شنبه ۲۵ دی ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۲
۰ نفر

همشهری دو - موژان اردانی: بسیاری از ما برای داشتن درآمدی ثابت ریشه هزاران ایده و توانایی را در خود خشکانده‌ایم.

نقاشی  در قاب گلدوزی

سولماز عليزاده يكي از كساني است كه در رشته پتروشيمي تحصيل كرده اما نهايتا به نقاشي كه علاقه زندگي‌اش بوده رو آورده. او حالا از اين راه كسب درآمد مي‌كند. سولماز عليزاده با تلفيق هنر و سليقه خود و آنچه مخاطب مي‌خواهد، تابلوهايي نقاشي مي‌كند كه مخاطبان زيادي دارند. او مي‌گويد علاوه بر علاقه‌اش به نقاشي، اينكه در اين كار بايد هر روز با روحيه‌ها و سلايق مختلف روبه‌رو شود، او را به اين كار جذب كرده، هر چند در چنين كاري مدام بايد با چالش‌هاي مختلف دست و پنجه نرم كرد. در ادامه او ما را در جريان چگونگي اين كسب و كار قرار مي‌دهد، شايد شما هم همين راه در انتظارتان باشد!

  • مهندس شدم، اما نقاش ماندم

۲۸ ساله و اهل تبريز هستم. رشته من در دبيرستان رياضي و فيزيك بود و با وجود علاقه‌اي كه به هنر و نقاشي داشتم با اين تصور غلط كه اگر مهندس شوم بهتر است، رشته مهندسي پتروشيمي را در دانشگاه انتخاب كردم. بعد از اينكه ليسانس گرفتم، كمي دنبال كار در همين رشته گشتم اما به‌خودم آمدم و متوجه شدم كه اصلا روحيه كار در اين حوزه را ندارم، از طرفي هم با فضاي كاري نسبتا خشك آن نمي‌توانستم ارتباط برقرار كنم. بنابراين تصميم گرفتم به‌دنبال چيزي بروم كه هم به من آرامش مي‌دهد و هم به توانايي‌ام در آن ايمان دارم. ناگفته نماند كه حين تحصيل در دانشگاه هم نقاشي مي‌كردم، اين شد كه عزم‌ام را جزم كردم و با تشويق همسرم دوباره تحصيل در دانشگاه را از سر گرفته و اين بار رشته گرافيك را تا مقطع كارشناسي خواندم. در طول همه آن سال‌ها هميشه تصويرسازي‌هايم را براي دل خودم انجام مي‌دادم و آنها را روي متريال‌هاي مختلف مثل وسايل چوبي خانه، بوم نقاشي يا هر چيزي كه مي‌توانست به‌عنوان بوم باشد امتحان مي‌كردم. بعد از اينكه دوران تحصيل در رشته گرافيك به پايان رسيد با خودم قرار گذاشتم كه تصويرسازي يك كتاب كودك را انجام دهم، به نشرهاي مختلفي هم سر زدم ولي اكثر آنها با اينكه كارم را مي‌پسنديدند، جواب مشخصي براي شروع كار به من نمي‌دادند يا محدوديت‌هايي را براي اين كار پيش روي من قرار مي‌دادند كه باعث مي‌شد آن كار ديگر مطابق با سليقه من نباشد. از طرفي بخشي از كار پايان نامه من در رشته گرافيك، تصويرسازي روي پارچه و كادرهاي غيرمعمول بود. وقتي اطرافيانم اين كارها را مي‌ديدند استقبال زيادي نشان مي‌دادند، در اين حين فكري به سرم زد كه چرا كارم را به‌نحوي شروع نكنم كه هم به آن علاقه داشته باشم و هم بتوانم سليقه خود را در آن جاي دهم؟ اين شد كه تصميم گرفتم كارم را با همين قاب‌ها شروع كنم.

