همچنین در شاخص فقر، ایران با کسب امتیاز 9/12، رتبه سیام را در بین 108 کشور در حال توسعه کسب کرده است.
شاخص توسعه انسانی یکی از شاخصهای مهم هر کشوری است که میتوان با مقایسه آن با کشورهای دیگر به نتایج جالبی مانند میزان امید به زندگی افراد جامعه، کیفیت زندگی، تسهیلات آموزشی، میزان سطح خرید، بحرانها و مخاطرات مربوط به سلامت، وضعیت مردم نسبت به خط فقر استاندارد و.... دست یافت.
به همین دلیل، جایگاه 94 برای ایران اصلا خوشحالکننده نیست. اگر به جدول آماری و کشورهای بالایی و پایینی ایران نگاه کنید متوجه وضعیت نامناسب ایران میشوید.
2 کشور قبل از ما به ترتیب در رتبههای 92 و 93، فیجی و سنت وینسنت و در پایین ما به ترتیب پاراگوئه، گرجستان و سیرالئون قرار دارند. اگرچه چندی پیش یکی از مسئولان برجسته دولتی، با اشاره به 2 جریان حق و باطل در نظام بینالمللی ادعا کرد جریان باطل، شاخصهای علمی مربوط به جوامع جهان سوم را براساس چارچوبهای نظام غربی و سلطهگری تنظیم میکند تا شاخصهای پیشرفت در کشورهای در حال توسعه همانند ایران، مخدوش شده و با هزینههای بالا جلوه کند.
البته دردمندی ما هم میتواند همین مسئله باشد. اگر این جایگاه واقعی ایران نیست، آیا ما خودمان در ایران سازمانی داریم که چنین آماری را ارائه داده و نشان دهد که آمارهای سازمانهای بینالمللی صحت ندارند و به صورت هدفمند منتشر میشوند و تنها قصدشان خراب کردن تلاشهای ما در جهت توسعه است؟ اگر چنین آماری در دست نداشته باشیم که نمیتوانیم برای آنها توجیه علمی بیاوریم.
توسعه انسانی در برابر تولید ناخالص داخلی
بدون شک یکی از جذابترین گزارشهای سازمان ملل گزارش شاخص توسعه انسانی (HDI) است که از سال 1990 تاکنون هر ساله این گزارش را که مبتنی بر چندین شاخص مهم زندگی انسانهاست، ارائه میدهد.
ارزیابی شاخص توسعه انسانی کار بسیار سختی است و احتیاج به حجم عظیمی از اطلاعات و دادههایی دارد که کارشناسان امور باید آنها را به دست آورده و پس از آن به تحلیل و مقایسه اطلاعات بپردازند.
حال تصور کنید که چنین ارزیابی میان تمامی کشورهای دنیا انجام گیرد. مسلماً ارزیابی و
رتبه بندی کشورها بر اساس شاخصهای تعریف شده جهانی است و همانگونه که در جدول رتبه بندی مشاهده میکنید، رتبه بندیها به حد مطلوبی به واقعیت نزدیک است.
شاخص توسعه انسانی در واقع یک شاخص 3 بعدی است و بر اساس 3 شاخص دیگر به دست میآید که عبارتند از:
شاخص میزان امید به زندگی، میزان سواد و تحصیلات (که بر اساس میزان سواد افراد بالغ جامعه و همچنین وضعیت استخدام آنها، در دورانهای مختلف تحصیلاتی مانند راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه اندازه گیری میشود) و همچنین نسبت یک زندگی استاندارد (این شاخص بر اساس شاخص برابری قدرت خرید PPP (درآمد) محاسبه میشود).
البته شاخصهایی چون وضعیت حقوق بشر، آزادیهای سیاسی یا سوبسیدهای دولتی در محاسبه شاخص توسعه انسانی دخیل نیست. دلیل بسیار واضحی هم دارد. به دست آوردن شاخصهایی مانند میزان آزادی سیاسی یا احترام به حقوق بشر بسیار مشکل است و نمیتوان به آمارهای صحیح و دقیقی دست پیدا کرد. به همین دلیل از محاسبه این شاخصها در توسعه انسانی چشم پوشی میشود.
