همشهری دو : طبق آخرین آماری که معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر کرده

تیراژ تمام عناوین نشریات مکتوب در ایران حدود ۹۰۰ هزار نسخه است که نیمی از آن به‌صورت برگشتی به سازمان‌های رسانه‌ای بازمی‌گردد.

اين وضعيت حتي در قياس با 2‌دهه پيش هم چندان اميدواركننده نيست. با فريدون صديقي، روزنامه‌نگار قديمي و مدرس روزنامه‌نگاري، درباره دلايل افت شديد تيراژ مطبوعات و خوانده‌نشدن روزنامه‌ها گفت‌وگو كرده‌ايم. او با برشمردن دلايل داخلي و بيروني كاهش مخاطب نشريات، پيشنهادي هم ارائه مي‌كند: انتشار نسخه عصر روزنامه‌ها. آخرين روزنامه‌اي كه بعداز ظهرها منتشر مي‌شد، روزنامه كيهان بود كه در دي‌ ماه سال83 از اين كار دست كشيد و از آن موقع، همه روزنامه‌ها صبح منتشر مي‌شوند. در ادامه، با صديقي درباره ايده انتشار عصر روزنامه‌ها نيز صحبت كرده‌ايم.

  • به‌نظر مي‌رسد كه روزنامه‌ها و رسانه‌هاي مكتوب نسبت به 3-2 دهه پيش كاهش تيراژ زيادي پيدا كرده‌‌اند. علت چه بوده است؟

عمده‌ترين دليلش سلب اعتماد مخاطب از رسانه‌هاي كاغذي است، به اين خاطر كه مخاطب، خواسته‌ها و نيازهايش را در اين رسانه‌ها نمي‌بيند. البته معني اين حرف اين نيست كه فضاي مجازي و شبكه‌ها و ماهواره‌ها و شهروند خبرنگار، نمي‌‌توانند در اين افت تأثير داشته باشند، اما مي‌خواهم بگويم سلب اعتماد مهم‌‌ترين دليلش است. چه بسا اگر آن اعتماد وجود داشته باشد، رسانه‌هاي چاپي با وجود جاماندگي زماني از موضوعات، باز هم مي‌توانند اين فاصله را تا حدود قابل‌توجهي جبران كنند. البته علت ديگر كاهش تيراژ برمي‌گردد به عدم‌اعتماد عمومي در زيست‌اجتماعي ما كه ناشي از التهاب‌ها و تنش‌ها و ناامني‌هاي رواني است كه اذهان و افكار را دستكاري و ميل به مطالعه و به‌روز بودن و باسواد شدن را در جامعه زايل مي‌كند و به همين دليل است كه علاوه بر مخاطبان روزنامه‌ها، مخاطبان كتاب هم كاهش پيدا كرده است. به‌عبارت ديگر، اگر كسي روزنامه نمي‌خواند، معني‌اش اين نيست الزاما به‌جاي آن كتاب مي‌خواند يا تلويزيون مي‌بيند.

  • سؤالي اينجا پيش مي‌آيد كه چرا اعتماد مخاطبان به نشريات مكتوب كم شده است؟

براي اينكه خط‌قرمزها سليقه‌اي شده و برخي از مسئولان، مديريت‌ها و مراكز در زيست رسانه‌اي ما با يك مويز، گرمي‌ و با يك غوره، سردي‌شان مي‌شود؛ بنابراين روزنامه‌ها هم ترجيح مي‌دهند كه فقط زنده باشند. اما آيا زيست بالنده‌اي هم دارند؟ يعني آيا به 3 وظيفه اصلي خود يعني اطلاع‌رساني، سرگرمي و دانش‌افزايي عمل مي‌كنند؟ به‌نظر من، نه. اطلاع‌‌رساني بهنگام كه نمي‌توانند بكنند چون به پاي شبكه‌ها و فضاي مجازي نمي‌رسند و سرگرمي‌هايشان هم نهايتا منحصر مي‌شود به جدول كلمات متقاطع، سودوكو يا صفحه ورزشي و حوادث. دانش‌افزايي و خردورزي چنداني در صفحات غيرخبري هم رخ نمي‌دهد چون حضورشان در پرتوي هزار اما و اگر است. موضوعات ممكن است سطح وسيعي داشته باشند اما عمق ندارند؛ بنابراين روزنامه‌ها در نتيجه نگاه‌هاي سليقه‌‌اي و خط‌قرمزها به هيچ‌يك از وظايف اصلي خود پاسخ نمي‌دهند.

  • اين مشكلات را چطور مي‌شود حل كرد؟

در وهله اول، مهم‌‌ترين عامل، اعتماد هر 3 قوه به رسانه‌هاست. اگر چنين شد با وجود انواع رسانه‌هاي برون‌مرزي كه در حوزه‌هاي مختلف فعاليت مي‌كنند، روزنامه‌ها مي‌توانند دوباره احيا شوند.

  • اين مشكلات بيشتر جنبه برون‌سازماني دارند كه به عواملي خارج از رسانه‌ها مرتبط هستند. گاهي گفته مي‌شود خود رسانه‌ها و روزنامه‌‌نگارها هم در سطح مطلوب توليدمحتوا نمي‌كنند. شما اين قضيه را چطور مي‌بينيد؟

پاسخ را با طرح اين پرسش مي‌دهم؛ چرا روزنامه‌ها منتشر مي‌‌شوند؟ براي اينكه روي مخاطب‌شان تأثير بگذارند. پس براي اين تأثيرگذاري، روزنامه‌ها بايد هزينه كنند، هم در حوزه سخت‌افزاري و هم نرم‌افزاري. يعني با حقوق‌هاي مكفي خبرنگاران درجه‌يك را جذب كنند و تسهيلات لازم براي كار را هم فراهم كنند. ولي وقتي كه چنين امكاني وجود ندارد و روزنامه‌اي با 7-6 نفر منتشر مي‌شود، امكان جذب مخاطب مورد نظر هم وجود ندارد. بنابراين مقصر روزنامه‌نگار نيست بلكه مقصر عمده مديران آن روزنامه هستند كه مجدانه مي‌كوشند با امكانات كم آن روزنامه را منتشر كنند يا در واقع، تظاهر به انتشار آن كنند. اصلا نبايد روزنامه‌‌نگاري را كه ناچار است در روز در 3 رسانه كار كند، مقصر دانست.

  • فرض كنيم كه يك روزنامه هست كه امكانات خوبي دارد اما محدوديت‌هاي بيروني همچنان وجود دارند. اين روزنامه موفق خواهد شد‌؟

پاسخ تا حدود زيادي منفي است. چون به دلايلي كه گفتم موضوع و محتواي مناسب توليد نمي‌كند پس به‌ناچار محتواي رنجور و نحيفي دارد و خيلي نمي‌تواند از موضوعات رازگشايي كند.

  • پس براي اينكه بتوانيم در وضعيت موجود رسانه‌هاي مكتوب تغييري ايجاد كنيم بايد اولا سرمايه‌گذاري‌ها حداكثري شود و ثانيا محدوديت‌هاي بيروني حداقلي شود؟

بله. البته اگر روزنامه‌ها بتوانند به موضوعاتي كه مخاطب مي‌خواهد، بپردازند، حتي با ساخت ضعيف هم مي‌توانند تا حدودي موفق شوند.

  • اما با وضع موجود بايد چه كرد؟ به‌نظر مي‌رسد حتي با اين پيش‌فرض‌ها هم روزنامه‌نگاري از رسانه‌هاي رقيب خود باز بماند؛ مثلا از شبكه‌‌هاي اجتماعي يا سايت‌‌هاي اينترنتي. مشكل تأخير زماني رسانه‌‌هاي چاپي را چطور مي‌شود حل كرد؟

اگر وضع همين است كه هست، به‌نظر مي‌آيد مي‌توان در جست‌وجوي راه‌هاي تازه‌اي بود. در شرايط فعلي وقتي شهروندان صبح مقابل كيوسك‌هاي روزنامه‌فروشي قرار مي‌گيرند، روزنامه‌ها چه دارند كه به آنها بدهند؟ آنچه را كه ديروز و تا 7شب پوشش داده شده‌اند، همين. درحالي‌كه همين مخاطب علاقه‌مند همه آن را و بلكه بيشتر از آن را شب قبل در شبكه‌ها و تلويزيون‌ها و انواع رسانه‌هاي ديگر ديده، شنيده و خوانده است. پس چرا بايد اين روزنامه را كه چيز تازه‌اي ندارد بخرد؟ مي‌خواهم بگويم كه روزنامه‌هاي صبح حامل پيام‌هاي سوخته‌اند و پيام تازه‌اي ندارند و حتي تحليل رويدادهاي تازه‌اي را هم ندارند، بنابراين به‌نظر مي‌آيد در فضاي فعلي يك راه اين است كه ما روزنامه‌ها را ظهر منتشر كنيم؛ مثلا ساعت 2بعدازظهر.

  • يعني اينكه روزنامه‌ها بازگردند به شيوه انتشار نسخه عصر؛ مثل همان كاري كه تا چند دهه پيش انجام مي‌شد؟

بله، مثل سابق. در آن صورت، خبرنگاران دستكم از ساعت 6صبح تا يك بعدازظهر وقت دارند كه توليد خبر و تحليل و گزارش و عكس كنند. آن وقت، از ساعت 3بعدازظهر به بعد كه مردم از سر كار خود برمي‌گردند با روزنامه‌هايي روي پيشخوان مطبوعات روبه‌رو مي‌شوند كه عموما همه‌‌چيز آنها برايشان تازگي دارد، حتي اگر از طريق شبكه‌ها موضوعاتي را دريافت كرده باشند. در واقع، ما داريم يك كالاي نو به مخاطب مي‌دهيم چون زمان مرده 8شب گذشته تا 6 صبح همان روز را پشت سر گذاشته‌ايم. بنابراين شايد اين ايده كه روزنامه‌ها عصر منتشر شوند، بتواند كمكي به وضع موجود آنها كند.

  • اينكه روزنامه‌ها عصر منتشر شوند، شايد بتواند كمكي كند به تحول روزنامه‌ها ولي از نظر فني و چاپ و توزيع شايد مشكلي پيش بيايد براي آنها.

الان تكنولوژي‌هاي نوين مي‌تواند سريع خود را با اين طرح پيشنهادي سازگار كند. اين ديگر بستگي به توان مديريتي ما دارد كه چگونه خود را با وضعيت تازه همراه و همگام مي‌كنيم. تجربه سال‌‌هاي دور در انتشار بعدازظهري روزنامه، موجود است. مي‌توان دوباره آن تجارب را بازخواني، ارزيابي و بررسي كرد.

  • به اين ترتيب، روزنامه بايد در 2 شيفت كار كند؟ خبرنگاران صفحات خبري صبح بيايند سر كار و خبرنگاران صفحات لايي عصر؟

نه لزوما. در يك شيفت هم مي‌توانند كار كنند و همه صبح بيايند اما خبرنگاران صفحات لايي يا مياني روزنامه كه غيرخبري است هميشه يك روز كارشان جلوتر است. به گمان من، الان هم بايد روزنامه‌ها اينطور باشند اما اين‌طوري نيستند و روزنامه‌ها 8شب تعطيل مي‌كنند و خبرنگاران مي‌روند به خانه‌شان، در نتيجه روزنامه‌‌ها جز اتفاقات خيلي ويژه، با استفاده از سايت‌ها و خبرگزاري‌هاي روز بعد، حاضرخوري مي‌كنند.

  • اصلا چرا روزنامه‌هايي كه سال‌ها عصر منتشر مي‌شدند، به اين نتيجه رسيدند كه صبح منتشر شوند؟

يك دليلش اين بود كه فرصت بيشتري به مخاطب بدهند كه روزنامه را روي پيشخوان ببيند. البته در آن روزگار جايگزيني وجود نداشت و صدها ماهواره و شبكه و سايت نبود تا مهلت ديدن روزنامه‌ها را از مخاطب بگيرند. من نمي‌خواهم بگويم اگر روزنامه‌ها عصر منتشر شوند، از وضع موجود نجات پيدا مي‌كنند اما به‌نظر مي‌رسد كه اين حركت مي‌تواند اتفاق تازه‌اي باشد؛ با توجه به اينكه خبرنگاران 7-6ساعت فعال و زنده دارند كه توليد خبر كنند و خبر آنچه را در طول نصف‌روز فعال، اتفاق افتاده در همان روز به‌دست مخاطب بدهند.

پيش از انقلاب كه من در روزنامه كيهان كار مي‌كردم، ما از ساعت 8صبح مي‌رفتيم تا زمان انتشار روزنامه كه معمولا حدود يك تا يك و نيم بعدازظهر بود. آن موقع روزنامه‌ها را بيشتر اتوبوس‌ها به شهرهاي ديگر مي‌بردند و تعداد معدودي از مراكز استان، پرواز ظهر داشتند كه روزنامه همان روز را يك ساعت بعد به شهرهاي مورد نظر مي‌رساندند و مخاطب يك ساعت بعد روزنامه كيهان يا اطلاعات را روي پيشخوان مي‌ديد. در برخي شهرها هم روزنامه صبح فرداي انتشار توزيع مي‌شد چون بسته‌هاي روزنامه عموما با اتوبوس‌هاي برون‌شهري به شهرستان‌ها مي‌رسيد. يادمان باشد آن دوران، راديو و تلويزيون اينقدر بهنگام و خبري نبودند. تلفن همراهي هم وجود نداشت و رسانه خارجي فقط راديو بي‌بي‌سي فارسي بود. بنابراين روزنامه‌ روز بعد هم براي مخاطبان كهنه نبود؛ به‌ويژه روزنامه‌هايي مثل كيهان و اطلاعات بين 48 تا 72 صفحه مطلب خواندني داشتند و افراد بلندآوازه و درجه يكي در آن قلم مي‌زدند و خواننده مي‌توانست يك روز كامل روزنامه بخواند؛ روزنامه‌اي كه هم وجه سرگرمي برايش داشت، هم اطلاع‌رساني و هم دانش‌افزايي.

کد خبر 385138

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار رسانه و روزنامه‌نگاری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha