نگران شروع و آغازم
نگران غروب و پايانم
نگرانم شدند و ميپرسند
اي پسر تو چهكاره خواهي شد؟
عاقبت ميشوي تو مليپوش
توي ميدان ستاره خواهي شد
ميدهد هي به خورد من مامان
ژله و پودر و قرص ويتامين
داده ماساژ دست و پايم را
تا شود سخت و سفت و پولادين
قول مردانه دادهام بنده
پسري ناخلف نخواهم شد
توي اين روزگار آشفته
مطمئناً علف نخواهم شد
تصويرگري: شادي هاشمي
نظر شما