امیر قطر بهعنوان میزبان این نشست، از محمود احمدینژاد نیز برای شرکت در آن دعوت کرد.
بدینترتیب برای اولین بار حضور رئیسجمهوری ایران در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس به ثبت رسید.
این اقدام امیر قطر بهطور قطع با همکاری و خواست سایر اعضا صورت گرفته است تا شاید بدینترتیب دغدغههای خود را در موضوعات منطقه با همتای خود در میان بگذارند.
شکی نیست که دعوت از ایران تحولی در روابط ایران و اعضای این شورا قلمداد میشود و میتواند با نگاه خوشبینانه نسبت به آن و فارغ از تمامی اما و اگرها، زمینهای برای برخی از همکاریهای آتی که باید پیش از این بین کشورهای حوزه خلیج فارس صورت میگرفت باشد.
دعوت از احمدینژاد از سوی اعضای شورای همکاری خلیج فارس بیانگر چندین موضوع بهصورت مستقیم و غیرمستقیم است: اول اینکه کشورهای منطقه به این نکته رسیدهاند که سیاستهای ایران مبتنی بر گسترش روابط با آنها است چرا که برقراری روابط پایدار میتواند مانع از توسعه روزافزون حضور و فعالیت قدرتهای بزرگ ازجمله آمریکا در منطقه شود.
دیگر اینکه دعوت از احمدینژاد نشاندهنده تغییر رفتار اعضای شورا در برابر ایران است و رسیدن آنها به این نکته که شرایط بینالمللی تغییر کرده و باید کشورهای بزرگ، منطقه را حفظ کنند.
در واقع جهان عرب به این نکته رسیده که منطقه نیازمند تحول و همسویی با ابتکارات ایران است شاید در همین مورد بتوان اشارهای به سفر اردیبهشت ماه احمدینژاد به امارات متحده عربی داشت که خود نقطه آغازی برای این تحول محسوب میشود.
ایران بر ضرورت تشریک مساعی همه کشورها برای حل مشکلات و چالشهای منطقه به دور از دخالتهای فرامنطقهای تأکید داشته و دارد، زمانیکه رئیسجمهوری ایران اولین سفر یک رئیس دولت ایران را از سال 1979 تاکنون انجام داد نشان داد که همگرایی یا همکاریهای کشورهای منطقه را با توجه به شرایط حساس یک ضرورت میداند هرچند که نیروهای فرامنطقهای درصدد تخریب آن باشند و با این قبیل اقدامات و همکاریها موافق نباشند.
اما در کنار موارد فوقالذکر شکی نیست که پرونده هستهای ایران یکی از دغدغههای جدی اعضای شورای همکاری خلیج فارس بهشمار میرود.
هرگونه تصمیم ایران برای مقابله با اعمال تحریم نسبت به ایران از سوی جامعه اروپا و غرب، آثار سوء بر کشورهای منطقه خواهد گذاشت که نمونه بارز آن ایجاد اختلال در تنگه هرمز و تأثیراتی که میتواند بر عبورومرور نفتکشها از این تنگه حیاتی داشته باشد، لذا جا دارد که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس دغدغهای نسبت به این موضوع داشته باشند.
چه بسا که وزیر امور خارجه امارات متحده عربی در گفتوگویی با روزنامه قطری الشرق عنوان کرد امارات متحده عربی از جمله کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است که از تمامی برنامههای هستهای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران حمایت و پشتیبانی میکند.
شیخ عبداله بن زاید آل نهیان در تصریح مواضع کشورهای عربی منطقه در قبال برنامههای هستهای و غنیسازی اورانیوم اعلام کرد: هم اکنون استفاده از انرژیهای جایگزین از مهمترین سیاستهای اقتصادی کشورهای عربی است که درصورت عدم تقابل با سیاستهای صلح طلبانه کشورهای مختلف بهره گیری از انرژی هستهای میتواند بهترین گزینه پیش رو باشد.
منافع مشترک
شکی نیست که کشورهای شورای همکاری خلیجفارس با ایران منافع مشترک دارند و رفتوآمدهای هیأتهای سیاسی و اقتصادی مستمر آنها به ایران و بالعکس حکایت از این امر دارد.
مقامات عالیرتبه آنها نیز بارها در سخنان خود بر این نکته بهطور آشکار تأکید داشتهاند، طوریکه شیخ محمد صباح السالم الصباح، وزیر امورخارجه کویت نیز اخیراً طی مصاحبهای اذعان نموده که «ما با ایران منافع امنیتی مشترک داریم» و بر اهمیت همکاری و تحکیم مناسبات میان کشورهای عضو شورای همکاری و ایران تأکید کرده است.
امروز کشورهای منطقه درصدد توسعه فعالیتهای اقتصادی خود و رفع برخی موانع احتمالی در این مسیر هستند و اهداف عالیه خاصی را دنبال میکنند که میتواند مقدمهای برای آغاز همکاریهای وسیعتر منطقهای باشد.
تشکیل بازار مشترک کشورهای خلیجفارس و تشکیل پول واحد در برابر دلار همگی از این نمونه هاست و بهنوعی نشان میدهد که باتوجه به تغییر و تحولات آتی در ایالات متحده آمریکا و چالشهایی که با آن مواجه است اعضای شورا شرایط حساس و ضرورتها در منطقه را احساس کردهاند.
بدون تردید پاسخ مثبت احمدینژاد به دعوت اعضای شورای همکاری که با پارهای از انتقادها در داخل نیز مواجه شده بیانگر یک نکته است و آن اینکه از فرصتها با نادیده گرفتن تهدیدهای احتمالی آن، استفاده میکند تا حسن نیت ایران را در سیاستهای خود به اثبات برساند کمااینکه در سفر به امارات نیز چنین کرد.