چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۳
۰ نفر

امیر اسماعیلی: دلت شور می‎زند که برسی؛ که از انتهای خیابان، گنبد و گلدسته را ببینی؛ گنبد طلایی که انگاری تا آسمان رفته است.

السلام علیک یا دریا

چه پناه خوبي است. وارد خيابان امام‌رضا كه مي‌شوي يك لحظه دلت مي‎ريزد و بلافاصله قرص مي‌شود. اصلا مگر مي‌شود چشم از حرم برداشت! فلكه برق را رد مي‎كني. يا‌امام‌رضا... فلكه آب را رد مي‎كني... يا ضامن آهو... «فقير و خسته به ديدارت آمدم، رحمي. »

ورودي حرم از باب‌الجواد صفاي ديگري دارد. حكايت پدر و پسري است ديگر. دست راست روي سينه. السلام‌عليك يا امام‌الرئوف... سيا‌هه‌اي از خواسته‌ها را در ذهن آماده كرده بودي ولي انگاري همه‎اش مي‎پرد و مي‌رود.

نمي‎دانم شايد صحن‎هاي پي‌درپي حرم، حكايت از آن دارد كه زائر را آهسته آهسته از فضاي بازار جدا و جذب خودش كند. ورود حرم از صحن گوهرشاد مخصوصا آن لحظه‎اي كه بعد از فضاي مسقف شبستان مسجد گوهرشاد چشمت به گنبد دوباره روشن مي‌شود، چه حالي دارد و چه صفايي. چه زبان شيريني دارند زائران حرم علي‌بن‌موسي‌الرضا... همه با حال خودشان قربان صدقه مي‎روند و چه قشنگ گفت زائري رو به حرم: السلام‌عليك يا دريا... .

کد خبر 378170

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha