قطعا در جهان اسلام، تقويت دين و پيوند مسلمانان به حج بستگي دارد. كعبه، نماد و مظهر اسلام است اما متأسفانه در سالهاي اخير برخي بهدليل اتفاق ناگوار منا در حج سال 94و همچنين تيره و تار شدن روابط كشور ما با كشور عربستان، از فرصت سوءاستفاده كردهاند تا شبهاتي را درباره حج مطرح و موضوع تحريم آن را توسط ايرانيها بيان كنند. اينجا سعي كردهايم به شبهات مهمي كه آنها بيان ميكنند، پاسخ دهيم.
- چرا بايد به حج برويم و چرا اين امر واجب شده است؟
متأسفانه خيليها حج را در حد يك سفر زيارتي يا توريسم مذهبي ميدانند، درحاليكه اينطور نيست و اساسا چنين تصوري باعث بهوجود آمدن اين شبهات ميشود. سفر حج يك سفر معنوي فوقالعاده است كه انسان ميتواند به خوبي از آن استفاده كرده و روحانيت آن را تا آخر عمر در خود حفظ كند. حج علاوه بر آثار و ثوابهاي اخروياي كه دارد، در دنيا نيز داراي آثار فراوان سياسي، اجتماعي و معنوي است. اين آثار و فوايد ميتواند بهعنوان فلسفه يا حكمت حج مطرح شود. در روايات و سخنان ائمه(ع) نيز اشارههاي فراواني به آثار حج شده است. فقهاي اسلام درباره بعد سياسي حج گفتهاند كه حج يكي از مؤثرترين اسباب براي پيشبرد اهداف سياسي اسلام است. در روايات ميخوانيم كه يكي از فوايد حج، نشر اخبار و آثار پيامبر(ص) و ائمه(ع) به تمام جهان اسلام است.
- آيا بعد از حادثه منا بايد حج را تعطيل ميكرديم؟
در پاسخ به اين شبهه بايد حواسمان به واجب بودن حج تمتع باشد. اين سفر معنوي درصورت تحقق شرايط آن بهعنوان يكي از واجبات خداوند معرفي شده است كه با فراهم بودن شرايط، نافرماني از آن گناه محسوب ميشود. قطعا بيكفايتي مسئولان آل سعود در برگزاري حج كه باعث وقوع حوادثي مثل حادثه منا ميشود نبايد يك واجب ديني را تعطيل كند، مگر آنكه مصلحتي در كار باشد. روايات زيادي هم در مذمت ترك حج بيان شده است؛ مثلا از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمودند: «اگر مردم حج خانه خداوند را ترك كنند گرفتار عذاب الهي ميشوند». همچنين ايشان فرمودهاند: «در ترك حج هيچ خيري نيست». به هر حال حج تمتع، ركن دين و واجب شرعي است و تعطيل بردار نيست. آنها كه به فكر تعطيلي حج واجب هستند اهداف غلطي را دنبال ميكنند كه با مباني ديني سازگار نيست.
- به فقراي كشورمان كمك كنيم يا به حج تمتع برويم؟
يك شبهه كه بعد از حادثه ناگوار منا زياد مطرح شد اين بود كه چرا به جاي رفتن به حج و پول دادن به رژيم آل سعود، اين پول را صرف كمك به فقرا نكنيم؟ در پاسخ بايد گفت كه اولا فردي كه شرعا مستطيع است به هيچ وجه نميتواند با هر كار خير ديگري وظيفه شرعي خود را ادا كند؛ مثل اينكه بگوييم به جاي نماز خواندن برويم به فقرا كمك كنيم. در ضمن چرا عدهاي كه اين شبهه را مطرح ميكنند فقط درباره هزينههاي سفر حج واجب ياد كمك به فقرا ميافتند. آنها كه به تركيه و دبي و اروپا و... ميروند نبايد پول سفرشان را به فقرا بدهند و فقط حاجيان بايد اينچنين باشند؟ بهنظرتان طرح اين شبهه، خود نشانه فريبكاري نيست؟ مسلما كمك به فقرا كاري است كه در اسلام روي آن تأكيد شده، اما به تجربه ثابت شده افرادي كه پايبندي به مسائل شرعي همچون حج دارند، در امور خيريه از جمله كمك به فقرا پيشتاز هستند.
