هندوانه را بايد تكه‌تكه كرد و به اجزاي كوچك‌تر تقسيم كرد تا بتوان از آن استفاده كرد. معدن سنگ نيز همين گونه است. ممكن است معدن، يك كوه بسيار بزرگ باشد و جابه‌جا كردنش در نگاه اول بسيار مشكل، اما وقتي اجزاي بزرگ سنگ را از هم جدا كنند جابه‌جا كردنشان ممكن و ساده مي‌شود.
با مشكلات نيز همين‌گونه بايد رفتار كرد. بايد مشكلات را تكه‌تكه و به اجزاي كوچك تقسيم كرد. عقل با مسئله‌ها همين‌گونه رفتار مي‌كند و براي حل كردن يك مسئله آن را تجزيه و تحليل مي‌كند. آن را به سؤال‌هاي كوچك‌تر و ريزتر تبديل مي‌كند تا بتواند با جواب دادن به آن سؤال‌هاي كوچك‌تر، به جواب مسئله بزرگ‌تر نزديك شود. همچنين براي حل مسئله‌هاي بزرگ، نه از ديگران بلكه از خودش سؤال‌هايي مطرح مي‌كندتا با استفاده از دانش خود بتواند صحيح بودن يا غلط بودن مسئله را روشن كند؛ با همين داشته‌اش به جنگ تمام مشكلات مي‌رود و صحيح و غلط هر عبارت و مطلبي را روشن مي‌كند.
هر مسئله‌اي را كه با روش عقلي تجزيه و تحليل كنيم، به عوامل و سلسله علت‌ها مي‌رسيم. ريشه‌ها را كه پيدا كنيم سراغ شاخ و برگ‌ها نمي‌رويم و خيلي راحت و بي‌دردسر بحران‌ها را مديريت مي‌كنيم. خاصيت عقل اين است كه كارش با علت و معلول است و براي حل مسئله به سراغ معلول نمي‌رود بلكه علت را جست‌وجو مي‌كند. اگر ما در مسائل خانوادگي و اجتماعي از احكام عقلمان پيروي كنيم، مهار مشكلات را در دست خواهيم گرفت.
تجزيه و تحليل كه نباشد، خريدن كالاي داخلي برايمان ننگ و عار مي‌شود و به داشتن كالاي خارجي در آشپزخانه‌مان افتخار مي‌كنيم. تجزيه و تحليل كه نباشد، كارگر ايراني را بيكار مي‌كنيم و كارگر خارجي را به كارخانه مي‌فرستيم. تجزيه و تحليل كه نباشد، به جاي اعتماد به اقتصاد مقاومتي درونزا، چشم‌مان را به عطاي بيگانه و اجنبي مي‌دوزيم. تجزيه و تحليل كه نباشد، به جاي حل‌كردن مشكلات از داخل كشور و اعتماد به نيروهاي جوان دانشگاهي، همه به‌دنبال راه‌حل خارجي مي‌گرديم. تجزيه و تحليل كه نباشد، مرغ‌همسايه را غاز تصور مي‌كنيم و كالاي داخلي را با مارك خارجي خريداري مي‌كنيم.
نظر شما