حماس در این سند، مانند گذشته اسرائیل را به رسمیت نشناخته، بر آزادی تمامی سرزمینهای فلسطینی تأکید کرده و مقاومت مسلحانه را ازجمله حقوق مردم فلسطین به حساب آورده است. اما لحن اين سند با گذشته تفاوت ميكند؛ در آن براي نخستينبار نامي از اخوانالمسلمين برده نشده و مهمتر از همه، مرزهاي1967 ميان رژيم صهيونيستي و فلسطين به رسميت شناخته شده است. معناي اين سند چيست؟ آيا ما شاهد تغيير هويت جنبش حماس هستيم و يا صرفا با نرمشهايي تاكتيكي مواجهيم؟ اين پرسشها را با انيس نقاش، از مبارزان پيشين حزبالله لبنان و تحليلگر مسائل خاورميانه در ميان گذاشتهايم.
- آيا نشانهاي در سند جديد جنبش حماس، مبني بر به رسميت شناختن اسرائيل وجود دارد؟
خير، نهتنها به هيچ عنوان چنين نشانهاي در اين سند به چشم نميخورد، بلكه در بخشهايي از آن به صراحت تأكيد شده است كه جنبش حماس رژيم صهيونيستي را بهعنوان يك كشور به رسميت نميشناسد. اما نميتوان انكار كرد كه لحن و ادبيات موجود در اين سند، وجهه جديدي را از جنبش حماس براي افكار عمومي به نمايش گذاشته است.
بدون شك جنبش حماس، همچنان خواستار آزادي تمامي سرزمينهاي فلسطيني بوده و همه اشكال مقاومت از جمله مسلحانه را حق مسلم ملت فلسطين بهحساب ميآورد، اما از سوي ديگر واضح است كه لحن اين سند، از گفتمان سابق جنبش حماس فاصله چشمگيري دارد، اين مسئله مهمي است و بايد در فضاي مناسب مورد بررسي قرار بگيرد.
- آيا اين تغيير لحن را ميتوان نشانهاي از تغيير هويت جنبش حماس به شمار آورد يا صرفا نرمشي تاكتيكي كه با توجه به فشارهاي بينالمللي و منطقهاي بر حماس صورت گرفته است؟
اين سؤال مهمي است و بايد با دقت به آن پاسخ داد. سندي كه منتشر شده، نتيجه مباحث و رايزنيهاي داخلي است كه طي بيش از يك سال و نيم گذشته، ميان مسئولان و رهبران حماس صورت گرفته است. نميتوان انكار كرد كه هماكنون، 2 جريان مهم در داخل جنبش حماس شكل گرفته و هر يك در تلاش است تا حركت اين جنبش در آينده را به افكار و ديدگاههاي خود نزديكتر كند.
يكي از اين 2 جريان، در نتيجه فشارهاي تركيه و قطر، متمايل به ايجاد تغيير در مواضع سياسي جنبش است، درحاليكه جريان دوم، بر ادامه مقاومت و ايستادگي تأكيد دارد. افكارعمومي بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه حتي سند جديد جنبش حماس، حاصل ديدگاههاي تمامي اين جنبش نبوده و بخش مشخصي از حماس، پشتيبان طرح چنين مواضعي است.
- آيا ميتوان چنين اختلافاتي را نشانهاي از وجود شكاف در بدنه جنبش حماس بهحساب آورد؟
خير، اين اختلافات هنوز به مرحله شكاف نرسيده، اما وجود 2 گرايش و ديدگاه جدي در داخل حماس امري غيرقابل انكار است.
- از ديد شما تاكنون كدام جريان براي مديريت مواضع سياسي حماس بيشتر موفق بوده است؟
اگر به متن سند جديد و همچنين مواضع نمايندگان دفتر حماس در دوحه، پس از انتشار متن سند دقت كنيم، واضح است كه گرايش حامي تداوم مقاومت در تثبيت ديدگاههاي خود موفقتر بوده است؛ بهطوريكه طرف مقابل، با وجود تمامي تمايلات و ديدگاههاي سياسي خود، در حد به رسميت شناختن مرزهاي1967 متوقف شده و قادر به طرح ساير برنامههاي خود در اين سند نبوده است.
