به گزارش ايلنا، گزیده ای از اظهارات محمدرضا عارف را در ادامه میخوانید؛
*اصولاً جریانهای سیاسی وقتی در موضع پیروزی قرار میگیرند، با تهدید روبرو میشوند؛ چرا که در موضع شکست اساساً تهدیدی وجود ندارد. از آنجا که ما در ۳ گام گذشته پیروز صحنه سیاسی بودیم، طبیعتاً باید به این تهدیدات توجه داشته باشیم. در ۲ گام نخست و در واقع تا انتخابات ۹۶، عمده تهدیدات جریان اصلاحات از بیرون جریان بود اما به تدریج و پس از آنکه جریان رقیب واقعیت حضور موثر و فعال اصلاحات را پذیرفت، عرصه برای تهدیدات درونی بازتر شد؛ چرا که همیشه هنگامی که وارد مصادیق میشویم، اختلافنظرها خودنمایی میکنند.
*در انتخابات مجلس دهم در سال ۹۴ بهصورت نانوشته در یک ائتلاف با جریان «اعتدال» قدم به عرصه گذاشتیم و در انتخابات هم موفق شدیم اما مشکلی که در ادامه پیش آمد، این بود که مؤتلف ما این ائتلاف را صرفاً تا درب بهارستان میخواست.
*در این میان، بخشی از این افراد صرفاً خودشان را کنار کشیدند اما بعضی دیگر عملاً در مجلس رودرروی ما قرار گرفتند و به گفتمانی که آنها را به مجلس فرستاده بود، پشت کردند و بنابراین، ائتلاف دوام نیاورد.
*حدود ۲ سال و نیم تا انتخابات سال ۹۸ فرصت داریم و لازم است در یک زمان مناسب راهبردهای خود را مطرح کنیم و مشخص شود که در انتخابات ۹۸ با رویکرد ائتلافی مانند انتخابات ۹۴ وارد عرصه میشویم یا با رویکرد غیرائتلافیِ سال ۹۶. به هرحال بعد از جمعبندی عملکردمان در انتخابات اخیر و دریافت نظرات نخبگان و شوراهای اصلاحطلبان مواضع خود را اعلام خواهیم کرد.
*ائتلاف در سال ۹۴ بهخاطر کمبود نیرو نبود و حتی برخی احزاب که در شورایعالی اول گلایه کرده و بهنوعی در مقطعی فاصله گرفتند، حرفشان این بود که چرا نیروهای با کیفیت اصلاحطلب تاییدصلاحیت شدهمان را کنار گذاشته و افراد غیراصلاحطلب را داخل لیست گذاشتیم که حرفشان درست هم بود.
*برخی تحلیلگران جریان رقیب که از نابودی و پایان گفتمان اصلاحات سخن میگفتند، امروز از اصالت این جریان سخن گفته و معتقدند که اصلاحات در کنار جریان اصولگرایی، ۲ جریان اصیل سیاسی کشور هستند و ما نیز معتقدیم دو طرف سازوکار رقابت در عین رفاقت در فضای سیاسی را تا حدودی پذیرفته اند . به همین دلیل هم بود که در ادامه این مسیر، بحث «گفتوگوی ملی» را مطرح کردیم. درواقع پس از آنکه زمینهای مساعد ایجاد کردیم که رقیب، اصلاحطلبان را با تعابیری بیاساس همچون «بیدینی»، «لامذهبی» و «ضدانقلابی» توصیف نکند، از «گفتوگوی ملی» سخن گفتیم.
*حدود مهرماه یا آبانماه سال گذشته بحث «گفتوگوی ملی» را مطرح کردیم. برآورد ما این بود که برای تحقق و عملیاتی کردن این مهم، بهترین راه این است که موضوع را ابتدا در پارلمان مطرح کنیم و قرار شد این مسئله در نطق میاندستور آقای مازنی در صحن عنوان شود. در ادامه راه نیز کمیتهای در فراکسیون امید با این عنوان تشکیل شد و در این رابطه قدم برداشتیم.
*یکی از برنامههای ما در این راستا، بحث تعامل و گفتوگو با شورای نگهبان در جریان تایید صلاحیتهاست و انشاءالله سعی خواهیم کرد فضا را بهسمتی ببریم که شورای نگهبان بهطور کامل در چارچوب قانون عمل کند و از اقدامات و رویکرد سلیقهای و جناحی در این رابطه پرهیز کند. هماکنون هم تعامل بسیار خوبی را آغاز کردیم و فرصت خوبی نیز در آینده داریم. همینقدر بگویم که در این مدت تعامل خوبی با شورای نگهبان داشتیم.
