود كه حادثهاي اتفاق بيفتد. اين مربيان تنها و تنها بهدليل علاقه، اين شغل را برگزيدهاند و از هيچ خدمتي به جامعه دريغ نميكنند. با چند نفر از مربيان مركز آموزش و نگهداري سگهاي تجسس جمعيت هلالاحمر كشور همراه شديم تا بيشتر درباره شغل آنها بدانيم.
- اسماعيل اسكندري، سرمربي بينالمللي و رئيس اداره سگهاي زندهياب كشور
20سال است كه بهعنوان نجاتگر هلالاحمر فعاليت دارم و 15سال هم بهعنوان سرمربي بينالمللي سگهاي زندهياب به مردم خدمت ميكنم. ماجراي ورود من به هلالاحمر بسيار اتفاقي بود و زماني كه در كلاس سوم راهنمايي درس ميخواندم در يكي از استانهاي كشور، سيل اتفاق افتاد و من نيز براي رفتن به منطقه سيلزده اعلام آمادگي كردم و با حضورم در آن منطقه، موافقت شد. بعد از آن به امداد و نجات علاقهمند شدم و پس از گذراندن دورههاي مختلف، بهعنوان امدادگر هلالاحمر فعاليت كردم. من جزو نخستين گروهي بودم كه آموزشهاي لازم را براي عمليات با سگهاي زندهياب گذراندم. آن موقعها كسي كار ما را چندان جدي نميگرفت و كار با سگ، مشكلات خاص خودش را داشت تا اينكه در سال 1382 زلزله بم اتفاق افتاد و توانستيم 76نفر را زنده از زير آوار بيرون بياوريم. زلزله بم باعث شد كه در سطح بينالمللي هم به خوبي ديده شويم و شغل ما جايگاه ويژهاي در امداد و نجات كشور پيدا كند. اين كار سختيهاي خاص خودش را دارد و سختترين قسمت، آن زماني است كه فردي در اثر سانحه فوت ميكند و چنين چيزي را آدم نميتواند فراموش كند ولي اميد به نجات انساني ديگر باعث ميشود كه آن سانحه را مرور نكنيم. تا به حال از شغلم خسته نشدهام و وقتي تأثير مثبت نجات مردم را روي زندگيام ميبينم روزبهروز اشتياقم براي ادامه كارم بيشتر و بيشتر ميشود.خيليها تصور ميكنند كه شغل ما استرس زيادي به همراه دارد. اين باور كاملا درست است ولي بايد بتوانيم اين استرس را به شكل درست مديريت كنيم چون كوچكترين اشتباه، جان يك نفر نيازمند يا ناجي را به خطر خواهد انداخت. آنست به نسبت آن اوايل توسعه يافته و در حال حاضر در 35پايگاه با 73مربي در كشور فعاليت ميكنيم.
- حميد رهنما، مربي
هر شغلي سختيها و مشكلات خاص خودش را دارد ولي كار با سگهاي زندهياب، بسيار سخت است كه اين سختيها تنها در شرايطي ميتواند قابل تحمل شود كه فرد به اين شغل علاقه داشته باشد در غيراين صورت نميتواند در كارش موفق شود. من از سال 1379، كارم را با سگهاي زندهياب در هلالاحمر شروع كردم و ترجيح دادم به جاي كار در قسمت اداري، بهعنوان مربي سگهاي زندهياب خدمترساني كنم. مسلما پذيرش چنين شغلي از سوي خانواده چندان راحت نيست و تا زماني كه خانواده به آن تا حدودي عادت كنند، سختيهاي خاص خودش را دارد و زمانبر است. ما بايد هميشه در حالت آمادهباش قرار بگيريم تا اگر خداي ناكرده اتفاقي افتاد، بتوانيم به موقع امدادرساني كنيم. خيلي وقتها بايد شب را در مركز بگذرانيم كه اين مسئله نيز مشكلات خاص خودش را دارد. باور اينكه ما مربي سگها هستيم براي برخي از افراد سخت و غيرقابل پذيرش است و آن اوايل، بحث سگهاي زندهياب چندان در بين مردم جا نيفتاده بود و همين مسئله كمي كار را سخت ميكرد. خوشبختانه با فرهنگسازيهايي كه صورت گرفته مردم به اهميت كار مربيان سگهاي زندهياب پي بردهاند ولي همچنان بايد فرهنگسازي ادامه پيدا كند. مربي سگهاي زندهياب بايد ساعتها با يك سگ كار كند و آن را به خوبي آموزش بدهد تا در زمان وقوع حادثه بتواند به بهترين شكل به حادثهديدگان كمك كند.
