یکی از مغولانی که در حمله به ایران شرکت داشت، فقط به خاطر آنکه در کشتن یک نوزاد ایرانی وقت تلف کرده بود، به دستور فرمانده مغول کشته شد.
سرباز مغول که به زور به خانهای وارد شده بود، وقتی دید مادری به نوزادش شیر میدهد، بلافاصله مادر را کشت و نیزه را به دهان کودک وارد کرد اما کودک شروع به مکیدن نوک نیزه کرد.
سربازچند لحظه صبر کرد و بعد نیزه را فرو کرد. شب وقتی این داستان را برای فرمانده با آب و تاب تعریف کرد، به خاطر مکث و دست دست کردن در کشتار ایرانیان، کشته شد. ایرانیان حاضر نبودند حکومت خلیفههای ستمگر اموی و عباسی را بپذیرند؛ به همین خاطر در بخشهای مختلف ایران حکومتهای محلی تشکیل میدادند.
یکی از خلفای عباسی برای از میان بردن یکی از این حکومتهای ایرانی به نام خوارزمشاهیان، مغولان را تشویق کرد تا به ایران حمله کنند و بکشند و بسوزانند.
مدتی گذشت و یکی از آن نوزادانی که از حمله مغول جان سالم بهدر برده بود، وزیر دانشمندی شد که حاکم خونخوار مغول - هلاکوخان - را تبدیل به مردی دانشدوست کرد و همچنین او را تشویق کرد به بغداد حمله کند؛ به این ترتیب بساط حکومت عباسیان برای همیشه برچیده شد.
او ستارهشناس و منجم بزرگ، خواجه نصیرالدین طوسی بود. چندین قرن بعد از مرگ خواجه، یونسکو به خاطر اهمیت دستپخت علمی این ایرانی بزرگ، سال2008 را سال رصدخانه مراغه نامگذاری کرد.
بد نیست بدانید
در آغاز، مغولان با حمله به ایران قدرت را به دست گرفتند و کشور میان مغولان و خلفای عباسی تقسیم شد اما بعد همان مهاجمان خونخوار و بیادب، تحت تاثیر فرهنگ ایران قرار گرفتند و اهل شعر و ادب و دانش و هنر شدند.
دانشمندان ایرانی از علاقه مغولان به طالعبینی و پیشبینی آینده استفاده کرده و به این بهانه مراکز بزرگ نجومی تاسیس کردند.
امروزه کشورهایی مثل ترکیه و ازبکستان - که در قدیم بخشی از ایران باستان بودهاند و امروزه خود را وارث مغولان میدانند - مدعیاند همه این کارهای نجومی را دانشمندان آنها انجام دادهاند!
خواجه نصیرالدین طوسی با ساخت مراکز بزرگ نجومی - که شامل دانشگاه، رصدخانه، کتابخانه، کارگاههای ساخت ابزار ستارهشناسی، خوابگاه و مسکن و امکانات رفاهی دانشمندان بود - از دانشمندان برتر جهان قدیم دعوت کرد که در مراغه جمع شوند و در کنار هم کار کنند.
با کار خواجه نصیرالدین طوسی، ایران نخستین مرکز جهانی ستارهشناسی را در مراغه، قبل از تاسیس NASA در ایالات متحده آمریکا بنیانگذاری کرد.
سالها پیش، یک هیأت باستانشناس به سرپرستی دکتر پرویز ورجاوند به حفاری علمی رصدخانه قدیم مراغه پرداختند و بسیاری از آثار آن دوران را از دل خاک درآوردند.
مکانیابی تاسیس رصدخانه در ایران قدیم، خودش کاری علمی بود و مناطقی که معمولا آسمان صاف و بیابر داشتند در اولویت بودند؛ آسمان سمرقند در ماوراءالنهر، آسمان کوهستانهای مراغه در آذربایجان و آسمان پرستاره کویر کاشان.
خواجه نصیرالدین طوسی شاگردان بزرگ و سرشناسی تربیت کرد مثل علامه حلی، قطبالدین شیرازی، اثیرالدین اومانی، کمالالدین بغدادی، ابوالفضایل شرفشاه استرآبادی و...
