یکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۴
۰ نفر

همشهری دو - زهرا مینائی: بازی، مهم‌ترین روش برای آموختن و یاد گرفتن دنیا و جهان اطراف برای بچه‌هاست؛ نه به‌خاطر اینکه کاری ساده است بلکه برعکس چون مشکل و دشوار است.

مهارت

 بازي كودكان تلاشي است براي پشت‌سر گذاشتن مراحل و رسيدن به مراحل جديد و پيشرفته‌تر در شناخت جهان و گرفتن اطلاعات از جهان پيرامون. اما كودكان، مراحل جديد و پيشرفته‌تر را در ارتباط با كودكان ديگر و در بازي با بچه‌هاي بزرگ‌تر مي‌بينند؛ بنابراين اگر مي‌خواهيد كودكتان شناخت بهتري از جهان پيدا كند و در مهارت‌هاي ارتباطي، عاطفي و... پيشرفت سريع‌تري داشته باشد، براي او چند همبازي جفت و جور كنيد! اما مشكل اينجاست كه همبازي شدن 2كودك، علاوه بر مهارت‌ها و شناخت‌ها، ارزش‌ها و رفتارهايي را نيز منتقل مي‌كند كه ممكن است مورد پسند شما نباشد. پس انتخاب همبازي اهميت بسيار زيادي در تربيت كودك دارد. حال بايد بدانيم ويژگي‌هاي يك همبازي خوب چيست؟ در مقابل زد و خورد كودكان چگونه بايد عمل كرد؟ در وضعيتي كه كودك ما در محيط خشونت‌آميز قرار مي‌گيرد چگونه مي‌توان محيط را براي او آموزنده كرد؟

  • اجتماع كودكان؛ نمونه‌اي از جامعه واقعي

همه ما اگر مي‌توانستيم، سعي مي‌كرديم يك همبازي متناسب با نيازهاي كودكمان و ارزش‌هاي خودمان سفارش دهيم و از در كارخانه تحويل بگيريم! اما متأسفانه يا خوشبختانه اين كار عملي نيست. خوشبختانه خيلي وقت‌ها، كودكي كه به‌نظر ما در حال اذيت كردن فرزند دلبندمان است (مثلا كودكي كه قلدر است)، به رشد عاطفي و تقويت مهارت‌هاي ارتباطي كودكمان كمك مي‌كند و او را با جهان واقعي آشناتر مي‌سازد. بنابراين اگرچه ما مي‌توانيم تا حدي همبازي كودكمان را انتخاب كنيم اما پيدا كردن ويژگي‌هاي ايده‌آل در يك كودك به‌طوري‌كه هيچ‌وقت با كودك ما دعوا نكند، اگر شدني هم باشد،كار درستي نيست. بسياري از مهارت‌ها و اطلاعات و شناخت‌ها و آموزش‌ها از طريق همين تفاوت‌هاي فردي، در خلال دعواها، به مشكل برخوردن‌ها و سخت‌شدن شرايط ايجاد مي‌شود. ضمن اينكه ايجاد محيط يكدست و پاستوريزه‌اي كه در آن كودكان ارتباط زيادي با افراد متفاوت‌تر از خود ندارند، در آينده كودكان را براي ورود به جهان واقعي ناكارآمد مي‌كند. پس در واقع اجتماع كودكاني كه فرزند ما در آن است، نمونه‌اي از جامعه‌اي كوچك است كه قرار است كودك ما را براي ورود به جامعه واقعي آماده كند.

  • كودك را در معرض رشد قرار دهيد

ويژگي‌هايي در همبازي شدن كودكان بايد رعايت شود تا لذت بازي كردن براي بچه‌ها بيشتر شود؛ مثلا كودكان هم‌سن و سال، به‌دليل داشتن ويژگي‌هاي رشدي يكسان، ارتباط مؤثرتري با يكديگر برقرار مي‌كنند يا كودكاني كه همجنس هستند عموما علايق و نيازمندي‌هاي مشتركي دارند. از طرف ديگر بازي با كودكان بزرگ‌تر از خود، در رشد توانايي‌هاي شناختي به كودك كمك مي‌كند. در واقع در هر مرحله از رشد مسائلي وجود دارد كه كودك سعي مي‌كند آنها را حل كند و فقط به ساختارها، سرنخ‌ها، يادآورنده‌ها نياز دارد. كودك در تعامل با كودكان بزرگ‌تر از خود به ادامه تلاش براي حل مسئله ترغيب مي‌شود. «منطقه تقريبي رشد» به محدوده‌اي گفته مي‌شود كه كودك به تنهايي نمي‌تواند مسئله خود را حل كند اما تحت راهنمايي كودك بزرگ‌تر از خود يا كودك همسن اما تواناتر، مي‌تواند با موفقيت مسئله را حل كند. بدين‌ترتيب همبازي نقش مؤثري در يادگيري دارد.