- مجيد كرمي، مربي
حدود 13سال است كه بهعنوان مربي سگهاي زندهياب فعاليت ميكنم. اين شغل را انتخاب كردم چون عاشق حيوانات هستم. زماني كه متوجه شدم هلالاحمر در زمينه آموزش سگهاي زندهياب فعاليت دارد، اعلام آمادگي كردم و بعد از اينكه يك آزمون را پشت سر گذاشتم، انتخاب شدم تا براي مربيگري دوره ببينم. براي من، كار بهعنوان مربي سگهاي زندهياب چندان سخت نيست چون علاقه بسيار زيادي به اين شغل دارم و آن را با وجود تمام سختيهايش بهعنوان يك تفريح ميدانم. سگهايي كه با آنها كار ميكنيم از حدود 2ماهگي با ما هستند و به آنها آموزش ميدهيم. تمام كارهاي سگ با خود ماست؛ از تميز كردن لانهاش گرفته تا غذا دادن و آموزش؛ همه و همه را بايد خودمان انجام بدهيم. فردي كه ميخواهد بهعنوان مربي سگهاي زندهياب كار كند بايد بدني سالم داشته باشد چون اكثر عملياتها در شرايط سخت انجام ميشود. اين شغل چندسالي است كه بهدليل فرهنگسازي در جامعه پذيرفته شده ولي تا سالها قبل چندان پذيرفته شده نبود. خوب يادم است سالها پيش زماني كه به خواستگاري همسرم رفتم و در جلسه اول اعلام كردم مربي سگهاي زندهياب هستم، بسيار تعجب كردند ولي بعد از اينكه توضيح دادم، خوشبختانه شغل من را پذيرفتند و همسرم تمام دوريها و سختيهاي شغلم را پذيرفته است و با من همراهي ميكند. برخي از افراد تصور ميكنند كه بهدليل كار با سگ، روي لباسهايم ممكن است موي سگ وجود داشته باشد درحاليكه اين باور درست نيست، چون مربيهاي سگهاي زندهياب با لباس مخصوص به سگها آموزش ميدهند و نكات بهداشتي را به خوبي رعايت ميكنند.
- مجيد بخشي، مربي
من جزو نخستين گروهي هستم كه بهعنوان مربي سگهاي زندهياب كارش را شروع كرد و در حال حاضر 15سال است كه بهعنوان مربي سگهاي زندهياب هلال احمر فعاليت ميكنم. قبل از آن، زماني كه خدمت سربازي را پشتسر ميگذاشتم هم در اين زمينه فعاليت ميكردم و با سگهاي تجسس نيروي هوايي كار ميكردم. به اين كار خيلي علاقه دارم و وقتي متوجه شدم كه هلالاحمر در اين زمينه مربي جذب ميكند، اعلام آمادگي كردم. اين شغل براي كسي كه به آن علاقه داشته باشد سختي چنداني ندارد؛ در واقع هر كاري چنين ويژگياي دارد؛ يعني وقتي علاقه وجود داشته باشد، سختيها به چشم نميآيند. كار مربي سگهاي زندهياب خدمترساني به مردم است و عشق به كمكرساني باعث ميشود كه تمام پيچيدگيهاي كار را با دل و جان بپذيرم. اگر كسي تنها با هدف كسب درآمد وارد اين شغل شود مسلما در آن دوام نميآورد و در همان ابتداي راه، از پاي در ميآيد و خسته ميشود. تنها هدفي كه ميتواند به افراد براي ادامه اين شغل انگيزه بدهد، لذتي است كه در نجات جان آدمها وجود دارد؛ لذتي كه تا كسي آن را تجربه نكند، نميتواند به عمق آن پي ببرد. اين شغل چون با حوادث در ارتباط است خاطرات تلخ نيز به همراه دارد ولي سعي ميكنم با وجود تلخي برخي از حوادث، با آنها كنار بيايم و مسير امداد و نجات را ادامه بدهم.