- استطاعت در واجب شدن حج تمتع به چه معناست؟
يكي از شرايط اساسي واجب شدن حج، استطاعت فرد مسلمان است. طبق فتواي شرعي، بر شخص مستطيع واجب است حج بجا آورد و جايز نيست خود را با كاري حتي با صله رحم، از حال استطاعت خارج سازد. البته برخي از فقها، در مفهوم استطاعت، اختلاف نظر دارند؛ برخي توان مالي را براي استطاعت كافي ميدانند، برخي توان بدني را و گروهي توان مالي و بدني را يكجا شرط استطاعت محسوب ميكنند. اما به هر حال در رسالههاي عملي، استطاعت اينطور معني شده است؛ آنقدر پول كه بتوان به مكه رفت و برگشت، آن اندازه كه زن و بچهاش تا بازگشت او با آن زندگي كنند، بهعلاوه دارا بودن سرمايهاي براي گذران خود و عائلهاش پس از بازگشت از حج. استطاعت بدني هم لازم است، بنابراين حج بر بيمار و سالمندي كه قدرت رفتن به حج را ندارد يا رفتن به حج براي او مشقت زيادي دارد، واجب نيست.
- برخي ميگويند حالا جواني و بعدا به حج برو؛ اين درست است؟
متأسفانه اين هم يكي از شبهاتي است كه در اعتقاد برخيها ايجاد كردهاند. اين حرف هم از نظر شرعي و با توجه به دستورات دين ما اشتباه است. يادتان باشد واجب شدن حج فوري است، يعني اينكه درصورت تحقق شرايط استطاعت، بايد در همان سال نسبت به انجام حج اقدام كرد و به تأخير انداختن آن بدون عذر، جايز نيست و اگر فرد به تأخير اندازد، معصيت كرده و حج بر ذمه او باقي است و واجب است كه در سال بعد (و درصورت بجا نياوردن، در سالهاي بعد) آن را بجا آورد. پس اين واجب الهي ربطي به سن و سال و جواني و پيري ندارد. و البته چه بهتر كه انسان در دوران جواني توفيق انجام اين واجب را پيدا كند تا بتواند در همين سن و سال به پاكسازي خود بپردازد. قطعا اين سفر معنوي براي يك جوان، بركاتي خواهد داشت كه اين بركات تا پايان عمرش از او دستگيري ميكند.
- آيا درصورت استطاعت، ميتوان بهدليل ترس به حج نرفت؟
در احكام حج، عنواني وجود دارد به نام «استطاعت طريقي». استطاعت طريقي، يعني راه براي رفتن به حج باز و امن باشد؛ بنابراين كسي كه راه به روي او بسته است و همچنين كسي كه راه حج براي او باز است ولي امن نيست مانند زماني كه در راه، خطري جان يا بدن يا آبرو و يا مال او را تهديد ميكند، حج بر او واجب نيست. اما اين موضوع تفاوت دارد با آنچه امروز بهعنوان ترس از رفتن به حج، بعد از حادثه منا مطرح ميشود. درخصوص اين موضوع از مراجع تقليد سؤال شده كه آيا با توجه به اتفاقات حج سال 94، خوف از حج باعث از بين رفتن استطاعت ميشود؟ رهبر معظم انقلاب در پاسخ فرمودهاند: «مجرد آنچه ذكر شد مانع از تحقق استطاعت نيست». فقهاي ديگر هم در پاسخ به سؤال تأكيد كردهاند كه اين ترس بايد عقلايي باشد كه در اين زمينه بيشتر هراس كاذب است.
- رفتن به حج كمك به رژيم حمايتكننده تكفيريها نيست؟
اين هم شبهه ديگري براي جلوگيري از رفتن به حج است كه متأسفانه برخي افراد را به اشتباه مياندازد. همانطور كه گفته شد ما اول بايد به اهميت و آثار بسيار مهم و سازنده حج در ابعاد فردي و اجتماعي دقت كنيم. حالا به اين سؤال فكر كنيد كه آيا با تعطيلي حج توسط ايران ميتوان جلوي فعاليتهاي وهابيت را گرفت؟ شايد باورتان نشود، اما رژيم آلسعود حاضر است چندين برابر پولي كه ايرانيها بابت سفر حج ميدهند خرج كند تا آنها در اين مناسك جهاني اسلامي حضور نداشته باشند. بهنظرتان بهتر نيست از اين موقعيت استفاده كرد و با پرباركردن حج و برپايي حجي ابراهيمي و تلاش براي بيداري جهان اسلام و...، به خنثيسازي توطئههاي دشمنان و گسترش اسلام ناب پرداخت؟ حواسمان باشد كه ما اينجا درباره حج مستحب يا عمره صحبت نميكنيم و از حج واجب ميگوييم.
نظر شما