شامگاه 30ديماه سال94 پسري جوان در مغازه ميوهفروشي خود در جنوب غرب پايتخت نشسته بود كه ناگهان فردي با صورتي پوشيده وارد شد. فرد ناشناس يك بطري در دست داشت و در يك چشم برهم زدن محتويات آن را روي سر و صورت جوان مغازهدار ريخت و گريخت. محتويات بطري چيزي نبود جز اسيد. جوان ميوهفروش درحاليكه از شدت درد و سوختگي بهخود ميپيچيد، از رهگذران و كسبههاي محل درخواست كمك كرد و لحظاتي بعد توسط آنها به بيمارستان منتقل شد.
- شكايت
هنوز مشخص نبود كه عامل اين اسيدپاشي چهكسي بوده تا اينكه مأموران بالاي سر مصدوم در بيمارستان حاضر شدند و به تحقيق از وي پرداختند.او گفت كه اسيدپاش صورتش را پوشانده و وي نتوانسته شناسايياش كند. اما وقتي مأموران از او پرسيدند كه آيا با كسي خصومت دارد، جوان مصدوم چنين گفت: يكي از بچههاي محل به نام رضا مدتهاست كه از من كينه به دل گرفته و من حدس ميزنم اسيدپاشي كار او باشد.
وي گفت: برادر رضا يك سال پيش به جرم قاچاق موادمخدر دستگير و به اعدام محكوم شد. هرچند خانوادهاش پيگير پرونده او بودند اما در نهايت وي اعدام شد. رضا فكر ميكرد من و برادرم، برادر او را لو دادهايم. حتي چندينبار پيغام داده بود كه بالاخره زهرش را ميريزد و از ما انتقام ميگيرد. البته همين كار را هم كرد و براي برادرم پاپوش درست كرد و از او انتقام گرفت. او با جاسازي مواد و اسلحه كلت در كيف برادرم باعث شد او دستگير شود و به زندان بيفتد. فكر ميكنم از من هم با اسيدپاشي انتقام گرفت.
- يك سرنخ
اظهارات شاكي پرونده كافي بود تا مأموران اداره آگاهي پايتخت، رضا را دستگير كنند. اگرچه مدتي وي در بازداشت بود اما اصرار داشت كه بيگناه است. چون مداركي عليه او وجود نداشت در نهايت با دستور قاضي آزاد شد و پس از آن هرگز عامل اسيدپاشي شناسايي نشد.
تا اينكه ارديبهشت امسال و با گذشت 16ماه از زمان حادثه فردي به اداره پليس رفت و سرنخي را در اختيار كارآگاهان قرار داد. وي گفت: در يكي از پاتوقهايمان به همراه بچههاي محل نشسته بوديم كه يكي از آنها به نام رضا شروع كرد به بلوفزدن. او كه بهدليل مصرف مشروبات الكلي در حالت عادي نبود، لابهلاي حرفهايش مدعي شد كه مدتها قبل بهخاطر اختلافاتي كه با جوان ميوهفروش محله داشته 2 نفر را اجير كرده تا با اسيدپاشي از او انتقام بگيرند. اظهارات مرد جوان كافي بود تا مأموران بار ديگر رضا را دستگير كنند.
او در نهايت لب به اعتراف گشود و راز اسيدپاشي را فاش كرد. وي با معرفي 2اسيدپاش اجير كرده مدعي شد كه پس از اعدام برادرش، تصور ميكرده كه جوان ميوهفروش و برادرش وي را لو داده بودند و براي همين از آنها كينه به دل گرفته و نقشه انتقامجويي كشيده بود.
- اعتراف به اسيدپاشي
وقتي رضا 2اسيدپاش اجير شده را به مأموران معرفي كرد، آنها هفته پيش دستگير شدند. سجاد متهم اصلي اسيدپاشي است كه ديروز براي انجام تحقيق به شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران منتقل شد. وي در برابر قاضي آرش سيفي چنين گفت: سال92 بود كه به جرم لواط دستگير شدم. آن زمان در حالت مستي و در يكي از پاركها 2نوجوان را مورد آزار و اذيت قرار دادم كه با شكايت آنها دستگير شدم. مدتي در زندان بودم و بعد با سند آزاد شدم تا هرطور شده رضايت شاكيان را بگيرم.
آنها درخواست ميليونها تومان پول كرده بودند اما من اين مبلغ را نداشتم. در همان دوران بود كه رضا(طراح نقشه اسيدپاشي) سراغم آمد. او گفت اگر كاري را كه ميخواهد انجام دهم، پول شاكيان را جور ميكند و رضايت آنها را ميگيرد. از سوي ديگر وعده داد كه برايم خانهاي اجاره ميكند تا بهتنهايي زندگي كنم.
اين جوان 19ساله ادامه داد: به او گفتم هركاري به جز آدمكشي را قبول ميكنم. او هم گفت بايد يك بطري آب روي جوان ميوهفروش براي ترساندن او بريزي. من هم قبول كردم و نميدانستم محتواي بطري اسيد است. چند روز قبل از حادثه سراغ جواني به نام فرشاد كه رضا به من معرفي كرده بود، رفتم. او نقشه را برايم توضيح داد و شب حادثه آن را اجرا كرديم.
آن شب صورتم را با كلاه پوشانده و بطري آب را بهصورت جوان قرباني پاشيدم و فرار كردم. چون صورتم را پوشانده بود اصلا فكرش را نميكردم كه دستگير شوم. البته اين را هم بگويم كه رضا به وعدههايي كه درخصوص جلب رضايت شاكيان پرونده قبليام داده بود، عمل نكرد.به گزارش همشهري، هماكنون اين جوان اسيدپاش و متهمان ديگر پرونده براي انجام تحقيقات در اختيار مأموران اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفتهاند.
نظر شما