  • از ايده‌هاي من تا سفارش‌هاي مشتري

در ابتداي كار با ايده‌هاي خودم تصويرسازي مي‌كردم ولي به مرور متوجه شدم كه بسياري از مشتري‌ها مي‌خواهند مسائل روزمره و علاقه‌هاي شخصي خودشان در تابلو نقاشي شود. اين سفارش‌ها گاهي با سليقه من جور درنمي‌آمد. اين يك چالش بزرگ براي من به‌حساب مي‌آمد. برايم سخت بود كه بخواهم هنري را به نمايش بگذارم كه صددرصد با آن موافق نيستم. بنابراين تصميم گرفتم بيشتر اوقات با مخاطبان كارهايم و مشتري‌ها هنگام سفارش دادن صحبت ‌كنم تا با هم به يك سليقه مشترك؛ برسيم؛ با اين كار نه به آن شكلي از هنر كه مدنظر من است لطمه وارد مي‌شود و نه مشتري از سليقه خود و آنچه در سر دارد باز مي‌ماند. بايد بگويم كه در شهري كه من زندگي مي‌كنم يعني تبريز مخاطب چنداني براي خريد آثار هنري يا به‌طور واضح‌تر اين نوع هنر وجود ندارد، در نتيجه براي بازاريابي كارها مجبور شدم به تهران بيايم تا با گالري‌ها و فروشگاه‌هاي مختلف وارد صحبت شده و كارم را در آنها عرضه كنم.اين رفت و آمد و دوري از محل فروش كارها براي من سخت بود.

هر چند به‌طور كلي فكر مي‌كنم اين چالش براي اكثر هنرمندان در كشور ما وجود دارد زيرا خريد آثار هنري در بين عموم مردم جانيفتاده است و براي فروش آنها بايد بيشتر به پايتخت آمد.درست است كه نسبت به گذشته خيلي بهتر شده اما هنوز بسياري از مردم با اين نوع آثار ارتباطي برقرار نكرده‌اند. من در قدم اول براي بازاريابي كارم چند تابلو آماده كرده و براي فروش و همكاري به چند گالري در تهران بردم، آنها هم استقبال كردند. آنجا بود كه يكي از اين گالري‌ها ايده فروش اين تابلوها از طريق شبكه‌هاي اجتماعي را در سرم انداخت. من هم در شبكه‌هاي اجتماعي صفحه‌اي ايجاد كرده و در آن‌، كارهاي خود را به فروش رساندم. نكته جالب اين است كه با اينكه من با چند گالري و فروشگاه همكاري مي‌كنم اما فروشي كه از طريق شبكه‌هاي اجتماعي دارم خيلي بيشتر است. مخاطبان و مشتري‌هاي من بيشتر از طريق شبكه‌هاي اجتماعي با كارهاي من آشنا شده و آنها را مي‌خرند. بسياري از مشتري‌ها پس از خريدشان، كارهاي من را در صفحه‌هاي شبكه اجتماعي خود به اشتراك گذاشته و اين نيز به نوعي تبليغ كار من به‌حساب مي‌آيد و به بازاريابي هر‌چه بيشتر آن كمك مي‌كند.

  • از خانه شروع كردم، هزينه‌ها كم شد

 آماده‌سازي‌ مواداوليه اين كار پيچيده و هزينه‌بر نيست. ابتدا فكر كردم كه به جاي قاب‌هاي معمولي كه هميشه براي تابلوها يا نقاشي‌ها از آن استفاده مي‌شود مي‌توانم از قاب‌هاي مخصوص گلدوزي استفاده كنم كه هم تازگي دارند و هم حالت نوستالژيك در ما ايجاد مي‌كنند و از ديدنشان لذت مي‌بريم. پارچه‌هاي مختلفي را براي تصويرسازي امتحان كردم تا بتوانم پارچه مناسب اين كار را پيدا كنم.البته بايد توجه كنيد كه اين پارچه‌ها زيرسازي شده و بعد روي آنها نقاشي مي‌كنم. بقيه مواد مورد نياز براي اين كار رنگ است. در واقع انجام چنين كاري هزينه كلاني نياز ندارد و شما مي‌توانيد با هزينه‌اي كم وسايل كار را خريداري كنيد. بعد از مدتي مي‌توانيد با سودي كه از فروش كارهاي خود به‌دست مي‌آوريد مواداوليه كارهاي بعدي را بخريد. مسئله‌اي كه در اين نوع كارها مطرح است زمانبر بودن و سختي كار است، اينكه شما بتوانيد آن كار را تميز و ظريف انجام دهيد تا مطابق سليقه مخاطب‌تان باشد. مي‌توان گفت سرمايه اصلي اين كار ميزان تخصص شماست كه حرف اول را در اين حرفه مي‌زند.

