ميكشند و كشته ميشوند، ميزنند و ميخورند، شكست ميپذيرند و پيروزي مييابند! جنگ،جنگ است با تمام واقعيتهاي ناخواستهاش كه امروز مظلومانه درگير آن هستيم.داعش كه با طراحي رسمي آمريكا شكل گرفت و با حمايت كامل عربي و منطقهاي پيش رفت، برخلاف انتظار حاميانش نهتنها در مدتي كوتاه نتوانست كربلا و نجف را تصرف كند، بلكه در مقابل مقاومت ستودني محور مقاومت، متحمل شكستهاي سنگيني در سوريه و عراق شد. در چنين حالي چه ميتوان كرد؛ جز انتقام كور و خونين از زائران بيپناه اهلبيت در عراق؟
به خون غلتيدن خانوادههاي بيپناه و بيگناهي كه براي زيارت رفتهاند، بسيار دردناك است اما از آن تلختر بلكه عجيبتر موجي از انتقاد و ايراد و اشكال است كه برخي دايههاي مهربانتر از مادر در فضاي مجازي به راه انداختهاند!
جالب اينجاست كه معمولا كساني انتقاد ميكنند كه نه تاكنون به اين سفر زيارتي رفتهاند و نه پس از اين ميروند! مانند كساني كه به ساخت ضريح و بارگاه اهلبيت انتقاد دارند اما خودشان پول و ثروتشان را جاي ديگري خرج ميكنند؛ مردمي كه مشتاقانه سرمايه و زندگيشان را براي اين كار هزينه كردهاند كمترين شكايتي ندارند و كساني كه يك ريال هم نميدهند دهان به بدگويي و ناسزا ميگشايند! ميتوان اين موضوع را از زوايايي مختلف بررسي كرد اما بياييد به جاي هرگونه بحثي، تاريخ را مرور كنيم.
ميدانيد كه در طول تاريخ پدران همين جماعت داعشي بارها حرم سيدالشهدا(ع) را تخريب كرده و زائران كربلا را به خاك و خون كشيدهاند و اتفاقا تجربه تاريخي ثابت كرده كه مردم در اين راه قويتر شده و پايداري و شوق بيشتري نشان دادهاند.
البته مسئوليت رفاه و امنيت اين مردم در مسير زيارت با متوليان امر است و بايد اشكالها و ايرادهاي موجود برطرف شود اما همه ميدانند كساني كه به اين زيارت ميروند نه براي تفريح و خريد، كه براي همراهي با سالار شهيدان قدم برميدارند و ذكر دائم و افسوس مستمرشان در گفتوگو با اصحاب سعادتمند سيدالشهدا اين است كه «كاش در كربلا با شما بوديم و شهيد ميشديم»! اعتقاد اين مردم اين است كه با اينگونه شهادت به بالاترين مقام رسيدهاند و گرچه ذهن ضعيف و فكر كوتاه برخي نادان نميتواند اين حقيقت را هضم كند اما آنان خود با غسل شهادت و با نيت همراهي كاروان حسيني قدم در اين راه گذاشتهاند.
حال اگر كسي به جاي اظهار تأسف و حسرت بر وقوع يك فاجعه تروريستي و محكوم كردن دستهاي آشكار و پنهاني كه هر روز عدهاي اشخاص بيگناه و غيرنظامي را به قتل ميرسانند يا حتي كمترين همدردي با كشتهشدگان و بازماندگان آنان بخواهد از اين وقايع تلخ سوژهاي براي دعواهاي سياسي و انتقامهاي شخصي بسازد چه نامي بايد بر اين رفتار و گفتار و نوشتارش نهاد؟ كاش در چنين مواقعي اگر قدرت درك شرايط قربانيان را نداريم و با درد و داغ بازماندگانشان همدلي نميكنيم، لااقل دهانمان را از بدگويي و توهين به آنان ببنديم و به احترام مصيبتي كه رخ داده سكوت كنيم!
- روزنامهنگار و فعال فرهنگي
زندگینامه: محمد رضا زائری (۱۳۴۹-)
نظر شما