این اقدام، یعنی تحریم نیروی مسلح رسمی یک کشور، اقدامی است که برای اولین بار و بنابه گفته خانم رایس وزیر امور خارجه جنگطلب آمریکا، به بهانه حمایت ایران از سازمانهای تروریستی در عراق و خاورمیانه، خرید و فروش موشک و فعالیتهای هستهای طراحی و صورت میگیرد. دلایلی که هیچگاه اثبات نشده و صرفا بهانههایی هستند برای اقدامات یکجانبه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران.
موضوع تحریم سپاه پاسداران در اقدام اخیر دولت آمریکا مقوله تازهای است که دلایل و انگیزههای خاص خود را داراست.
اول، آمریکا از ناحیه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی بهویژه سپاه پاسداران با توجه به ماموریتهای آن، نگرانی فوقالعادهای دارد. ارتقای توان رزمی نیروهای مسلح بهویژه سازمان رزم سپاه در سالهای اخیر این امکان را فراهم کرده است که در صورت هرگونه تهدیدی از سوی دشمن، ضربات محکم و رعدآسا به دشمن وارد کند.
دوم، ارتباط ارگانیک و سازماندهیشده نیروی عظیم و مردمی بسیج با سپاه پاسداران علاوه بر فراهمآوردن پشتیبانی مردمی برای این نهاد، این امکان را فراهم میسازد تا در شرایط بحران، قدرت فوقالعادهای در اختیار داشته باشد؛ قدرتی که به مدد اندیشههای بلند امام خمینی(ره) تجربه موفق 8 سال دفاع مقدس را با خود به همراه دارد و ارتشهای بزرگ جهان از این نیروی عظیم بیبهرهاند.
سوم، هدف دیگر و مهمتری که آمریکاییها از تحریم سپاه پاسداران مد نظر داشته و دارند و باید از آن به عنوان هدف پنهان و پشت پرده کاخ سفید نام برد، ایجاد شکاف و برانگیختن حس بدبینی در جامعه از طریق معرفیکردن سپاه پاسداران به عنوان عامل مشکلساز در کشور است.
اما به نظر میرسد کاخ سفید عاجزتر از درک عمیق جامعه ایرانی است، چرا که اولاً سپاه پاسداران آنچه را عمل میکند دقیقا براساس ماموریتهای تعیینشده و براساس منافع ملی و انقلابی است و مردم بهخوبی آن را درک کرده و همواره حامی فرزندان فداکار خود در سپاه بوده و هستند.
ثانیاً چنانچه آمریکا به مخالفت برخی گروههای سیاسی داخل ایران امید بسته، کاملا بهخطا رفته است.
به نظر میرسد دفاع گستردهای که تمامی احزاب و شخصیتهای سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاحطلب در ماجرای تروریستی معرفیکردن سپاه پاسداران از این نهاد بهعمل آوردند، پاسخ محکم و قاطعی بود در همگرایی ایرانیان در حفظ منافع ملی انقلابی و ریختن آب پاکی بر دستان دشمن.