در مورد فضايي كه به‌عنوان آتليه يا كارگاه باشد بايد بگويم كه به‌نظر من بسياري از كارهاي هنري طوري هستند كه شما مي‌توانيد يكي از اتاق‌هاي منزل را به‌عنوان محل كار خود انتخاب كنيد. اين دقيقا كاري است كه من انجام داده‌ام.اگر مي‌خواستم مكاني را به‌عنوان آتليه اجاره كنم مطمئنا هزينه اول كار بسيار بالا مي‌رفت. اين كار درآمد خوبي دارد اما در ماه‌هاي اوليه طوري نيست كه با اطمينان بگويم به‌طور كامل براي گذراندن يك زندگي كافي است. ولي اين را مطمئنم كه اگر مداومت در اين كار صورت بگيرد و به‌طور وسيع‌تري به فروش برسد درآمد حاصل از آن به‌طور كامل از پس هزينه‌هاي زندگي برمي‌آيد.

  • منحصربه‌فرد باشيد

يكي از عواملي كه به موفقيت كار من كمك كرده اين است كه همه كارهايم با هم متفاوت هستند. در واقع طرح هر تابلويي كه من مي‌كشم فقط يك بارتكرارشده و اين باعث مي‌شود كه هر تابلو منحصر به فرد و تك باشد؛ اين چيزي است كه مخاطبان خيلي از آن استقبال كرده‌اند، در ضمن تصويرسازي‌ها هم به‌گونه‌اي است كه مخاطب مي‌تواند با آنها به سادگي ارتباط برقرار كند. نقوش پيچيده و دور از ذهني نيستند كه مخصوص مخاطب خاص باشد. علاوه بر آن عكاسي صحيح از كارها هم توانسته مخاطب را به‌خود جذب كند. نكته ديگر هم كه درجذب مشتري در شبكه‌هاي اجتماعي‌ام به من كمك كرد اين بود كه من صادقانه قيمت كارها را زير هر عكس در صفحه شبكه اجتماعي نوشته‌ام و مخاطب به راحتي مي‌تواند آن را با كارهاي ديگر مقايسه كرده و دست به خريد بزند. با همه اينها من فكر مي‌كنم مهم‌ترين علت موفقيت همان علاقه‌اي است كه به اين كار دارم. فكر مي‌كنم كسي كه مي‌خواهد از راه هنر كسب درآمد كند بايد بداند نخستين چيزي كه اهميت دارد تخصص است. بايد دانش خود را در آن شاخه هنري بالا ببرد، مطالعه داشته باشد، كارهاي مختلفي را ببيند تا با سليقه و سبك هنر در دنيا آشنا شود. علاوه بر آن بهتر است كه در مرحله اول توقع مالي‌اش را پايين بياورد و بيشتر از روي علاقه‌مندي خودش اين كار را شروع كند. نكته ديگر اين است كه علاوه بر سليقه و عشق خودش به سليقه مخاطب اهميت بدهد. در واقع بتواند يك‌هماهنگي و تلفيقي بين تفاوت‌ سلايق ايجاد كند. مطمئن باشيد زماني كه مخاطب از كار شما راضي باشد نهايت لذت را خواهيد برد.

کد خبر 358616

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha