با ساناز خدابندهلو كه در هنر رشتيدوزي يك كارآفرين بهحساب ميآيد همصحبت شدهايم. او كه در دانشگاه رشته گرافيك خوانده است با شناختن اين هنر به آن علاقهمند ميشود و تصميم ميگيرد براي حفظ اين هنر و معرفياش به ديگران آن را در قالب يك كسب و كار ادامه دهد.
- چرا سراغ اين هنر رفتيد؟
ميخواستم نوعي گلدوزي يا هنري را كه در حال انقراض بوده يا ناشناخته باشد ياد بگيرم. در فضاي اينترنت جستوجو ميكردم و به رشتيدوزي برخوردم. چون اسم اين هنر مربوط به شهر زادگاهم ميشد برايم جالبتر شد. دلم ميخواست بدانم به چه صورت انجام ميشود. تا آنموقع نمونهاش را نديدهبودم. در اينترنت هم اطلاعات زيادي بهدست نياوردم. بهطور اتفاقي در نمايشگاهي كه خانههاي روستايي را در رشت به نمايش گذاشته بودند با استاد اين حرفه آشنا شدم و قرار شد در كلاسهاي ايشان شركت كنم. ابتدا فكر ميكردم اين دوره را بهصورت تفريحي بگذرانم اما تشويق استادم و علاقه روزافزونم به اين هنر باعث شد ادامه بدهم.
- چه شد كه تصميم گرفتيد از اين هنر كسب درآمد كنيد؟
ابتدا اين دوخت را روي كوسن، تابلو و... براي خودم انجام ميدادم. نميخواستم هنري را كه ياد گرفتهام فراموش كنم. كمكم آشنايان و دوستان با ديدن كارهايم از من خريد كردند و مشوقم شدند. كمي بعد فكر كردم چرا اين هنر را كه براي بسياري ناشناخته است يا حتي آن را با پتهدوزي كرمان اشتباه ميگيرند به مردم معرفي نكنم؟ از ابتدا كارهايم را در صفحه شبكه اجتماعيام به اشتراك ميگذاشتم و ميديدم كه بازخوردها خيلي خوب است. همين باعث شد تصميم بگيرم كمي جديتر و مثل يك شغل به آن نگاه كنم؛ پس به سمت توليد وسايل كاربرديتر مثل كيف رفتم. سعي كردم كيفها را بهصورتي طراحي كنم كه كار رشتيدوزي به دل آنها بنشيند و علاوه بر حفظ حالت سنتي آنها با مد روز نيز هماهنگ باشد.
- تفاوت رشتيدوزي با دوختهاي سنتي ديگر چيست؟
وسيله كار رشتيدوزي اصلا سوزن نيست. براي دوخت از ابزاري شبيه به قلاب كه نوك تيزي دارد استفاده ميشود. قلاب، پارچه را سوراخ كرده و نخي كه پشت كار است را روي آن ميآورد. مدلهاي دوخت رشتيدوزي با باقي دوختها كاملا متفاوت است. علاوه بر آن رنگ نخهايي كه بهكار گرفته ميشود با دوختي مثل پتهدوزي فرق ميكند. نمونههاي اوليه اين كار مربوط به قبل از ميلاد مسيح است اما در دوره شاهعباس صفوي رونق ميگيرد تا جايي كه به صادرات ميرسد. جالب است بدانيد كه اين حرفه كار مردها بوده و مغازههايي براي اين كار وجود داشته كه در آنها استادكارها به همراه شاگردهايشان به آن مشغول بودهاند. در دورههاي بعد رفتهرفته خانمها نيز به اين كار روي ميآورند.
- فكر ميكنيد چرا اين هنر بهعنوان صنايعدستي گيلان كمتر شناخته شده؟
صنايعدستي گيلان بسيار گسترده است اما من فكر ميكنم چون اكثر مسافران براي ديدن طبيعت ميآيند توجه ويژهاي به صنايعدستي اين منطقه ندارند. علاوه بر اين بايد گفت كه مواد اوليه اين كار گران است. پارچه آن بايد ضخيم و تار و پودش محكم باشد. چون قلاب پارچه را سوراخ ميكند، به همين دليل اكثرا از پارچه ماهوت استفاده ميشود كه قيمت بالايي دارد. همچنين نخ ابريشمي كه براي دوخت استفاده ميشود تنها توسط يك كارخانه در گيلان توليد ميشود كه تهيه آن هزينه زيادي لازم دارد. بهنظرم بهدليل نبود حمايت از اين هنر و نيز قيمت بالاي مواد اوليه، صنعتگران اين حرفه كمكم از آن كنارهگيري كردند و نتوانستند آن را ادامه دهند. همين موضوع باعث شده كه اين هنر دستي آنطور كه بايد به ديگران معرفي نشود.