- آيا مخالفت جريان حامي مقاومت در حماس، در حد رايزنيهاي پشت پرده باقي ميمانديا بايد منتظر واكنشهاي جديتري از سوي افرادي مانند محمود الزهار باشيم؟
فكر ميكنم اولويت مسئولان حماس، جلوگيري از وقوع هرگونه شكاف در كادر رهبري اين جنبش است، اما درصورتي كه آقاي خالد مشعل در دوحه، اصرار بر پيشرويهاي بيشتر در اين راه داشته باشد، بدون شك جناح حامي مقاومت در غزه ساكت نخواهد ماند؛ امري كه موجب شكلگيري شكافهاي بيسابقهاي در بدنه حماس ميشود.
- تركيه و قطر تا چه حد در تنظيم محتواي اين سند نقش داشتهاند؟
نقش اين كشورها در فشار بر حماس، ديگر مسئلهاي علني شده و بعد پنهاني ندارد. وزير خارجه تركيه چندي پيش در واشنگتن به صراحت اعلام كرد كه از سوي اين كشور، فشارهاي جدي بر حماس بهمنظور ورود اين جنبش به مذاكره با اسرائيل وارد شده است. هدف قطريها از نزديكي به حماس، به هيچ عنوان آزادي سرزمينهاي فلسطين و يا حمايت از مقاومت نبوده، بلكه بهمنظور نفوذ و تأثيرگذاري بر اين جنبش با هدف ورود آن به مذاكره با اسرائيل صورت ميپذيرد.
- بهنظر ميرسد حماس، بعد از تعطيلي دفتر خود در دمشق و انتقال آن به دوحه در 2012، تا حد زيادي در روابط منطقهاي دچار محدوديت شده. آيا ميتوان اين محدوديت را از عوامل مؤثر در انتشار سند جديد جنبش حماس به شمار آورد؟
همينطور است. طيفي كه عمدتا مسئوليتهاي سياسي و برونمرزي جنبش حماس را در اختيار دارد، در نهايت بايد تكليف خود را در حوزه روابط منطقهاي روشن كند. اگر هدف اصلي آنها، مقاومت عليه اسرائيل، آزادي سرزمينهاي فلسطين و جهاد مسلحانه است، طبيعتا بايد به ايران و سوريه بيش از هر كشور ديگري نزديك شوند، چرا كه تنها اين كشورها از مقاومت عليه اسرائيل، پشتيباني واقعي و ميداني انجام ميدهند.
- بازتاب انتشار اين سند جديد در سطح مردم فلسطين را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
مردم فلسطين خواستار آشتي ميان فتح و حماس هستند و از اين منظر، انتشار اين سند را گامي مهم در تحقق توافق ملي بهحساب ميآورند. اما از سوي ديگر، هرگونه تغيير مواضع و فاصلهگيري حماس از محور مقاومت، قطعا موجب دلسردي و ناراحتي مردم خواهد شد.
- در گذشته، جنبش فتح با ورود به مسير مذاكرات و ترك جهاد، خلأ مهمي در جريان مقاومت عليه اسرائيل بهوجود آورد، خلئي كه توسط جنبش حماس، بر طرف شد. آيا فكر ميكنيد حماس وارد همان مسير شده است؟
من فكر نميكنم حماس آن تجربه تاريخي را تكرار كند، اما بهطور كلي، هرگونه خلئي در جريان مقاومت عليه اسرائيل، به سرعت از سوي مردم اين كشور برطرف خواهد شد، چرا كه مسئله فلسطين، مسئله افراد و يا جناحها نيست، بلكه مهمترين مسئله حياتي جهان اسلام و همچنين ملت فلسطين بهشمار ميآيد.
- سياوش فلاحپور
نظر شما