- يحيي شميم، مربي
از سال 1380 بهعنوان امدادگر داوطلب با جمعيت هلالاحمر همكاري داشتم تا اينكه در سال 1389 متوجه شدم هلالاحمر براي مربيگري سگهاي زندهياب، اعلام آمادگي كرده است؛ به همين دليل در يك آزمون خاص شركت كردم و انتخاب شدم. تا قبل از اينكه وارد اين شغل شوم، ذهنيت خاصي درباره آن نداشتم ولي از سگ نميترسيدم. كسي كه از سگ بترسد، حتي به ميزان كم، نميتواند در اين شغل فعاليت كند چون در روند آموزشها اختلال ايجاد ميشود و سگ زندهياب به خوبي تربيت نميشود. مربي سگهاي زندهياب بودن سختيهاي خودش را دارد. دادن غذا و تمام كارهاي سگ با مربي است و بايد حواسمان به سلامت سگ باشد. گاهي تمرينات بهصورتي است كه بايد روي زمين و در خاك بخوابيم تا سگ زندهياب ما را پيدا كند و تا زماني كه علاقه وجود نداشته باشد چنين كارهايي را نميتوان انجام داد.
- كيانوش رستمي، مربي
من در ابتدا همكاريام را با اين مركز بهعنوان كاردان دامپزشكي در سال 1383 آغاز كردم و تمام كارهاي درماني سگها را در درمانگاه مركز، تا به امروز انجام ميدهم. بهدليل علاقهاي كه به حيوانات داشتم، همزمان از سال 1392 تا الان بهعنوان مربي سگهاي زندهياب نيز فعاليت كردم. شغل مربي سگهاي زندهياب سختيهاي خاص خودش را دارد و تا زماني كه علاقه وجود نداشته باشد، در اين شغل امكان موفقيت وجود ندارد. فردي كه ميخواهد مربي سگهاي زندهياب شود بايد بهطور كلي از نظر ويژگيهاي شخصيتي آرام باشد تا در شرايط سخت، دچار استرس و دستپاچگي نشود. سگها متوجه استرس و به همريختگي آدمها ميشوند و در چنين شرايطي نميتوانند به خوبي جستوجو را دنبال كنند در نتيجه هر فردي نميتواند در اين شغل موفق شود. با وجود تمام سختيهايي كه در كار وجود دارد علاقه، مانع از آن شده كه تا به حال احساس خستگي كنم.
- محمد شاهرخيان، مربي
26سال دارم و وقتي 16ساله بودم، تصميم گرفتم امدادگر هلالاحمر شوم. آن اوايل بهعنوان امدادگر جاده فعاليت ميكردم و تنها دليلي كه باعث شد اين همه سال به فعاليتم در هلالاحمر، آن هم به شكل داوطلبانه تا به امروز ادامه بدهم، علاقهام به امداد و نجات بوده است. من به سگ خيلي علاقه دارم و به همين دليل زماني كه متوجه شدم هلالاحمر مركز آموزش سگهاي زنده ياب دارد، براي مربيگري سگ زندهياب اعلام آمادگي كردم. پس از بررسي و موفقيت در آزمون، همكاريام با اين مركز آغاز شد و در حال حاضر 5سال است كه بهعنوان مربي (بهصورت داوطلبانه) سگ زندهياب فعاليت ميكنم. امدادگر بودن به هر شكلي كه باشد مشكلات و سختيهاي خودش را به همراه دارد ولي علاقه، همه سختيها را از بين ميبرد.
نظر شما