دکتر برهان ریاضی، استاد دانشگاه در گفتوگو با همشهری افزود: در حال حاضر، همه نوع جفایی در حق تالابها روا میشود به طوری که هر جا میسر بوده اراضی حاشیهای تالابها را خشکانده و آن را تبدیل به اراضی کشاورزی کردهاند.
افزون بر این از آنجا که تالابها اغلب در پایینترین بخش از حوزه آبریز خود قرار دارند، به وسیله منابع آبزی بالادست تغذیه میشوند، این در حالی است که امروزه کمتر آبی را میتوان در کشور یافت که بهرهبرداری و استفاده از آن با ملاحظات زیستمحیطی و حقآبه زیستمحیطی پاییندست همراه باشد به عبارت دیگر، کوچکترین ملاحظات زیستمحیطی در این بهرهبرداریها لحاظ نمیشود و در نتیجه میزان ورودی به تالابها سالبه سال کمتر میشود و این به یک روند معمولی در سطح کشور تبدیل شده که به شدت تالابها را تهدید میکند.
ریاضی ضمن انتقاد از اینکه برخی خشک شدن دریاچه پریشان و یا بخشی از خشکشدن اخیر زایندهرود را ناشی از خشکسالی میدانند، گفت: دریاچه پریشان که حدود 6سال پیش خشک شد ناشی از خشکسالی نبود، چرا که ما در طول تاریخ خشکسالیهای متعددی را پشت سر گذاشتهایم، اما هیچ سندی مبنی بر خشک شدن دریاچه پریشان و زایندهرود در دست نیست و این نشاندهنده آن است که طی سالهای اخیر همواره بدون در نظر گرفتن حقآبه زیستمحیطی پاییندست، آب به شدیدترین وجه مصرف شده است.
ضمن آنکه وقتی که میزان دبی آب کم شد، این فرآیند باعث غلظت آلایندهها میشود که نتیجه آن آلودگی شدید و غیرقابل تحمل بودن آب پاییندست است. وی با اشاره به وضعیت نامطلوب تالاب گاوخونی افزود: با اطمینان میتوان گفت در حال حاضر به جز در اواخر زمستان، هیچ آب مستقیمی از رودخانه زایندهرود وارد این تالاب نمیشود.
بلکه آنچه امروز تحت عنوان آب وارد این تالاب میشود، در حقیقت پسابهای آغشته به سموم شیمیایی کشاورزی است که حداقل یک بار اراضی کشاورزی با آن آبیاری شده سپس به داخل زایندهرود بازگشته است.
چرا که امروز در منطقه ورزنه که در پایینترین نقطه زایندهرود واقع شده اراضی زیادی را زیر کشت بردهاند که متاسفانه زمین آن شور است اما با تصور اینکه آب زایندهرود مفت است با آبیاری بیش از حد، آن را شیرین میکنند و پسابهای آن وارد باتلاق گاوخونی میشود.
تالاب امیرکلایه در معرض نابودی
این کارشناس محیطزیست، وضعیت نامطلوب تالاب امیرکلایه را نمونه دیگری از تخریب تالابهای کشور ذکر کرد و گفت: این تالاب که در حد فاصل لاهیجان، لنگرود و دریای خزر واقع شده در شمار تالابهای بینالمللی است که به کنوانسیون رامسر نیز معرفی شده، در عین حال یکی از پناهگاههای حیات وحش و منطقه حفاظت شده است.
این تالاب از جمله تالابهایی است که استثنائاً از پسابهای بیرونی تغذیه نمیشود، بلکه مجموعهای از چشمههای جوشان آب شیرین که در زیر این تالاب قرار گرفته، آن را تغذیه میکند. با این همه، در حال حاضر، دور تا دور این تالاب خاکریز احداث شده و با نصب بیش از 100 لوله، آب موجود در این تالاب را برای آبیاری شالیزارهای اطراف آن پمپاژ میکنند و دوباره این آب به تالاب بازمیگردد که نتیجه آن تهدید حیات گونههای گیاهی و جانوری منحصر به فرد در این تالاب است، چرا که آنچه وارد این تالاب میشود، پساب مزارعی است که به شدت آلوده به سموم شیمیایی است.
