24تيرماه امسال پسربچه هفتسالهاي به نام اميرعلي، زماني كه سرگرم دوچرخهسواري نزديك خانهشان در شهرستان سيرجان بود، توسط آدمربايان دزديده شد. آنها 3مرد بودند كه دقايقي اميرعلي را زيرنظر داشتند و پس از آن 2نفرشان از ماشين پياده شدند و به سمت او رفتند و نام پدرش را پرسيدند.
مردان آدمربا به محض شنيدن جواب پسربچه، با انتقال وي بهخودروي سمند فرار كردند.خانواده اميرعلي كه از طريق همسايهها در جريان آدمربايي قرار گرفته بودند ماجرا را به پليس اطلاع دادند و تحقيقات براي دستگيري آدمربايان شروع شد.بررسيهاي پليسي از اين حكايت داشت كه پلاك خودروي آدمربايان مخدوش بوده و آنها سعي كرده بودند هيچ ردي از خود برجا نگذارند.
چند روز از ربوده شدن پسربچه هفتساله ميگذشت تا اينكه آنها با خانواده گروگان تماس گرفتند و درخواست خود را مطرح كردند. 180ميليون تومان، مبلغي بود كه آنها در ازاي آزادي پسربچه طلب كردند؛ حال آنكه پدر اميرعلي وضعيت مالي متوسطي داشت و معلوم نبود چرا آدمربايان او را براي اجراي نقشه اخاذي انتخاب كرده بودند. تماسهاي تهديدآميز آدمربايان در حالي ادامه داشت كه رفتهرفته سرنخهايي از انگيزه آنها براي ربودن اميرعلي بهدست آمد.
بررسيها نشان ميداد كه آنها با مردي كه در همسايگي خانه اميرعلي زندگي ميكرد، اختلاف حساب داشتند. به همين دليل قصد داشتند فرزند اين مرد را ربوده و به اختلاف حسابشان پايان دهند اما آن روز اشتباهي اميرعلي را دزديده بودند. درحاليكه تحقيقات براي يافتن ردي از آدمربايان ادامه داشت، كارآگاهان به سرنخهايي از خودروي آنها دست يافتند. اين سرنخ آنها را به مرد جواني در جنوب كرمان رساند كه در اين آدمربايي نقش داشت.
اين مرد در عملياتي ضربتي دستگير شد و در بازجوييها پرده از راز آدمربايي برداشت. او گفت: برادرم در كار خريد و فروش كالا بود. مدتي قبل محمولهاي را بهصورت امانتي از فردي به نام شاهرخ خريد و به مردي به اسم مجتبي فروخت. مبلغ آن 180ميليون تومان بود اما مجتبي پول برادرم را نداد و به همين دليل برادرم نتوانست پول شاهرخ را پس بدهد.
شاهرخ براي اينكه برادرم را تحت فشار قرار دهد، پدرمان را ربود. براي همين برادرم تصميم گرفت با ربودن پسر مجتبي او را مجبور كند كه پولش را پس بدهد و بتوانيم پدرم را آزاد كنيم. وي ادامه داد: روز حادثه به كوچهاي رفتيم كه محل زندگي مجتبي بود. پسري را سرگرم دوچرخهسواري ديديم. حدس زديم كه پسر مجتبي است. سراغش رفتيم و براي اطمينان اسم پدرش را پرسيديم. وقتي جواب داد: «مجتبي» با عجله او را ربوديم و با خودمان برديم.
بعدا متوجه شديم كه پدر او همسايه فرد موردنظر ما بوده و ما بهخاطر تشابه اسمي، دست به اشتباه بزرگي زدهايم. با دستگيري اين مرد، تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي سيرجان اميرعلي را كه در اين مدت در شرايط سختي به سر ميبرد و لاغر شده بود پس از 15روز نجات دادند. به گفته فرمانده نيروي انتظامي سيرجان، اين پسربچه صبح ديروز در محوطه اداره آگاهي به خانوادهاش تحويل داده شد و تحقيقات براي دستگيري 2متهم ديگر پرونده ادامه دارد.
نظر شما