*ما تاکید ویژهای بر «هویت سیاسی» داریم و در این سالهای اخیر همواره بر «هویت اصلاحطلبی» خود پافشاری کردهایم و معتقدیم باید با حفظ این هویت سیاسی، درمقاطع حساس و بزنگاههای مختلف تصمیمگیری کنیم.
*ما عملاً در ۲ دوره گذشته انتخابات ریاستجمهوری با رویکرد ائتلافی وارد عرصه شدیم و در دوره اخیر در شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، از آقای روحانی بهعنوان کاندیدای اصلی جریان اصلاحات حمایت کردیم. این ظرفیت جریان اصلاحات را نشان میدهد که هنگامی که بحث منافع ملی به میان میآید، با حفظ هویت اصلاحات حاضر به گذشتن از منافع گروهی و شخصی هستیم و در همین انتخابات اخیر نیز این اصلاحطلبان بودند که اکثر ستادهای آقای روحانی را در سراسر کشور مدیریت کردند. بنابر این در سال ۹۸ نیز بنابه شرایط آن زمان و با بررسی رویکرد جریان مؤتلفمان تصمیم میگیریم و معتقدیم باید با تمامی جریانات داخل نظام، تعامل حداکثری داشته باشیم اما گاهی این تعامل به ائتلاف میانجامد و گاهی نیز مستقل وارد انتخابات میشویم و حتی اگر لازم باشد، در ادامه راه و پس از انتخابات، ائتلاف میکنیم. ما در انتخابات مجلس دهم عملاً بهصورت ائتلافی وارد رقابت شدیم ولی در انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا پنجم ائتلافی انجام ندادیم.
*باید بپذیریم که ما یک حزب نیستیم؛ بلکه یک جبهه هستیم و با این حال معتقدیم رفتارمان در شورایعالی سوم، نسبت به شورایعالی اول و دوم تشکیلاتیتر بوده و حتماً معتقدیم در گامهای بعدی باید از این هم فراتر برویم. به همین دلیل است که هماکنون بهدقت مشغول آسیبشناسی عملکرد شورایعالی سوم هستیم تا در ادوار بعد از این تجارب استفاده کنیم.
*در مورد سمتگیری آینده شورایعالی بهطور طبیعی بحثهایی مطرح است و اینکه به پارلمان اصلاحات تبدیل شود یا نه نیاز به زمان دارد و قطعاً نظر احزاب اصلاحطلب در این مورد بسیار موثر و مهم است.
*اتاقهای فکر متعددی در جریان اصلاحات فعال است که در مسائل کلان و مهم گفتمانی بهطور طبیعی به سمت همافزایی میروند. هماکنون بنیاد باران، بنیاد امید و احزاب مختلف اتاقهای فکر خود را دارند و طبیعتاً آنچنان که در این سالها شاهد بودیم، برآیند نظرات این اتاقهای فکر در کلیت جریان اصلاحات صورت گرفته و این جریان بهصورت اجماعی عمل میکند.
*قطعاً آقای خاتمی نقش محوری و کلیدی دارند. اما نه ایشان تمایلی دارند که فردی تصمیم بگیرند و نه قرار است اینچنین باشد. ما بارها تاکید کردهایم که جریان اصلاحات بر اساس خرد جمعی تصمیمگیری میکند و در این ارتباط وجود اتاقهای فکر متعدد کمککننده است.
*فعالیت کمیته تعامل که از شورایعالی اول تشکیل شد، فراتر از یک دیدار با آقای روحانی بود. هدف اصلی این کمیته در وهله نخست، تعامل با احزاب و گروههای مختلف بود و اتفاقاً صرفاً منظور تعامل درونگفتمانی نبود و حتی با احزاب و گروههای جریان رقیب نیز تعامل داشتیم. در شورایعالی دوم نیز این کمیته فعالیت کرد و اگر بهخاطر داشته باشید، پس از پایان کار شورایعالی اول، حدود ۴، ۵ حزب اصلاحطلب از ادامه همکاری با شورایعالی کنار کشیدند که با رایزنیهایی که از طریق این کمیته انجام شد، اکثر این احزاب دوباره به جمع ما پیوستند. با برخی احزاب هم مسائلی داریم که امیدوارم حل و فصل شود.این کمیته فعال است و در صورت لزوم، دیدارهایی را با بزرگان و چهرههای تاثیرگذار در مسائل کلان کشور خواهد داشت.
*ما با آقای روحانی جلساتی داشتیم که یکی از این دیدارها ازطریق کمیته تعامل شورایعالی انجام شد. و البته کمیته تعامل فراکسیون امید نیز جلسه دیگری با رییسجمهوری داشت. ما درمجموع ۳ جلسه رسمی با آقای روحانی داشتیم. اولین جلسه همان دیدار شخص بنده با آقای روحانی بود که درباره کلیات عملکرد دولت گفتوگو کردیم. جلسه دوم، جلسه کمیته تعامل شورایعالی بههمراه هیات رییسه این شورا بود که این بار هم به ابعاد دیگری از کلیات فعالیتهای دولت پرداختیم و درباره مطالبات و توقعات مردم و اولویتهای کاری دولت بحث کردیم. همچنین یک جلسه دیگر نیز ازطریق کمیته تعامل فراکسیون امید و هیات رییسه این فراکسیون برگزار شد که هر ۳ جلسه خروجی قابلقبولی داشت.
*ما در هیچکدام از این جلسات وارد مصادیق نشدیم که البته ممکن است دوستان ما بهصورت شخصی برخی مصادیق را نیز مطرح کرده باشند که این هم طبیعی است. به هر حال، قطعاً این کمیته یا کارگروه تعامل به کار خود ادامه خواهد داد. هماکنون شورایعالی سیاستگذاری با اضافه کردن چند نفر به اعضای این کمیته در راستای تقویت آن نیز اقدام کرد و در ادامه راه از این ظرفیت بهره میبریم.
*{در خصوص دیدار جهانگیری با رهبر معظم انقلاب} آقای جهانگیری هیچگاه بهعنوان نماینده شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان دیداری نداشته است و دیدارشان جنبه شخصی دارد. کما اینکه اصلاحطلبان دیگر هم بر حسب مورد و ضرورت خدمت مقام معظم رهبری می رسند.
*ارتباط اصلاحطلبان با رهبری همواره وجود داشته است. اصلاحطلبان نیز همچون اصولگرایان اگر نیاز به دیدار و ملاقات حضوری با رهبری داشته باشند، تقاضای وقت میکنند و با مکانیزیمهایی که وجود دارد، این دیدارها انجام میشود. البته معتقدم باید ارتباط این جریان اصیل انقلاب با بزرگان نظام بیشتر باشد و سعی خواهیم کرد، انشالله ارتباط بیشتری داشته باشیم.
*میتوانم بگوییم ارتباطمان با رهبری در مقاطعی ضعیف بوده است، نه اینکه ارتباط نداشتهایم. هیچگاه ارتباط جریان اصلاحات با رهبری قطع نشده اما در مقاطعی این ارتباط کمی ضعیف شده که باید انشاءالله با تعامل بیشتر با دفتر مقام معظم رهبری این ارتباط را تقویت کنیم.
*برای انتخابات ۱۴۰۰ وقت کافی برای تحلیلهای گوناگون است (با خنده) ولی معتقدم نباید مراسم عزاداری را سیاسی کنیم. به هر حال این مراسم برگزار میشود و چهرههای مختلف سیاسی نیز فارغ از گرایششان دعوت میشوند و اینکه بخواهیم تحلیل کنیم چه کسی کجا و درکنار چه کسی نشسته، درست نیست. نکته دیگر این است که باید در هر مقطع بنابه شرایط اما با حفظ هویت اصلاحطلبی و تعصب هویتی تصمیم بگیریم؛ ضمناً توجه داشته باشید که اولویت فعلی ما انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ است، نه ریاستجمهوری ۱۴۰۰.
*قطعاً ما کاندیدای اصلاحطلب خواهیم داشت. ما در شرایطی که رقیب حذف کامل ما را امضاء کرده بود، مشخصاً در سال ۹۲ حدود ۴ تا ۵ کاندیدا داشتیم. بنابر این درشرایطی که در گامهای دهه ۹۰ موفق بودیم، آیا میتوانیم در ۱۴۰۰ کاندیدا نداشته باشیم؟! این امکان ندارد!
*قطعاً نخبگان و جوانان جریان اصلاحات اجازه نمیدهند که این جریان بدون کاندیدای اصلاحطلب وارد رقابت انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ شود. با این حال اینکه چه کسی کاندیدای ما خواهد بود و با چه مکانیزمی جلو میرویم، هنوز مشخص نیست.این را مطمئن باشید خاستگاه سیاسی افراد با برخی همنشینیها تغییر نخواهد کرد؛ افکار عمومی بسیار هوشمند است.
نظر شما