از دهه 60 قرن گذشته که دوره استعمارزدایی در آفریقا آغاز شد و سازمان ملل تنها 3 دهه توسعه اقتصادی را برای آفریقا تعریف کرد، کشورهای این قاره هنوز به حداقل استانداردهای تعیین شده توسعه، دست نیافتهاند.
در این مدت علاوه بر سازمان ملل، اتحادیه اروپا و برخی رؤسای جمهور اخیر آمریکا نیز طرحهایی را برای افزایش کمکهای توسعهای به آفریقا ارائه کردهاند.
این درحالی است که طرحهای آمریکایی عمدتا نظامی - امنیتی بوده و طرحهای اروپایی در حد اعانه و کمک به کنترل بیماریهای واگیردار محدود مانده است.
اما در حال حاضر غرب (اروپا و آمریکا) به دلایل مهم دیگری به پیرامون (آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین) توجه میکند.
اول اینکه پس از پایان جنگ سرد، غرب خود را در موضع برتر دید و از قدرت خود (مالی، سیاسی، نظامی و...) برای سلطه کامل و همهجانبه بر جهان استفاده کرد.
در این مسیر بر طبل برتری تئوری لیبرال دمکراسی بسیار کوبیده شد و غرب یکباره تمام شعارهای خود درباره حقوق بشر، دمکراسی، آزادی و... را فراموش کرد.سازمان ملل و قوانین بینالملل، معاهدات جهانی و حتی ابتداییترین حقوق انسانی نادیده گرفته شد.
در این عرصه، غرب رهبری مبارزه با استعمال سیگار، رهبری تأمین هوای پاک، مبارزه با فقر، بیماری و بیثباتی سیاسی را در دست گرفته است.
بیدلیل نیست که جایزه سینمای اسکار در سال 2007 و جایزه صلح نوبل 2007 به الگور معاون کلینتون رئیسجمهوری سابق آمریکا و رقیب انتخاباتی جورج بوش اعطا شد.
الگور این جوایز را بهخاطر فیلم مستند حقیقت ناخوشایند که درباره تغییرات آب و هوایی ساخته است، گرفت.
در زمینه مقابله با عوامل تغییرات آب و هوایی و مهار اثرات آن، آلمان فعلاً سرآمد کشورهای غربی است. کمااینکه پزشکان بدون مرز که ظاهرا یک NGO اروپایی با اهداف بشردوستانه است، معمولا در مناطق آشوبزده، فقرزده و جنگزده حاضر میشود و به مداوای نیازمندان میپردازد.
در این معرکه آمریکا هم معمولاً به امور امنیتی و نظامی توجه دارد. چنانکه حتی سفر دیروز رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا به بحرین نیز در این جهت بود.
وی سعی کرد حضور نظامی آمریکا در خلیجفارس را نه برای سلطهگری بلکه برای ایجاد توازن قوا میان کشورهای منطقه [کالای عمومی] توجیه کند.
نکته دوم این است که اروپا از دهه 80 قرن گذشته هدف مهاجران آفریقایی و آسیایی است.
فقرای این 2 قاره و بهخصوص آفریقا برای تأمین معاش دل به دریا میزنند و با رسیدن به سواحل اسپانیا، ایتالیا و پرتغال سعی میکنند شروع جدیدی در زندگی داشته باشند. اجلاس لیسبون قصد دارد این مسئله را سامان دهد.
و بالاخره چین، رقیبی است که اروپا آنرا جدی میگیرد. اخیرا اجلاسی با نام چین و آفریقا در پکن برگزار شد که سران 40 کشور آفریقایی در آن شرکت کردند. اجلاس لیسبون با حضور سران 53 کشور آفریقایی درواقع رقابت علنی اروپا و چین بر سر آفریقا نیز هست.
کالاهای عمومی
تا وقتی صحنههای فجایع افغانستان و عراق و زندانهای مخفی سیا در اروپا و گوانتانامو در اذهان مردم جهان زنده است، غرب انتظار ندارد گوش شنوایی در جهان پیدا کند.
لذا نظریهپردازان غربی برای احیای موقعیت جهانی خود درصدد برآمدهاند آنچه خود «کالاهای عمومی» (Public Goods) مینامد، نمایندگی کنند.
به این عبارت که قدرت غرب لزوما در خدمت استعمار و سلطه غربی نیست، بلکه در مسائلی که خیر بشر در آن نهفته است نیز بهکار میرود.