  • نظارت و توضيح، راه‌حل همبازي مخاطره‌آميز

همبازي مناسب مي‌تواند با معيارهايي درست انتخاب شود؛ مانند اينكه همبازي داراي خانواده خوب و سالم باشد، از كلمات ركيك و فحش استفاده نكند، رفتارهاي خشونت‌آميز نداشته باشد، اختلاف سني زيادي با فرزند ما نداشته باشد، ترجيحا جنسيت يكسان داشته باشد و از نظر طبقاتي، اعتقادي و فرهنگي متناسب با خانواده ما باشد. با وجود اين، ممكن است هميشه اين شرايط مهيا نشود. در وضعيتي كه همبازي كودك ما با ويژگي‌هاي مدنظرمان اختلاف دارد چه بايد چه كرد؟ يكي از مؤثرترين كارها وجود نظارت بر بازي كودكان و دادن توضيحات هنگام انتقال ضد‌ارزش‌هاست. با نظارت غيرمستقيم مي‌توان از بروز رفتارهاي خشونت‌آميز جلوگيري كرد. بعد يا حين بازي توضيحاتي در مورد ارزش‌هايي كه به كودك منتقل مي‌شود داد و اينگونه با شناساندن ضد‌ارزش‌ها، ارزش‌ها را به كودك نشان داد و با تغيير استراتژي، فرصت را به تهديد تبديل كرد. در واقع قرار دادن كودك در چنين محيطي به نوعي او را در مقابل شرارت‌ها آگاه كرده و شبيه واكسن براي او عمل مي‌كند. اما بايد توجه داشت كه روابط با اين همبازي‌ها مستمر و زياد نباشد و تا جاي ممكن كم شود؛ يعني در مواردي كه بچه روابط مستمر و تغييرناپذير با همبازي خود دارد و در اين رابطه يك نقش را پذيرفته است كه دائما تكرار مي‌شود، بايد كودك را از اين وضعيت خارج كرد؛ مثلا دختر شما در ارتباط با دخترخاله‌اش كه از قضا روابط زيادي هم با هم داريد، هميشه نقش ضعيف را در مقابل قلدري او دارد يا مورد پرخاشگري واقع مي‌شود؛ در اين شرايط با تغيير موقعيت، قواعد بازي و در نهايت همبازي، تا جاي ممكن از بروز مسئله براي كودك خود جلوگيري كنيد.

  • به‌دنبال همبازي متفاوت براي كودكان باشيد!

اگر كودكي خجالتي داريد، يك همبازي جسور برايش پيدا كنيد! و اگر كودك بدغذا داريد، يك همبازي خوش‌خوراك برايش پيدا كنيد! هميشه هم نبايد همبازي كودك ما به لحاظ ويژگي‌هاي شخصيتي و رفتاري شبيه كودكمان باشد. اگر كودك شما ويژگي خاصي دارد؛ مثلا اگر زيادي آرام است، همبازي او كه كودكي هيجاني است مي‌تواند در ايجاد تعادل و خروج از انفعال به كودك شما كمك كند. بنابراين دلبند خود را بشناسيد و با شناخت ويژگي‌ها و ضعف‌هاي او، سعي كنيد زمينه بازي كودك خود را با كودكي بدون آن ضعف‌ها و يا كودكي با قوت‌هاي متضاد با ضعف‌هاي كودك خود ايجاد كنيد. اينگونه، كودك شما به تعادل نزديك‌تر مي‌شود.

  • دعواي كودكان؛ وضعيت مسئله‌دار

يكي از چالش‌هاي هميشگي والدين هنگام بازي چندكودك، درگيري و دعوا و كتك‌كاري آنها با هم است كه عموما اتفاق مي‌افتد. «اگه زد تو هم بزن» جمله‌اي است كه بعضي از والدين در چنين شرايطي مي‌گويند. روانشناسان اعتقاد دارند گفتن اين جمله باعث افزايش خشونت نهادينه‌شده در كودك مي‌شود و به لحاظ ديني نيز با مضاميني چون اين حديث كه «هر كس به تو بدي كرد با خوبي پاسخ آن را بده» در تضاد است. كاري كه والدين در اين شرايط بايد انجام دهند اين است كه ابتدا تذكر زباني دهند، اگر اين كار بازهم تكرار شد، كودك را بغل كنند و جلوي صورت خود قرار دهند و در چشمان او نگاه كنند و چندبار جمله كوتاه «زدن نه!» را به‌صورت مقتدرانه و بدون خشونت و خشم تكرار كنند و درصورتي‌ كه به سمت خشونت رفته است، شرايط را تغيير بدهند؛ مثلا به لحاظ مكاني، بچه‌ها را از اتاق‌خواب به پذيرايي ببرند يا پيشنهاد جديدي براي يك بازي ديگر ارائه دهند و يا براي آنها قصه بگويند و كتاب بخوانند. اينگونه، حال و هواي آنها را تغيير دهند.

  • ترس از درخواست‌هاي نامحدود در كودك

در شرايطي كه همبازي كودك، داراي سطح مالي و اقتصادي بالاست، والدين از متوقع شدن كودك خود در اين تعامل دوطرفه مي‌ترسند. در اين شرايط شايد ترس والدين از ايجاد درخواست و توقع، بيشتر از واقعيت است. بايد براي كودك 4سال به بالا توضيح داد كه سبد مصرف خانواده‌ها با يكديگر متفاوت است و هر خانواده‌اي بنابر ارزش‌هاي خود، سبك زندگي مخصوص به‌خود را دارد اما نكته مهم اين است كه اين مسائل بايد از موضع وفور و قدرت گفته شود نه ضعف و كاستي. با همه اينها ارزش‌هاي جاري در خانواده، مهم‌ترين عامل در ايجاد درخواست و رفتار در كودك است. بنابراين اگر انتقال ارزش‌ها در خانواده به خوبي صورت گرفته باشد، جاي نگراني براي روابط كوتاه با همسالان نيست.

کد خبر 355142

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha