مسئولان تبصره 13، مثل اینکه گفته بودند فقط کارت ماشینهایی که سندشان به اسم شهرداری خورده را شارژ میکنند و البته خیلی از این ماشینها، متعلق به پیمانکارانی است که با شهرداری کار میکنند. خلاصه اینکه اگر کارت سوختها شارژ نشود، نظافت شهری بینظافت شهری! البته در حال حاضر، پیمانکاران دارند از یک راههای دیگری(!)، بنزینشان را تأمین میکنند تا دم و دستگاههایشان بتوانند 15 ساعت در روز کار کنند.
به تازگی، در مهارتهای زندگی بحثی مطرح شده به نام مهارت حل مسئله. یعنی چی؟ یعنی که شما یک موقعیتی دارید، بعد از این موقعیتی که دارید، میخواهید به موقعیت بهتر دیگری بروید. همه تلاشی که برای این انتقال میکنید، میشود مهارت حل مسئله.
سادهترش میشود این:
موقعیت فعلی: شارژ کارتهای سوخت پَر! تولید زبالههای شهری، در حد بسیار فوقالعاده!تر و تمیز کردن شهر در حد نیازهای اولیه مثل آب و غذا و هوا!
موقعیت ایدهآلی که میخواهیم به آن برسیم: شهر تر و تمیز باشد. زبالههای شهری به مکان مناسب منتقل شود و مبلمان و خیابانها و... شهر هم مثل دسته گل باشد. اینها عملی بشود، کارتهای سوخت هم شارژ نشد عیبی ندارد، فدای سرمان.
هدف اصلی: تمیز ماندن همیشگی شهر. راههایی که غیراز راههای فعلی برای رسیدن به این هدف وجود دارند یا به همت عالی ما، میتوانند وجود داشته باشند:
*نفی تکنولوژی و احترام به سنت: خدا اموات شما را بیامرزد! قدیمترهای ما از درشکه و گاری و اینها برای نقل و انتقال استفاده میکردند. حالا هم میتوانیم این کار را بکنیم. مسیرهاشان را هم چمنکاری میکنیم تا فضولات حیواناتی که این وسایل را جابهجا میکنند، هم هدر نرود، هم شهر را آلوده نکند.
*احداث فاز دوم فاضلاب شهری: ببینید! ما دستگاههایی درست میکنیم و به مردم میدهیم تا بتوانند زبالههاشان را، به صورت مایع در بیاورند، با حرارت دادن زیاد. بعد آنها، این مایعات را، داخل فاضلاب دوم شهری میریزند تا از شرشان راحت شوند. البته راهحل زیاد خوشبویی نیست، ولی به هر حال بهتر است از شهر کثیف داشتن.
*مصرف زبالهها: بله، چه اشکالی دارد؟ توی یکی از این کشورهای جنوب شرقی آسیا، رستورانهایشان بشقاب خوراکیای درست کرده بودند که مشتریها، میتوانستند بعد از غذا، آنها را هم میل کنند! ما حتی میتوانیم سفرهها و قاشق و چنگالها و دستمال کاغذیها و نمکدانها و... خوراکی هم درست کنیم. البته این یک بخش قضیه است. در بخشهای غیرخوراکیاش، میشود کلی کار دیگر هم کرد که نگو و نپرس.
*سوء استفاده از مسافران و رانندگان بین شهری: آت و آشغالهاتان را یک گوشهای جمع کرده و بستهبندی کنید تا آماده باشند. بعد که از فک و فامیل کسی به مسافرت بین شهری رفت، میاندازید توی ساکش تا بیرون شهر نیست و نابودشان کند. میتوانید با این رانندگان کامیونها و اتوبوسهای بین شهری هم به هم بزنید تا برایتان کاری کنند.
*یک کار سوپر: زبالههایتان را ببرید بگذارید دم در ِ مسئولان تبصره 13 تا خودشان یک فکری برایش بکنند.
دیدید؟ به همین راحتی. این شد مهارت حل مسئله.