در قرآن كريم، سوره روم، آيه 21 آمده است: «و از نشانههاي او اينكه از[نوع]خودتان همسراني براي شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستي و رحمت نهاد. آري، در اين [نعمت] براي مردمي كه ميانديشند قطعا نشانههايي است». اما آرامش و رسيدن به دوستي و رحمت در فضايي پرتنش ايجاد نخواهد شد. هرچند اختلافنظر ركن طبيعي هر رابطه است و قرار نيست شما و همسرتان هم دقيقا مانند هم باشيد اما همسراني ميتوانند به دوستي و رحمت نسبت به هم برسند كه در كنار پذيرش تفاوتها، كاري كنند تا دعوا و مشاجره در خانهشان به حداقل برسد. اين كار چندان سخت نيست و قواعد خاص خودش را دارد.
- يك گام قبل از آزمون و خطا
تا بهحال كسي را ديدهايد كه بدون يادگيري مهارتهاي رانندگي، پشت فرمان بنشيند و رانندگي كند؟حتي آنها كه بدون گرفتن تصديق، رانندگي ميكنند هم يك روزي از پدر، دوست يا شخص ديگري مهارت رانندگي را آموختهاند. در خوشبينانهترين حالت، از كودكي به رانندگي ديگران دقت كرده و فهميدهاند وقتي ميخواهند ماشين را روشن كنند بايد دندهاش خلاص باشد وگرنه با استارت زدن ماشين به جلو ميپرد. وقتي براي كاري چون مهار يك شيء مثل ماشين حتما بايد چند ساعتي آموزش ديد و تمرينات لازم را انجام داد، چطور براي زندگي و كنار آمدن با انساني ديگر كه بهخاطر جنسيت متفاوتش دنياي روحي و جسمي متفاوتي هم دارد و به علاوه در خانوادهاي ديگر تربيت شده است، ميتوان بدون آموزش پيش رفت و موفق شد؟ دختر و پسري كه بدون شناخت از روحيات هم و قواعد زندگي مشترك، پا به اين عرصه ميگذارند در بهترين حالت ممكن بعد از آزمون و خطاهاي زياد، ميتوانند به تفاهم برسند.«آزمون و خطا » در رابطه همسران همان دعواهايي است كه بايد به حداقل ممكن برسد تا خانه محلي براي دوست داشتن باشد، نه ميداني براي جنگ. مطالعه، مشاوره و دقت در زندگيهاي موفق و حتي ناموفق اطرافيان ميتواند كمك كند تا شما و همسرتان بدون يادگيري وارد آزمون زندگي مشترك نشويد. هرچه علم شما از شرايط زندگي مشترك بيشتر باشد، دعوايتان كمتر خواهد بود.
- حرف زدن روي خط قاعدهها
عدمآگاهي در مورد نحوه گفتوگو يكي از بزرگترين دلايل بروز اختلافات در خانه است. صحبتكردن آدابي دارد كه شما و همسرتان هركدام ممكن است در قبال ديگران آنها را رعايت كنيد اما وقتي بحث رابطه زن و شوهري به ميان ميآيد بهدليل صميميت و نزديكي اين رابطه، آن دسته از قواعد ارتباط كلامي كه ميدانيد را هم شايد رعايت نكنيد، چه برسد به بخشهايي كه در هر گفتوگو بايد رعايت شود و شما از آن بياطلاعيد. درنظر بگيريد كه همسرتان در يك گفتوگوي 5جملهاي 3بار از كلمه «بايد»، آنهم در اول جملهاش استفاده كند. چه حسي در شما ايجاد خواهد كرد؟ حال كمي به جملاتي كه روزانه به همسرتان ميگوييد دقيق شويد. اينكه شروع جملهتان با چه كلماتي باشد در نحوه پيش رفتن گفتوگو تأثيرگذار است. از طرفي در كلامتان حكم قاطع ندهيد چون در اين صورت نميگذارد طرف مقابل حرفي بزند. گفتن كلماتي مانند همه، هيچ، هميشه و مانند آن، خيابان بن بست است. وقتي شما به همسرتان ميگوييد: «تو هميشه خانوادهات را به من ترجيح ميدهي»، يعني جايي براي گفتوگو و ادامه دادن نميماند. اما اگر بگوييد: «وقتي به منزل مادرت ميرويم، دوست دارم سر سفره كنار من بنشيني» راه را براي گفتوگو باز ميگذارد. ممكن است همسر شما دليلي داشته باشد كه آن را بيان كند و يا اصلا به اهميت اين موضوع از نگاه شما فكر نكرده باشد. در گفتوگو با همسرتان براي رسيدن به تفاهم و دوري از دعوا، مراقب كلمات و تأثيرگذاري آنها باشيد. گاهي اوقات جابهجا كردن يك فعل ميتواند احساسي كه در طرف مقابل ايجاد ميكند را هم تغيير دهد.
