تجربه مالسازي در دنيا اينگونه بوده كه تمام خدمات در مراكز شهرها مستقر نشود و سرمايهگذاران به حاشيه شهرها بروند و به واسطه حضور سرمايهگذاري آنها جمعيت نيز براي اسكان در اطراف كلانشهرها شايق شوند، از اينرو به مالسازي روي آورند. اما اين مالها با تمام خدمات و امكانات متناسب در بيرون از شهرها ساخته ميشدند تا انگيزهاي براي زندگي در مناطق پيراموني شهر بهوجود آيد. براساس اين تجربه، مالها ساخته ميشدند و سپس مراكز خدماتي خرد در حاشيه آنها مستقر شدند تا محدودههاي سكونتي در اطرافشان شكل بگيرد. همه اين مالها نيز براساس استانداردي مشخص ساخته ميشدند، استانداردهايي نظير تأمين پاركينگ و تأمين خدمات رفاهي. مبنا اين بود كه هر جا مالها ساخته ميشوند، عارضهاي ايجاد نكنند. ممكن بود كه حجم ترافيك را در محدوده استقرار افزايش يابد، اما انسداد ترافيكي بهوجود نميآورد.
آنچه در تهران اتفاق افتاده است، كمي متفاوت بود. بسياري از مالها در داخل شهر و حتي در دل مراكز كمتراكم مسكوني ساخته شدند. اما هر كدام كه استانداردها را رعايت كردند، عارضه كمتري براي پايتخت بهوجود آوردند. اما تعداد مالهايي كه استانداردها را رعايت نكردند بيشتر بودهاست. دليل اين اتفاق هم رويكردي تكبعدي درآمدزايي و اقتصادي بود. مالها دركنار عوارض كالبدي و ترافيكي، عوارض ديگري هم دارند. اين مراكز بزرگ تجاري در داخل شهرها كاسبيهاي خرد محلي را تحتتأثير قرار ميدهند و در ابتدا مشكلات اقتصادي و سپس مشكلات اجتماعي بهوجود ميآورند.
در دوره حاضر بهدليل بيتوجهي به مسائل ذكر شده، مالها به عكس خودشان تبديل شدهاند. در واقع هيچ كدام از استانداردهاي لازم براي شكلگيري را نداشتهاند. اين اتفاق عوارضي را بهوجود آورده كه هماكنون در تهران و بسياري از كلانشهرها جبرانناپذير است. بيترديد ميتوان گفت هنوز عارضه اصلي اين مراكز شروع نشدهاست. چرا كه بسياري از آنها هنوز به بهرهبرداري نرسيدهاند. بعضي از اينها وقتي به بهرهبرداري برسند، شبكههاي اصلي دسترسي شرقي و غربي تهران را دچار اختلال خواهند كرد. از آنجا كه تمام شبكهها، حملونقل و مترو را تحتتأثير قرار ميدهند خيلي بيشتر از درآمدهايي كه بهدست آمدهاست بايد هزينه كرد تا عارضههاي آنها را برطرف شود؛ بهعنوان نمونه يك مال در منطقه22 ساخته شدهاست كه نهتنها شهروندان تهراني را به سمت خودش هدايت ميكند، بلكه شهروندان كل كشور را به سمت خود ميكشاند. اگر اين اتفاق رخ بدهد، آيا بزرگراه همت و حكيم و تهران- كرج قابل استفاده ميشود؟ اگر اين مال به بهرهبرداري برسد و كل اين بزرگراهها را قفل كند، واقعا اين سؤال باقي نميماند كه چه حجم بزرگ سرمايهگذاري در شهر را صرفا بهخاطر يك مجوز تحتتأثير و بلااستفاده كردهايم؟ اما سؤال اينجاست كه راهحل چيست؟
در شهرسازي عارضه برخي از اقدامات غلط هيچ وقت پاك نميشود؛ بنابراين ما در بسياري از مواقع مجبوريم دهها برابر نسبت به آنچه در ابتدا دريافت كردهايم، هزينه كنيم تا عارضهها را كم كنيم. تنها راهحل اين است كه تلاش كنيم تا عارضه اين اقدامات غلط كم شود.
نظر شما