برای آشنایی بیشتر با تاریخ رصدخانه مراغه و گزارش کار باستانشناسان میتوانید کتاب «کاوش رصدخانه مراغه و نگاهی به پیشینه دانش ستارهشناسی در ایران» را مطالعه کنید.
کاش منجمان جوان ایرانی به جای عکس دانشمندان خارجی، تصاویر قدیمی نجوم ایرانی را به دیوار اتاقشان میزدند. این تصویر خواجه نصیرالدین طوسی است؛ همشهری فردوسی که مثل او دستار خراسانی به سر بسته. این نسخه در کتابخانه ملی ملک نگهداری میشود. اگر نوشته طولانی زیرش را بخوانید، میفهمید که قدیمیها چه احترامی به خواجه طوس میگذاشتهاند؛ «المولی المعظم الامام الاعظم نصیر الملت و الدین، محمد بن محمد بن الحسن الطوسی، اطال الله بقاه». البته فقط در قدیم به او احترام نمیگذاشتند.
در زمان ما هم به پاس خدماتی که او به پیشرفت نجوم جهان کرده، جایی را به نامش در کره ماه - در نصفالنهار 41 جنوبی و مدار صفر - نامگذاری کردهاند.
نتیجه سالها مطالعه منجمان و ریاضیدانان ایران قدیم، امروز در هزاران هزار نسخه کتاب خطی در کتابخانهها و موزههای سراسر جهان پراکنده است؛ به طوری که فهرست ناقص این کتابها خود یک مجموعه قطور چند جلدی است. فقط از خواجه نصیرالدین طوسی 190کتاب، رساله و مقاله در موضوعات مختلف ریاضیات، نجوم، معدن، گوهرشناسی، ادبیات، فلسفه و... به جای مانده است. جز چند کتاب، بقیه
خوانده نشده و این وظیفه ماست که آنها را بخوانیم، تصحیح کنیم و به چاپ برسانیم.
این مهمترین بخش یکی از رصدخانههای بزرگ ایران قدیم در سمرقند است که در رصدخانه مراغه هم وجود داشته. آنچه در عکس میبینید، بزرگترین ابزار نجومی ایران قدیم «ربع جداری» است که به بزرگی یک ساختمان است. یکچهارم دایره کامل را به دقت و براساس محاسبات با سنگ و آجر میساختند؛ آن را درجهبندی کرده و زاویه شعاع آفتاب را بر آن درجهبندی میخواندند؛ ابزاری شبیه به اسطرلاب [جام جهان نما].
این هم بخشی از یافتههای باستانشناسان است. پی ساختمان اصلی رصدخانه از دل خاک درآمده که میتوان به کمک طرح آن، ساختمان را بازسازی کرد.
با تاسیس یک رصدخانه کوچک از طرف دانشگاه آذربایجان در مراغه، یاد رصدخانه قدیمی مراغه و خواجه نصیرالدین طوسی گرامی داشته شده اما این کافی نیست.
این طرح بازسازی شده هیأت باستانشناسی است که متناسب با پلان و طرح پی ساختمان - که در حفاری به دست آمده - و مقایسه آن با طرح رصدخانه سمرقند کشیده شده.
پی ساختمان رصدخانه سمرقند که بسیار شبیه پی کشف شده رصدخانه مراغه است. بنایی که هنوز در وسط سالم مانده، همان ربع جداری سمرقند است.
خوب نگاه کنید! دانشمندان و دانشجویان ایران قدیم در یک دانشکده یا مرکز مطالعات نجومی مشغول مطالعه و محاسبهاند. از سقف، یک اسطرلاب طلایی آویزان است و در گوشه سمت راست نیز یک ابزار قدیمی دیده میشود. این مینیاتور از مهمترین آثار تاریخ نجوم در ایران قدیم است و با اینکه در کتابخانه دانشگاه استانبول ترکیه نگهداری میشود، هیچ کشوری نمیتواند ادعای غیرایرانی بودن آن را بکند. میدانید چرا؟ چون بر سردر ساختمان مصراع آغاز شاهنامه فردوسی نوشته شده؛ به نام خداوند جان و خرد.