اما با آغاز ریاستجمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی، وی تلاش کرد روابط ایران و عربستان را اصلاح کند و دیدارهای صمیمانهای با امیرعبدالله داشت.
دكتر مهران كامروا، استاد دانشگاه جورج تاون قطر اعتقاد دارد كه آيتالله هاشمي توانسته بود فراتر از زبان ديپلماسي با كشورهاي عربي ازجمله عربستان ارتباط برقرار كند و حتي اين ارتباط را تا پس از دوران رياستجمهوري خود داشته باشد.
- نگاه كشورهاي عربي به آيت الله هاشمي از كجا نشأت ميگرفت؟
كشورهاي عربي در منطقه خليجفارس در زمان رياستجمهوري آيتالله هاشمي همگي خطمشي خود را از عربستان ميگرفتند و رابطه خود را با ايران بر آن مبنا تنظيم ميكردند. عربستان در دوران آقاي هاشمي روابط بسيار خوبي با تهران داشت. اين بهبود روابط بهخاطر تنشزدايي بود كه آقاي هاشمي بين ايران و كشورهاي همجوار ازجمله عربستان توانست پياده كند.
دوره اول رياستجمهوري ايشان كه مقطع تاريخي بعد از جنگ تحميلي بود تلاش ميشد كه روابط ايران و كشورهاي منطقه بهبود پيدا كند. آيتالله هاشمي هم اين سياست را براي بهبود اين روابط پيگيري ميكردند. اين سياست باعث شد تا تنش در منطقه تا حد زيادي كاسته شود و بهطور نسبي رابطه ايران و كشورهاي عربي خيلي خوب بود.
آقاي هاشمي اين ايده را داشتند كه عربستان كشوري مهم و همجوار در منطقه است و رابطه ايران و عربستان بايد تا حدي باشد كه بتوانند با هم مشورت كنند و ارتباط خوبي داشته باشند. اين رابطه از زمان رياستجمهوري ايشان تا بعد ادامه داشت. بعد از دوران رياستجمهوريشان هم بهخاطر داريم كه ايشان چندبار پيشنهاد دادند كه ميان ايران و عربستان ميانجي باشند تا رابطه را بهبود ببخشند.
- آيتالله هاشمي اما فراتر از روابط ديپلماتيك به شكلي پيش رفته بودند كه حتي بهنظر ميرسد روابط صميمانهاي با سران كشورهاي عربي دارند و از اين طريق ميتوانستند مشكلاتي را حل و فصل كنند. اين روابط چطور توسط ايشان شكل گرفت؟
يكي از مشكلات روابط ايران با كشوري مثل عربستان نبود ارتباطات فرهنگي و اجتماعي و برداشت غلط فرهنگي هر دو طرف از طرف مقابل بود. آقاي هاشمي با فرهنگ و جامعه كشورهاي عربي همجوار آشنايي عميقي داشت و تنها با زبان ديپلماسي با اين كشورها ارتباط برقرار نميكرد. ايشان همزمان و هم پايه با زبان ديپلماسي از لحاظ فرهنگي و اجتماعي و از ديد تمدني هم با اين كشورها برخورد داشت. اين مسئله باعث ميشد كه اين رابطه سطح و جنبه عميقتري داشته باشد و يك تفاهم مشترك بهتري بهوجود آيد. رابطهاي كه ايشان توانست با سران كشورهاي عرب داشته باشد رابطهاي صميمانه و دوستانه بود كه فراتر از ديپلماسي صرف بهحساب ميآيد.
- بهنظرتان ميتوان در دوران جديد اين مسير را ادامه داد؟ اين سؤال را با توجه به شرايط جديد منطقه و با نگاهي به دوران پس از جنگ كه آقاي هاشمي رئيسجمهور شدند، مطرح ميكنم.
بهطور حتم تجربياتي كه ايشان به جا گذاشتند و كارهايي كه انجام دادند بسيار مفيد خواهد بود و الگويي براي آينده است. اما بايد درنظر داشت كه بازيگران عرب هم عوض شدهاند.
در ايران هنوز سياستمداراني وجود دارند كه برداشت آيتالله هاشمي را دارند و با فرهنگ، تمدن و مسائل اجتماعي كشورهايي مثل عربستان، قطر، كويت و امارات آشنا هستند و ميتوانند به آساني فراتر از زبان ديپلماسي صحبت كنند اما در طرف مقابل ازجمله در عربستان سياستمداراني روي كار آمدهاند كه آنها تجربه سياسي ندارند و برداشتهاي ديگري را از مسائل منطقه متصور هستند و سياستهاي تهاجمي را نهتنها نسبت به ايران بلكه نسبت به كشورهاي ديگر ازجمله يمن، ليبي و حتي لبنان و مصر اتخاذ كردهاند. به همينخاطر اكنون با تغيير اين بازيگران بسيار سخت خواهد بود كه بتوان با فردي مثل محمد بنسلمان بحث و گفتوگو كرد.
نظر شما