- آموزش اين هنر چقدر زمان ميبرد؟
اين كار چندين مرحله دارد؛ كسي كه علاقه و استعداد داشته باشد ميتواند مرحله اول را در عرض ۲تا ۳ماه ياد بگيرد، اما براي اينكه استادكار شود لازم است 3-2 سالي مدام آن را انجام دهد. بسياري از هنرجويان براي آموزش به من مراجعه ميكردند و ميخواستند اين هنر را خيلي سريع و مثلا در عرض يك هفته ياد بگيرند و با آن كار كنند. بايد بگويم آموزش اين حرفه در طول يك هفته يا يكماه شدني است اما شايد بازدهي خوبي نداشته باشد. بايد توجه كنيد كه هنر رشتيدوزي را از لحاظ ظرافت و سختي با بافت فرش در يك سطح ميدانند.
- در اين كار با چه چالشهايي روبهرو بودهايد؟
ما ساكن شهر يزد هستيم و در تهيه مواداوليه هميشه با مشكل روبهرو بودهايم؛ هر چند ممكن است كسي كه در تهران زندگي ميكند تهيه مواد برايش خيلي راحتتر باشد. علاوه بر اين در بازار ما ممكن است در يك دوره يكسري مواد موجود باشد كه در يك زمان ديگر نتوانيد آنها را پيدا كنيد زيرا براي برخي از موارد مثل پارچه، نخ و يراقآلات، وابسته به بازار خارج از كشور هستيم. چالش ديگر ما كمبود حمايت از اين نوع كارهاست؛ براي مثال ما بيمهاي نداريم. من شخصا به سازمان ميراث فرهنگي مراجعه كردم اما گفتند فعلا بيمهاي به شما تعلق نميگيرد. بابت وام كارآفريني هم به بانك مراجعه كردم اما به نكته عجيبي برخوردم. گفتند به خانمهاي كارآفرين وام نميدهند. اينها همگي موانعي براي كار ما هستند. مواداوليه اين كار براي توليد انبوه واقعا هزينه زيادي ميبرد. در شروع، سرمايه اوليه آنچناني لازم ندارد اما در ادامه به آن نياز پيدا خواهيد كرد. وقتي حمايتي نباشد مجبور ميشويد كندتر حركت كنيد. اين موارد آدم را نااميد ميكند اما ما همچنان اميدواريم و سعي ميكنيم آهسته و پيوسته كار خود را انجام دهيم.
- چطور فروش بيشتري داشته باشيم؟
ما سعي كرديم كيفيت كارها را بالا ببريم و مدلهاي مختلف توليد كنيم. بهنظرم شبكه اجتماعي در فروش و معرفي كارهاي ما تأثير بسياري داشت. ما تلاش كرديم به كمك شبكههاي اجتماعي از تبليغات مدرن استفاده كرده و صفحه را هميشه به روز كنيم. همسر من گرافيست است و براي بخش تبليغات و بازاريابي كمكهاي زيادي به من كرده و درواقع اين بخش كار كاملا بهعهده او است. ما همچنين در صفحههاي شبكه اجتماعي كه كار تبليغات صنايعدستي انجام ميدهند كار خود را تبليغ كردهايم. ما سعي ميكنيم محصولي كه به مشتري ارائه ميشود دقيقا مشابه عكسي باشد كه از آن كار ديده يا حتي بهتر از آن. گاهي پيش آمده وقتي كاري را به مشتري تحويل دادهايم گفته حتي از عكسي كه از آن ديده هم بهتر و تميزتر است. اين باعث ايجاد اعتماد شده و همچنين به فروش بيشتر ما كمك ميكند. علاوه بر اين ما امكان سفارشيسازي كارها را در اختيار مشتريانمان گذاشتهايم؛ مثلا مشتريان ميتوانند انتخاب كنند كه در كيف دلخواهشان از تكنولوژي نانو استفاده شود. ممكن است پارچهها به مرور پرز دهند يا كثيف شوند، قابليت نانو اين موارد را به صفر ميرساند و مطمئنا مشتري ميتواند بيدغدغه از اين محصول استفاده كرده و از خريد خود راضي باشد. علاوه بر اين از مشاور كسب و كار هم كمك گرفتهايم. اين مشاوره براي اينكه بفهميد چطور بايد كسب و كار مورد نظرتان را شروع كنيد بسيار مؤثر است. مشاور راهها را به شما نشان ميدهد و شما را در موارد مختلف، مثلا به كارگيري نيروي مورد نياز كار راهنمايي ميكند. بهنظر من كسي كه ميخواهد كاري را شروع كند و حتما آن را ادامه دهد بايد از مشاور كمك بخواهد. ممكن است شما يك هنرمند باشيد و راهاندازي و اداره يك تجارت در حيطه رشته شما نباشد، در اين صورت واقعا يك مشاور كسب و كار ميتواند مفيد باشد.
نظر شما