این استاد دانشگاه میگوید: در کشورهای توسعه یافته، مردم نقش مهمی در حفاظت از تالابها و مناطق تحت حفاظت دارند چرا که از این مناطق به طور اصولی و مطابق با استانداردهای زیستمحیطی استفاده تفرجی میشود، یعنی قبل از آنکه از این مناطق به عنوان تفرجگاه استفاده شود، نخست با مطالعات دقیق مسشخص میشود که مردم از کدام نقطه و چگونه وارد این مناطق شوند، تاسیسات کجا احداث شود و سپس اقدامات اجرایی صورت میگیرد، اما در کشور ما هر جا که تفرجگاه درست شده، این تفرجگاه مساوی با تخریب محیطزیست بوده است.
به اعتقاد این استاد دانشگاه، با یک مطالعه حقیقی و دقیق زیستمحیطی زیر نظر یک سازمان حفاظت محیطزیست دلسوز، میتوان نقاط گردشگری را مشخص کرد، سپس با تمهیدات لازم حضور مردم را در این مناطق فراهم ساخت. اینکه امروز تالابهای ما نابود میشوند به خاطر آن است که اکوتوریسم در جایگاه واقعی خود قرار ندارد.
به گفته این استاد دانشگاه، براساس ضوابط «اتحادیه جهانی حفاظت» یکی از مهمترین اهداف ایجاد پارک ملی، توریسم است چرا که در درازمدت این افکار عمومی است که میتواند به معنای واقعی از زد و بندها و تخریب زیستگاهها و تبدیل اراضی مناطق حفاظت شده جلوگیری کند، یعنی وقتی مردم وارد این مناطق شوند و آگاهی آنها بالا برود دیگر اجازه نخواهند داد یک منطقه حفاظت شده بینظیر جهانی دستاویز اهداف سودجویانه شود.
مسئله توریسم کلید حفاظت است
ریاضی ضمن انتقاد از وضعیت موجود صنعت توریسم در کشور میگوید: من با توریسم به شکلی که الان وجود دارد مخالفم، اما آنچه مسلم است باز کردن پای مردم به مناطق حفاظت شده تنها راه حفظ پایدار و طولانیمدت مناطق تحت حفاظت از جمله تالابهای کشور است. بر این اساس مسئله توریسم، مسئلهای کلیدی است.
اکوتوریسمی که جوامع محلی درگیر آن باشند نه اینکه تمام سود بهرهبرداری آن متوجه یک نهاد باشد. وی میافزاید: یکی از شرایط اصلی اکوتوریسم، ایجاد تعاونیهای محلی و حضور آنها در این چرخه است، یعنی باید ابتدا با راهکارهای زیستمحیطی، محل قرارگیری تاسیسات از شکل ظاهری و زیباییشناسی گرفته تا اینکه پساب این تاسیسات به کجا ریخته شود، مشخص شود ضمن آنکه دیدگاههای مهندسی محیطزیست و اکولوژی در این فرآیند لحاظ شود.
در این صورت اکوتوریسم با موفقیت همراه خواهد بود چراکه رعایت ضوابط و استانداردهای بینالمللی از یک سو، بستر بهرهبرداری مناسب از طبیعت را برای نسل حاضر فراهم میسازد و از سوی دیگر، باعث افزایش آگاهی عمومی میشود که نتیجه آن حفظ و نگاهداشت مناطق حفاظت شده برای نسل آتی است، زیرا وقتی مردم در طبیعت حضور داشته باشند افکار عمومی مانع از شکار غیرمجاز، تخریب، آتشسوزی و چرای بیرویه دام میشوند.
ریاضی با اشاره به اینکه اکوتوریسم راهحل و بهترین گزینه برای حفظ طبیعت است، میگوید: مردم حق دارند از طبیعت استفاده کنند منتهی استفاده به شیوهای که در تعریف توسعه پایدار مورد نظر است، یعنی این استفاده باعث محروم شدن نسل آتی از طبیعت نشود.
برای نمونه، اگر بستر لازم برای حضور عموم مردم به عنوان گردشگر در پارک ملی خجیر فراهم نشده بود به طور قطع امروز تا این اندازه شاهد تخریب و تجاوز و تعدی به اراضی این پارک نبودیم. وی در پایان تصریح کرد: غفلت از تاثیر افکار عمومی در نگاهداشت و پاسداری از مناطق تحت حفاظت و طبیعت نکتهای است که تا امروز مورد غفلت مسئولان بوده و متاسفانه این روند همچنان ادامه دارد.