یکی از شاخصهای بسیار مهمی که به صورت جداگانه محاسبه میشود شاخصی به نام تولید ناخالص داخلی یا GDP است که آن هم از معیارهای اساسی هر کشوری محسوب میشود.
تولید ناخالص داخلی را اینگونه به دست میآورند:
GDPم= میزان مصرف+ (صادرات – واردات) + میزان سرمایهگذاری + هزینههای دولت
سپس برای به دست آوردن میزان سرانه، شاخص تولید ناخالص داخلی را تقسیم بر جمعیت هر کشور میکنند.
با توجه به آمارگیریهای انجام شده و با مقایسه مقادیر شاخص تولید ناخالص د اخلی و توسعه انسانی سالهای 2005 و 2007، کارشناسان معتقدند که شاخص توسعه انسانی (HDI) بسیار دقیقتر و با کیفیت بیشتری وضعیت زندگی جوامع مختلف را نسبت به شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) نشان میدهد و مسائلی مانند رفاه افراد، موقعیتها و شانسهای زندگی را نمایان میسازد.
همانگونه که در نمودار شماره یک میبینید در مقایسه ایران و آلبانی با وجود اینکه شاخص تولید ناخالص ایران بسیار بیشتر از کشور آلبانی است ولی ایران در شاخص توسعه انسانی پایینتر از آلبانی قرار دارد، پس به وضوح میتوان دید که این 2شاخص با یکدیگر متفاوتند و نمیتوان از یکی از آنها به یک نتیجه کلی رسید.
از دهه 1970 میلادی تمامی کشورها بهدنبال بالا بردن شاخص توسعه انسانیشان بودند و همانگونه که در نمودار شماره 2 میبینید در بیشتر اوقات، نمودار در حال افزایش است. چند نکته جالب در این نمودار وجود دارد.
همانطور که می بینید اگر به وضعیت ایران در سالهای 1975 تا 1985 نگاه کنید متوجه میشوید هیچ افزایشی در سالهایجنگ تحمیلی و پیروزی انقلاب اسلامی رخ نداده است و همچنین اگر به وضعیت آفریقای صحرا بنگرید متوجه افت ناگهانی در سال 1980 میشوید که این افت هم بهدلیل کاهش چشمگیر امید به زندگی در آن کشورها رخ داده است (در آن سالها بود که بیماری ایدز در آفریقا قربانیان زیادی گرفت).
شاخص فقر
شاخص فقر هم یکی دیگر از مواردی است که در گزارش توسعه انسانی سازمان ملل دیده میشود. کارشناسان پس از بررسی شاخص توسعه انسانی با به دست آوردن میزان درآمد نسبی هر فرد میتوانند خط فقر استانداردی را تعریف کنند و افرادی که از آستانه این درآمد کمتر دریافت میکنند، در زیر خط فقر قرار میگیرند.
ایران با کسب امتیاز 9/12، رتبه سیام را در بین 108 کشور در حال توسعه کسب کرده است که باز هم جایگاه بسیار بدی برای کشور غنی ای چون ایران است. شاخص فقر انسانی به سلامت زندگی افراد بیشتر توجه دارد.
بهعنوان مثال درصدی از جامعه را مشخص میکند که امید به زندگی پس از 40 سالگی ندارند یا وضعیت سوءتغذیه افراد و وضعیت تسهیلات آموزشی و دسترسی به تسهیلات شهری مانند آب آشامیدنی و... را در هر جامعه روشن میسازد. حال با تمام این اوصاف بهنظر شما جایگاه 94 برای ایران مطلوب است؟
سرانه تولید ناخالص داخلی |
نسبت زنان |
میزان سواد افراد به درصد |
امید به زندگی در لحظه تولد |
شاخص توسعه انسانی |
1 |
1 |
1 |
1 |
1 |
69 |
89 |
80 |
95 |
92 |
70 |
90 |
81 |
96 |
93 |
71 |
91 |
82 |
97 |
94 |
72 |
92 |
83 |
98 |
95 |
73 |
93 |
84 |
99 |
96 |
174 |
172 |
139 |
177 |
177 |
مقایسه ایران با برترین کشورهای توسعه انسانی و 2کشور بالایی و پایینی ایران در گروه بندی توسعه انسانی سازمان ملل - رقم قبل از هر کشور (که داخل پرانتز نیست) رتبه در گروه را نشان میدهد.