- وظيفه تو، وظيفه من
يكي از موضوعاتي كه ميتواند زندگي متاهلي را دچار مشكل كرده و به مرور چون موريانهاي پايههاي رابطه محبتآميز را بخورد و سست كند، پرداختن به وظايف طرف مقابل است. در هر رابطهاي هر دو طرف نسبت به هم وظايف و تكاليفي دارند. نميتوان رابطهاي را پيدا كرد كه چون يك خيابان يكطرفه، فقط يكي از طرفين لازم باشد كارهايي را انجام دهد. حتي وقتي صحبت از مهر بيپايان مادري است با اينكه مادر تمام وظايفش را بيچشمداشت انجام ميدهد اما بازهم طرف مقابل كه فرزند باشد، تكاليفي برعهده خواهد داشت. رابطهها مانند يك خيابان دوطرفه هستند؛ اين قانون بين شما و همسرتان هم وجود دارد. اينكه شما فهرستي از انتظاراتتان تهيه كنيد و هر چندوقت يكبار به آنها سري زده و كنار برآوردهنشدههايش با خودكار قرمز يك ضربدر بزرگ بزنيد، كمكي به بهبود رابطهتان نخواهد كرد. بيان خواستهها و انتظارات در زمان مناسب و به زبان مناسب كار درستي است زيرا هيچ انساني ذهنخواني بلد نيست. اما براي ساختن يك زندگي با حداقل دعوا، بهتر است شما و همسرتان هركدام بيشتر به تكاليف خود فكر كنيد نه انتظاراتتان. اگر چنين كاري را انجام دهيد بهجاي چرخه معيوب «من ميخواستم ولي تو انجام ندادي» وارد چرخه سازنده «براي شادي همسرم من بايد...» ميشويد.
- احتكار ممنوع
براي چه چيزي ازدواج كردهايد؟ شايد اين سؤالي است كه هر چند وقت يكبار بايد از خودتان بپرسيد تا يادتان نرود كاركرد اصلي اين كنار هم بودن چيست. اگر قرار بود هركدام از صبح تا شب كار كنيد و شبها در شبكههاي اجتماعيتان چرخ بزنيد و غرق تماشاي تلويزيون شويد و درنهايت چندجملهاي بينتان رد و بدل شود، زندگي در خانه پدري راحتتر نبود؟ شما و همسرتان به خانه مشترك آمديد تا در كنار كسي كه دوستش داريد، همه نيازهاي روحي و جسمي خود را به كمك هم برطرف كنيد. اما نكته كليدي، بودن كنار كسي است كه دوستش داريد و دوستتان دارد.
بسياري از دعواهاي زن و شوهري زماني اتفاق ميافتد كه طرفين بهدليل مشغله و درگير روزمرگيشدن، ديگر مانند روزهاي اول از جايگاه خودشان در قلب طرف مقابل مطمئن نيستند. يكي از جاي خاليهاي بزرگ بعضي روابط همسران در اين است كه باز هم به بهانه صميميت از بيان احساسشان به هم خودداري ميكنند. يادتان باشد همسر شما علم غيب ندارد و دريافت محبت شما براي رسيدن به آرامشي كه ازمهمترين دلايل ازدواجتان بوده، لازم و ضروري است. وقتي به يكديگر نميگوييد «دوستات دارم» جا براي حرفهاي ديگر و گلايهها بيشتر باز ميشود.
امام رضا(ع) ميفرمايند: بعضي زنها براي شوهرشان بهترين غنيمت هستند؛ زناني كه براي شوهرشان اظهار عشق و محبت بكنند( مستدرك ج2، ص 351). البته مردها هم از اين قاعده مستثنا نيستند. دريافت محبت، اطمينان قلبي در طرفين ايجاد ميكند و بسياري از مشكلات را ميتوانند باهم برطرف كنند. خانهاي كه در آن ابراز محبت، گذراندن وقت براي باهم بودن و برطرف كردن نيازهاي هم، يكي از قوانين روزمرهاش باشد، قطعهاي از بهشت است روي زمين.
نظر شما