سالانه 717ميليون تردد در شهري نظير تهران به زير زمين منتقل شده اما در چنين شرايطي هنوز به نقطه برابرشدن عرضه و تقاضا نرسيدهايم.متروي تهران از ابتداي افتتاح تا سال 84توانست 376واگن را براي جابهجايي شهروندان مهيا كند. طي اين دوره البته كمكهاي بيدريغ دولت نيز با مديريت شهري پايتخت همراه بود و پيشرفت خطوط ريلي زيرزميني به آساني هموار شد.
از سال 84اما با روي كارآمدن مديريت شهري جديد، شرايط بهنحوي تغيير كرد كه بودجه پيشرفت اين سامانه ترددي مهم، نحيف و نحيفتر شد و با نگاه سياسي كه دولت به مديريت شهري تهران در پيش گرفت، رويه دورههاي قبل به كلي منسوخ شد. تا سال 88مجلس 3قانون مهم ديگر يعني «قانون توسعه خطوط ريلي كلانشهرها»، «قانون مديريت سوخت و حملونقل» و «قانون برداشت از صندوق ذخيره ارزي» را براي تقويت خطوط مترو تصويب كرد اما دولت كوچكترين وقعي به آن ننهاد. از سوي ديگر اين رويه غلط دولت نتوانست مانع از پيشرفت خطوط مترو شود.
شهرداري تهران با تكيه بر اقتصاد بومي و تلاش شبانهروزي تلاش كرد عقبماندگيهاي بودجهاي را جبران كند؛ بهطوري كه در كمتر از 10سال تعداد واگنهاي مترو را به بيش از هزار دستگاه رساند و هماكنون پس از 12سال از آغاز دوره تحريمهاي دولتي، تعداد واگنهاي متروي پايتخت به 1366واگن رسيده است. اين مهم با تكيه بر توليدات كارخانه واگنسازي شهرداري تهران تحقق يافته و هماكنون 70درصد يك واگن در تهران ساخته ميشود.
- ايجاد صدها هزار شغل
عقب ماندگيهاي متروي تهران تنها بر پايه اقتصاد مقاومتي ديده نشده و در كنار پيشرفت، بازار كار در صنعت متروي تهران نيز رونق چشمگيري يافته است. آنگونه كه آمار نشان ميدهد هماكنون حدود 80هزار نفر بهطور مستقيم و 180هزار نفر غيرمستقيم مشغول كار در متروي تهران هستند. اين 80هزار نفر در بخشهاي مختلف بهعنوان راننده، خطنگهدار و نيز در بخش خدمات و ساخت (عمراني) از طريق صنعت مترو ارتزاق ميكنند. از سويي در بخش ساخت طبق آمار مؤسسات دانشگاهي در هر 20كيلومتر مترو حدود 16هزار نفر كار ميكنند كه نشان از توان بالفعل مديريت شهري براي ايجاد كار در تهران دارد.
- يك هدف 10ميليوني
هدفگذاري مشخص مديريت شهري، رسيدن به آمار مترويي است كه روزانه 10ميليون سفر را پوشش دهد. امروز اين عدد حدود 4ميليون سفر روزانه است اما در اين مسير 2چالش وجود دارد؛ نخست موضوع ساخت خطوط 6، 7، و 8 است كه بايد تا شهريور كار آن براساس وعدهها پايان يابد و چالش دوم موضوع افزايش سرفاصله حركت قطارها با واگنهاي بيشتر است. براساس قيمت سال95، يك واگن مترو 15ميليارد تومان است.
حال اگر نياز فعلي پايتخت به واگنهاي جديد را تنها هزار واگن جديد درنظر بگيريم، براي تكميل ناوگان ريلي پايتخت و رسيدن به سرفاصله كمتر براي تحقق متروي 10ميليوننفري، بودجهاي بالغ بر 15هزار ميليارد تومان نياز است. اين عدد دقيقا همان رقمي است كه دولت طي سالهاي اخير به تهران بدهكار است و اگر آن را مانند دولتهاي گذشته در اختيار پايتخت قرار دهد، سرفاصله نيز در مترو كاهش مييابد و مترو 60درصد سفرهاي شهري را پوشش خواهد داد.
- 12سال پيشرفت
مسيري كه شهرداري تهران از سال 84آغاز كرد، موجب شد برنامه ساخت و تكميل خطوط ديگر مترو يعني خطوط 3، 4، 6، 7و 8نيز در دستور كار قرار گيرد و خطوط 3و 4تا سال 94به بهرهبرداري برسد. با افتتاح اين خطوط ظرفيت تردد در زير زمين تهران به بيش از 700ميليون نفر در سال رسيد و با راهاندازي خطوط 6، 7و 8، جا به جايي مسافر به بالاي يك ميليارد نفر خواهد رسيد.
از سويي در بخش طول خطوط در سال 84طول خطوط مترو 89كيلومتر بود كه هماكنون به 170كيلومتر رسيده و بهزودي به 266كيلومتر خواهد رسيد. تعداد ايستگاههاي مترو نيز در سال 84، 41ايستگاه بوده كه اين رقم هماكنون به 107ايستگاه رسيده و با تكميل خطوط 6، 7، 8به 166ايستگاه افزايش مييابد. از سويي تعداد جابهجايي مسافر از 261ميليون مسافر در سال 84به 717ميليون مسافر در سال 94افزايش يافته و با راهاندازي3 خط 6،7 و 8رقم تعداد جا به جايي به يك ميليارد و 100ميليون مسافر ميرسد.
نظر شما