دوشنبه ۲۸ آبان ۱۳۸۶ - ۱۳:۳۶
۰ نفر

1 . بعضی فیلم‌ها از همان زمانی که جلوی دوربین می‌روند، خبرسازند؛ هر روز روزنامه‌‌ها اخبار متفاوتی درباره قصه و بازیگران آن منتشر کرده و خواننده‌ها را برای تماشای فیلم مشتاق می‌کنند

البته این مخصوص فیلم‌هایی است که یکی دو سوپراستار در آن حاضرند وگرنه فیلم، حاشیه‌های فراوانی برایش ایجاد نمی‌شود. با وجود این، «دایره زنگی» این‌گونه نیست. هدیه‌تهرانی، مهران مدیری، امین حیایی، بهاره رهنما، گوهرخیراندیش، حامد بهداد، باران کوثری، نیماشاهرخ‌شاهی و... بازیگرانی هستند که هر کدام برای مشتاق کردن تماشاچی برای تماشای فیلم کافی‌اند. حالا همه آنها در اولین فیلم پریسا بخت‌آور دور هم جمع شده‌اند؛ آن هم در فیلمی کمدی که فیلمنامه‌اش را همسر بخت‌آور – اصغر فرهادی – نوشته است.

2 . ساعت 3 صبح، اتوبان‌های تهران خالی‌اند؛ نه صدای بوقی به گوش می‌رسد و نه خبری از ترافیک‌های سرسام‌آور هست. اما در مرکز تهران، در کنار پارک جنگلی اما اوضاع جور دیگری است. امین حیایی با سبیل زورویی در کنار نیلوفر خوش‌خلق در ماشین نشسته و دختر و پسری هم در صندلی عقب هستند. حیایی در حال غر زدن است که خوش‌خلق با دست جلوی دهان او را می‌گیرد. همان وقت است که ماشینی با موزیک تند، کنار آنها می‌ایستد.

سروش‌گودرزی و حامدبهداد در آن هستند و با دیدن این خانواده، حرف‌های درگوشی می‌زنند و می‌خندند. امین حیایی دست دراز می‌کند و می‌گوید: «آقا... آقا... ببخشید این کراوات رو گره می‌زنی؟ من یادم رفته، نمی‌دونم چه جوریه...».

بهداد هم کراوات را می‌گیرد و شروع به بستن آن می‌کند. کات؛ پریسا بخت‌آور دستور قطع می‌دهد. شب سردی است و در فضای سوت و کور پارک جنگلی صدای این گروه در همه جا می‌پیچد؛ اگرچه قدری دورتر کامیون‌هایی در حال جابه‌جا کردن خاک هستند. بخت‌آور با حیایی صحبت می‌کند و به دختر کوچک در صندلی عقب هم توضیح می‌دهد.

بعد جلوی مانیتور می‌نشیند و هدفون به گوش‌هایش می‌گذارد. دستیار او جایی ایستاده تا ماشین حامد بهداد و سروش گودرزی زیاد جلو نرود و درست کنار ماشین حیایی بایستد. حیایی مدام در حال تمرین است و با خودش دیالوگ‌ها را تمرین می‌کند. او این روزها سر صحنه 3 پروژه مختلف است.

صبح‌ها در «کلاه پهلوی» بازی می‌کند، عصرها همبازی نیکی کریمی در فیلم تازه شهرام شاه‌حسینی می‌شود و شب را هم با گروه «دایره زنگی» به صبح می‌رساند؛ یک پرکار واقعی و البته خستگی‌ناپذیر که مثل بازی در دیگر نقش‌هایش پرانرژی و فعال است. حالا هم که در حال تمرین است، ‌همان حس طنز و سرخوشی را دارد.

گروه یک بار دیگر تمرین می‌کنند اما جای ماشین درست نیست. دفعه بعد، ماشین دورتر می‌ایستد و حیایی با کراوات، بهداد را می‌زند تا او را متوجه خود کند. حامد بهداد شوکه شده و عوامل فیلم‌برداری از حرکات حیایی بی‌صدا می‌خندند. اما این آن چیزی نیست که بخت‌آور می‌خواهد. برای همین هم می‌گوید فاصله ماشین‌ها درست شود تا او با دست بهداد را متوجه خودش کند.

آنها در این پارک جنگلی مشغول فیلم‌برداری لحظه‌ای هستند که حیایی و خانواده‌اش پشت چراغ قرمز ایستاده‌اند و در راه مهمانی می‌خواهند به خودشان برسند. همان وقت است که سر و کله 2 جوان پیدا می‌شود و آنها کراوات او را می‌بندند. این صحنه بعد از 4 بار تکرار، فیلم‌برداری می‌شود.

 اصغر فرهادی هم سر صحنه حاضر است و گاهی نکته‌هایی را می‌گوید. مثل تکان سر حیایی با بهداد و هماهنگی با ریتم موسیقی؛ نکته‌های ریزی که همه آنها شوخی‌های فیلمنامه را باورپذیر و جذاب می‌کند. می‌گویند؛ «دایره زنگی» یک «چهارشنبه‌سوری» کمدی است. فیلم درباره دختر و پسری است که بعد از تصادف با ماشین پدرشان یک روز وقت دارند تا ماشین را تعمیر کنند. برای همین به شمال شهر می‌روند تا کار کنند؛ جایی که یک زوج با همدیگر دعوایشان شده. این زوج مهران مدیری و هدیه تهرانی هستند. نکته جالب اینکه بازیگران حرفه‌ای هر کدام نقش‌های کوتاهی را برعهده گرفته‌اند.

3. ورود امین حیایی به عالم سینما بر اثر یک اتفاق بوده. او از نوجوانی پانتومیم بازی می‌کرده و صورتش را واکس سیاه می‌زده. حتی یک بار هم به خاطر این واکس‌ها مسموم شده اما هیچ‌کدام از اینها بهانه ورودش به هنر نیست. همه چیز از وقتی آغاز می‌شود که کارن همایونفر ـ آهنگساز سینما و تلویزیون ـ امین حیایی را در زمان سربازی می‌بیند. او در راهرویی برای خودش پانتومیم بازی می‌کرده و همایونفر تنها کسی بوده که او را آنجا و در آن حال دیده. بعد از آشنایی آنها، پای حیایی هم به فیلم و سینما کشیده می‌شود. حالا این بازیگر هر سال در 5 ـ 4 فیلم بازی می‌کند.

4 . زمان استراحت، گروه فیلمنامه را با هم می‌خوانند. در پلان بعدی چراغ سبز می‌شود و ماشین 2 جوان با سرعت حرکت می‌کند و حیایی مجبور است دنبال کراواتش برود.
بازیگران دیالوگ‌ها را چند بار با هم می‌خوانند. حیایی می‌گوید بهتر است او با زنش حرف بزند و یکباره ماشین برود. بخت‌آور هم تأیید می‌کند. جلوی ماشین را خالی می‌کنند و گروه تمرین می‌کند. ماشین که حرکت می‌کند، حیایی می‌گوید: «اِ، کراواتم چی شد... بردنش».

و هم دنده را عوض می‌کند و می‌رود. همه چیز ساده است اما بخت‌آور مدام نکته‌هایی را به آنها گوشزد می‌کند؛ اینکه چطور حرف بزنند، چطور حرکت کنند و حتی کجا را نگاه کنند. نور خورشید کم‌کم سیاهی را از بین می‌برد. همه سریع‌تر کار می‌کنند تا قبل از طلوع، این صحنه هم فیلم‌برداری شود. فردا باز هم همه باید جمع شوند و از ساعت 12شب کنار هم باشند تا ادامه نماها گرفته شود. پریسا بخت‌آور و اصغر فرهادی از پلان راضی‌اند. همین کافی است تا همه وسایلشان را جمع کنند. دایره زنگی اما هنوز به پایان نرسیده و این شب‌بیداری‌ها باید ادامه پیدا کند. وقتی همه خوابند، گروهی از ستاره‌های سینما گوشه‌ای جمع می‌شوند تا فیلمی به سرانجام برسد؛ فیلمی که خیلی‌ها منتظر تماشایش هستند.

پریسا بخت آور کار گردانی که از تلویزیون آمد

پریسا بخت‌آور از چهره‌های آشنای تلویزیون است که امسال اولین فیلمش را کارگردانی می‌کند. بسیاری او را با سریال‌هایی مانند «یادداشت‌های کودکی»، «پشت کنکوری‌ها» و «من یک مستاجرم» به یاد می‌آورند؛ مجموعه‌هایی که در زمان پخش، مورد توجه بیننده‌ها قرار گرفتند.

«دایره زنگی» اما طنزی ویران‌کننده دارد. دیگر همه چیز در حد لبخند نیست؛ قصه‌ای سراسر خنده است که با مجموعه‌ای از بازیگران حرفه‌ای جلوی دوربین رفته.

کد خبر 36882

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز